قالیباف شاید اگر تجربه دوماه اخیر را داشت و به سرنوشت لاریجانی توجه میکرد، در رأی اعتماد متفاوت رفتار میکرد .
به گزارش جهان نیوز، فرهیختگان نوشت: سیاست داخلی کمهیجانتر از آن چیزی است که سوژهای آدم را به هیجان نوشتن بیندازد، اما بالاخره گهگاهی در روابط اهالی رسمی سیاست اتفاقاتی میافتد که نفس کمرمق آن را تند میکند. ماجرا اما ظاهر و باطنی دارد؛ ظاهر آن به جدال درباره قانون بهکارگیری افراد در مشاغل حساس مربوط است و باطن آن به وزنکشی و انتخاب مهره و حرکات صفحه شطرنج هرکدام از ذینفعان...
افزون بر این تنها عنصر واحد و مشخص در گفتار سیاسی رئیسجمهور جدید هم ارتباط زیادی با رابطه نهادها و ساختار قدرت دارد. «وفاق ملی» در ادبیات مسعود پزشکیان محور معرفی شد و بعدتر شعار دولت او شد. حالا اما تحتتأثیر موضع مجلس درباره بهکارگیری بعضی افراد در دولت بهخاطر محدودیتهای قانونی جدالی لفظی میان دوطرف شکل گرفته است. دولت میگوید برای وفاق ملی مجلس باید با گزینههای رئیسجمهور مخالفت نکند، چون پزشکیان بر همان اساس وفاق عمل و سعی میکند دولت متعادلی داشته باشد. این اما ظاهر ماجراست و باید براساس نگاهی کلان به آرایش نیروهای سیاسی و آنچه پیشروی ایران است، تصمیم و عمل هرکدام را سنجید و پیشنهادهایی ارائه داد.
دوراهی پزشکیان:رئیسجمهور جدید در یک انتخابات غیرمنتظره و شرایطی خاص به قدرت رسید. ایده اجرایی خاصی نداشت و ارجاع به کارشناسان در تمام زمینهها را با شعار وفاق ترکیب کرد. ترکیبی که هر دو نامفهوم و ناقصالخلقهاند. همانطور که اکنون در دولت در همه زمینهها دیدگاههای کارشناسی متضادی وجود دارد. وفاق اما با دو هدف سیاسی مطرح شد؛ یکی تنظیم بدنه رأی پزشکیان برای پذیرش برخی تصمیمات دولت او که نیازمند جلبنظر دیگر نهادهای قدرت است و یکی هم ابزار چانهزنی درون قدرت تا در تصمیماتی تغییر ایجاد کنند. هر دوی این اهداف به آرامش سیاسی نیاز دارند و هر نوع جدل و تنش همین میزان کارکرد وفاق را هم فلج میکند. فهم انتخاب وفاق البته با نگاه به شخصیت پزشکیان قابلدرکتر است اما اگر دولت چهاردهم از وفاق، چوبی برای حمله به منتقدان بسازد، نه میتواند بدنه نحیف رأی خودی را حفظ کند و نه میتواند در قدرت فضایی برای تصمیمات سخت بسازد. حالا با همین دیدگاه سراغ یک مسئله روز برویم؛ درحالیکه مجلس به ریاست قالیباف به تمام کابینه پیشنهادی پزشکیان رأی اعتماد داد و حمایت زیادی از دولت جدید کرد، بهخاطر مخالفت با یک انتصاب توسط دولتیها به لبه تیغ رفت. پزشکیان اگر همان رفتاری را که با رقیب دور دوم انتخابات داشت با قالیباف هم انجام دهد، غیر از ایجاد خوراک رسانهای برای بخشی از بدنه اصلاحطلب، سود دیگری نمیبرد. اکنون وقت انتخاب است، حتی دولت روحانی با رأی قابلتوجه و بدنه اجتماعی قدرتمندتر و ابزارهای متفاوت قوه مجریه در آن زمان، نزدیک شدن به مجلس را ترجیح میداد.
تصمیم جدید قالیباف:رئیس مجلس در تغییر فرمان جدیدی میخواهد فاصله خودش با دولت پزشکیان را تنظیم کند. قالیباف شاید اگر تجربه دوماه اخیر را داشت و به سرنوشت لاریجانی توجه میکرد، در رأی اعتماد متفاوت رفتار میکرد و از ابزار قانونی مجلس بهره بهتری میبرد. رأی اعتماد کامل به کابینه بیش از تصور عمومی از میزان همکاری مجلس با دولت بود و میتوانست رخ ندهد. قالیباف اما به سیاق ساختار شخصیتی خودش در نقش همدلی و وفاق بیش از حد فرو رفت و حالا گویا میخواهد اصلاحاتی انجام دهد. معنای همدلی و همکاری که رهبر انقلاب از مجلس خواستهاند به معنای نفی استقلال مجلس نیست، چه آنکه کارکرد قالیباف در کرسی ریاست مجلس و تنظیمگری نیروهای سیاسی رقیب دولت کنونی درصورت ادامه دستفرمان قبلی بهصورت کامل از دست میرفت. قالیباف در تمام کلانمسئلهها ازجمله سیاست خارجی، اقتصاد و... باید بتواند مرز و تفاوت خودش را با دیدگاههای رادیکال و بنبستساز مشخص کند. این راهبرد فرصتساز و بهبوددهنده جایگاه مجلس هم خواهد بود. معنای این کنش سیاسی پیگیری ایدههای عملی و قابلاجرا و قابلدفاع است، نه وسطبازی بیفایده. رئیس مجلس در آن صورت میتواند کنشگری مؤثری داشته باشد.