علامه محقق، مرحوم سید عبدالرزاق مقرم در کتاب «قمر بنیهاشم» درباره لطافت این تعبیر میگوید: «این از زیباترین تشبیهات و استعارات است، زیرا واژهی زق در زبان عربی برای تغذیه جوجهای به کار میرود که هنوز توانایی غذا خوردن بهتنهایی را ندارد.
به گزارش جهان نیوز به نقل از جوان آنلاین، حضرت عباس (ع) نامی که در تاریخ با بصیرت، شجاعت، وفاداری و ادب گره خورده است. آنچه میآید اشاره به پنج ویژگی خیرهکننده سردار عاشوراست که از ایشان اسطورهای جاودانه ساخته است؛ این گزارش به همت پایگاه «تبیان» تهیه و تنظیم شده و اکنون خاصهای از آن تقدیم میشود.
قلهنشین فقاهت
یکی از امتیازات حضرت اباالفضل (ع) برتری ایشان در علم و فقاهت است. این برتری، نتیجه ملازمت او با سه امام معصوم (ع)، شاگردی در محضر آنان و فراگیری علوم از آنها بوده است. از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده که فرمودند: «إنّ العباس بن علی زُقَّ العلم زقًا» همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا میگیرد، از من معارف فرا گرفت.» (ثمرات الأعواد. ج ۱ ص ۱۰۵)
علامه محقق، مرحوم سید عبدالرزاق مقرم در کتاب «قمر بنیهاشم» درباره لطافت این تعبیر میگوید: «این از زیباترین تشبیهات و استعارات است، زیرا واژهی زق در زبان عربی برای تغذیه جوجهای به کار میرود که هنوز توانایی غذا خوردن بهتنهایی را ندارد.
هنگامی که امام علی (ع) که خود آگاه به ظرایف زبان و اسلوبهای بیانی است، این تعبیر را به کار میبرد، درمییابیم که حضرت اباالفضل (ع) از همان دوران شیرخوارگی، ظرفیت و شایستگی دریافت دانش و معارف را داشته است؛ همانگونه که این ویژگی در او بدون شک وجود داشته است.»
علامه محدث مامقانی نیز درباره فقاهت و ژرفاندیشی ایشان مینویسد: «او از فقیهان فرزندان ائمه (ع) بود.» (تنقیح المقال، ج۲، ص ۱۲۸)
به گفته محمدباقر بیرجندی «عباس از بزرگان فقیهان و برترینهای اهلبیت بود، او عالمی بود که علمش موهبتی و الهی بود، نه آموخته شده و این امر منافاتی با تعلیم گرفتن از پدرش ندارد.» (العباس بن علی بطل النهضه الحسینیه، ص ۳۶- ۳۷)
شیر بیشه بنیهاشم
حضرت عباس (ع) شخصیتی چندوجهی داشت که در آن شجاعت و جنگاوری برجستهترین خصوصیت او بود. قامتی رشید و اندامی تنومند داشت و از کودکی با ورزش و کارهای سخت خو گرفته بود. در جوانی، قدرت بازوی او زبانزد بود و در میدان نبرد، ضربات شمشیرش هولناک و بیامان بود. شجاعت حضرت عباس (ع) ریشه در تربیت و پرورش او داشت.
روزی، در مسجد پیامبر (ص)، مردی شمشیری بینظیر به حضرت علی (ع) هدیه کرد. عباس نوجوان با دیدن آن شمشیر، شیفتهاش شد.
حضرت علی (ع) شمشیر را به او بخشید، اما اشک از چشمانش جاری شد و فرمود: «روزی را میبینم که با این شمشیر، نفس دشمن را در سینه حبس میکند و بیامان بر آنان میتازد و سرانجام بهشهادت میرسد.»
در کربلا، شجاعت حضرت عباس (ع) در اوج خود نمایان شد. دشمنان ابتدا سعی در تطمیع او داشتند و اماننامه فرستادند، اما او نپذیرفت. سپس با نیرنگ و دسیسه او را ناجوانمردانه به شهادت رساندند. امام حسین (ع) پس از شهادت او با جملهای کوتاه شجاعت او را ستود: «چشمهایی که دیشب از ترس تو نخوابیدند، امشب به خواب خواهند رفت.»
خدای ادب و متانت
بیگمان، ادب و فروتنی از والاترین خصایص انسانی و آموزههای زرین دین مبین اسلام است. در تاریخ، نمونههای فراوانی از ادب و فروتنی حضرت عباس (ع) به چشم میخورد. برای نمونه، ایشان هرگز بدون اجازه در محضر امام حسین (ع) نمینشستند و پس از کسب اجازه نیز مانند بندهای در مقابل مولا، نهایت ادب و تواضع را رعایت کرده و به صورت دو زانو در گوشهای مینشستند. (معالی السبطین، ج یک، ص ۴۴۳)
آن حضرت، در طول زندگی خویش، برادران خود را هرگز به اسم یا کنیه صدا نزدند، بلکه با عناوینی مؤدبانه «یا اباعبدالله»، «یابن رسولالله»، «یا سیدی» جایگاه رفیع آنان را گرامی میداشتند. این رفتار نشئت گرفته از بینش عمیق آن حضرت بود. ایشان برادران خود را پیش از آنکه برادر خویش بدانند، از اهلبیت پیامبر (ص)، معصومین و امامان خود میدانستند و براین باور بودند که در مقام برادری نیز نباید جایگاه امامت فراموش شود.
خداباوری ژرفاندیش
امام صادق (علیهالسلام) در ابتدای زیارتنامه حضرت عباس (علیهالسلام)، آن بزرگوار را با صفت ایمان و خداباوری یاد کرده و در پایان، بر ایمان ناب و بصیرت والای ایشان گواهی داده و میفرماید: «گواهی میدهم که تو لحظهای از خود سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود.» (کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص ۷۸۶)
در توصیفی دیگر از این امام همام درباره قمر منیر کربلا میخوانیم: «کانَ عَمُّنا العَبّاسُ نافِذَ البَصیرَه»؛ عموی ما عباس، بینشی ژرف داشت. (اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰)
مرحوم مقرم در مقتل خود مینویسد: «مقام او فراتر از آن است که در این مقال از او یاد شود، بلکه شایسته است از او هنگامی که نام ائمه معصومین (ع) که درود خداوند بر آنان باد، برده میشود، سخن به میان آید.» (سردار کربلا، ص ۲۵۱)
عابد سجادهنشین
نیایش، جوهره بندگی است و از چشمه ایمان میجوشد. هرچه ایمان و معرفت آدمی به حضرت حق فزونتر، مراتب عبودیتش نیز والاتر. به توصیف قرآن، از نشانههای اهل ایمان، اثر سجده بر چهرهاست: «سیماهُم فی وُجُوهِهِم مِنْ اَثَرِ السُّجُودِ.» (فتح: ۲۹)
تاریخنگاران در توصیف سیمای سقای کربلا روی این ویژگی انگشت گذاشتهاند و نوشتهاند: رد سجدههای طولانی بر پیشانی ابالفضل (ع) نقش بسته بود تا جایی که قاتلش نیز لب به اعتراف گشود و گفت: «او نیکو چهره و رشید بود و در پیشانیاش اثر سجده میدرخشید.» (مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۳۲)