دامنه سیاهنمایی برخی مطبوعات که گمان میکنند دگراندیش هستند آنقدر وسعت پیدا کرده که مخاطب با دیدن صفحه اول آنها فضایی به شدت جنجالیتر از چند روز مانده به یک انتخابات مهم را ترسیم میکند.
گزارش "جهان نیوز" از اوضاع این روزهای مطبوعات؛
سوژههای"بهنود"تیتر رسانههای اصلاحطلب/مسامحه با طیف "اختلاف بینداز و حکومت کن" بهنام آزادی
30 شهريور 1394 ساعت 14:25
دامنه سیاهنمایی برخی مطبوعات که گمان میکنند دگراندیش هستند آنقدر وسعت پیدا کرده که مخاطب با دیدن صفحه اول آنها فضایی به شدت جنجالیتر از چند روز مانده به یک انتخابات مهم را ترسیم میکند.
گروه سیاست جهان نیوز ـ خدا نکند میان مقام بازنشسته فلان سازمان و معاون بازنشسته بهمان نهاد اجرایی جر و بحثی صورت بگیرد تا یک هفته تیتر یک تمام روزنامهها و سایتها و صفحات اجتماعی را به خود اختصاص میدهد. دادگاه احتمالی دو هفته دیگر فلان متهم، احتمال بازداشت معاون وزیر دولت سابق یا راهی شدن فلان آقازاده و مفسد بزرگ اقتصادی و بدرقه او تا مدتها به همت رسانهها تنور اختلافات در کشور را داغ میکند.
دامنه سیاهنمایی برخی مطبوعات که گمان میکنند دگراندیش هستند آنقدر وسعت پیدا کرده که مخاطب با دیدن صفحه اول آنها فضایی به شدت جنجالیتر از چند روز مانده به یک انتخابات مهم را ترسیم میکند. چندی است که شأنیت افراد در رسانهها اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد و هیچ نهاد حاکمیتی یا شخص محترمی از تیغ تیز قضاوتهای سطحی و گاهی مغرضانهی قلم بدستان بیانصاف در امان نیست.
متاسفانه آنچه به صورت مختصر در بالا گفته شد نماد فضای افراطی و تفریطی حاکم بر مطبوعات کشور در دو سال گذشته است. در جایی کسی حق حرف زدن ندارد و جایی دیگر آنقدر فضای مطبوعات دچار ولنگاری شده است که عملا به عامل اصلی اختلافافکنی میان طیفهای مختلف سیاسی بدل شده است.
عدهای از سیاسیون با نادیده گرفتن عواقب آنچه در حال وقوع است شدیدا از حمله افراطی مطبوعات به به شخصیتها و ارگانها، خوشحال هستند و هر چند روز یکبار تلاش میکنند تا با عبارت اینچنینی در صدر خبرهای روزنامههای زرد کشور قرار بگیرند. حالا بماند که برخی هم با شناسایی فضای بلبشوی کنونی، تبلیغات پیش از موعد را برای انتخابات مجلس آینده کلید زدهاند.
آتش تهیه مطبوعات برای اختلاف تا جایی بالا گرفته که برخی جریانات سیاسی مطرود هم دوباره به صحنه آمدهاند و تمام تلاش خود را برای بیحیایی در کلام به کار گرفتهاند.
دستگاههای نظارتی هم رسما اعتدال را با انفعال اشتباه گرفتهاند و آنقدر مسامحهکارانه از کنار تخلفات عبور میکنند که چندان امیدی به بازگشت رسانهها به جاده اصلیشان یعنی عدالتخواهی غیرمغرضانه و فارغ از خط و ربطهای سیاسی نیست.
عملا مسائلی چون مفاسد اقتصادی، مشکلات و مسائل معیشتی مردم، طرحها و پروژههای کلان ملی، مباحث فرهنگی به کانون پاسکاری رسانهها برای تخریب جناح حریف بدل شدهاند و اغراض تخریبی و اختلافافکنانه نویسندههای متون، هر خواننده ای را درباره نیتشان به ورطه شک و تردید میاندازد.
معلوم نیست تا چه زمانی دردهای مردم قرار است زمینه بالارفتن فلان رجل سیاسی یا زمین خوردن دیگری را فراهم کند و بازی با احساسات عمومی، نردبان ترقی جریانات مطرود سیاسی باشد.
از طرفی شاید لازم باشد نهادهای نظارتی برخورد جدی را با بخشی از مطبوعات کشور انجام دهند که رسما همخط با شبکههای رسانهای ضدانقلاب در راستای اختلاف افکنی در کشور حرکت میکنند.
این طور به نظر میرسد که برخی رسانههای کشور رسما خط خبری فردای خود را از سایتهای ضدانقلاب یا شبکههای فارسی زبان معاند چون بیبیسی فاسی میگیرند. گاهی انگار فردی چون مسعود بهنود نقش سردبیر اتاق خبر برخی رسانههای داخلی را بازی میکند و هر روز سوژههای فردای مطبوعات داخلی را به آنها تزریق میکند.
اگر قرار باشد رسانههایی که با بودجههای کلان وظیفهی عدالتخواهی در کشور و مقابله با فشارهای روانی دشمن را برعهده دارند به کانون تبلیغات ضدثبات سیاسی در کشور تبدیل شوند اصولا علت وجودی آنها زیر سوال خواهد رفت و وقتی دستگاههایی با دریافت بودجه کلان وظیفه نظارتی خود را در قبال مطبوعات ایفا نمیکنند، نباید توقع داشت در ایام نزدیک به انتخابات آینده با ادبیات لات و لوتها و چاقوکشها در رسانهها علیه شخصیتهای آبرودار، خدوم و نهادهای قدرت نظام روبرو نباشیم.
اگر مسامحه با رسانههای خاطی با همین منوال ادامه پیدا کند نیمهی دوم امسال شاهد یکی از جنجالیترین مقطع از تاریخ مطبوعات کشور خواهیم بود چرا که ادامه روند موجود سرنوشتی جز مرگ ادب سیاسی و حفظ حریم خصوصی افراد و نظام ندارد.
کد مطلب: 445826