سینمای ایران در تولید آثار دینی با محوریت پیامبران و ائمه ضعف دارد. کمبود سریالهای باکیفیت، بهویژه درباره پیامبر اسلام (ص)، و مشکلات در تصویرسازی، چالشهای جدی برای جذب مخاطب و انتقال مفاهیم دینی ایجاد کرده است.
به گزارش جهان نیوز به نقل از تسنیم، در سالروز رحلت پیامبر اسلام، باز باید این افسوس را یادآور شویم «محمد رسولالله (ص)» ساخته مجید مجیدی تنها نمونه قابل توجهی از سینمای ایران با محوریت پیامبر اسلام است. در حالی که سینمای ایران تنها یک فیلم درباره پیامبر اسلام تولید کرده، سینمای جهان آثار متعددی درباره زندگی پیامبران مختلف داشته است.
در حالیکه کشورهای دیگر خصوصاً در هالیوود، چندین نمونه را میتوان مصداق آورد ساخته و پرداخته شده و این مسیر هنوز هم ادامه دارد. البته فیلمهایی که بیشتر دین اسلام و دیگر ادیان را دچار تحریف کردند. کارگردان مشهور آمریکایی (آرنوفسکی) کمتر از یک دهه پیش پروژه عظیم «نوح» را به تصویر کشید. درباره حضرت ابراهیم (ع) نیز چندین فیلم ساخته شده؛ اگرچه برخی از این آثار از نظر اهمیت چندان قابل توجه نیستند. در مورد حضرت موسی (ع)، فیلمهایی مانند «ده فرمان» و «خروج: خدایان و پادشاهان» تولید شده است. تعداد تولیدات مربوط به حضرت عیسی (ع) بسیار بیشتر است و از جمله آن میتوان «جاده انجیل»، «راه شیری»، «شاهنشاه»، «آخرین وسوسه مسیح»، «عیسی ناصری»، «معجزهساز»، «مسیح» و دهها فیلم دیگر اشاره کرد.
حتی فیلمی که اخیراً مارتین اسکوسیزی، کارگردان آثار برجستهای چون فیلم Taxi Driver، فیلم Goodfellas و فیلم The Departed که بهتازگی فیلم Killers of the Flower Moon را کارگردانی و اکران کرده، در یک کنفرانس مطبوعاتی در جشنواره فیلم برلین اعلام کرده که به زندگی عیسی مسیح میپردازد.
در میان تولیدات خارجی، آثاری همچون «الرساله»، «بلال موذن الرسول»، «محمد خاتم انبیا» و «فجر اسلام» نیز به موضوع زندگی پیامبر اسلام(ص) پرداختهاند. این در حالی است که تنها ساخته سینمای ایران با محوریت پیامبر (ص)، فیلم «محمد رسولالله (ص)» مجید مجیدی است.
چرا ساخت «محمد رسولالله» در فازهای بعدی ادامه پیدا نکرد؟
با وجود استقبال خوب از فیلم مجیدی و ساخت دکور عظیم و وعدههای ساخت ادامه زندگی پیامبر اسلام، اما تاکنون محقق نشده است. سینمای ایران در حال حاضر با کمبود تولیدات با محوریت پیامبر(ص) و آثار دینی و مذهبی مواجه است. اگرچه داریوش یاری و دوستانش تلاش کردند با ساخت فیلم «شور عاشقی» درباره عاشورا و امام حسین(ع) در ساحت مقدس آثار دینی گامی برداشته باشند اما نتوانسته خلأهای بسیار در این حوزه را سامان دهد.
واقعیت امر این است تصویرسازی درباره اولیای دین در سیمای ایران (تلویزیون) هم به میزان عقبماندگیهای بسیار در پرده نقرهای، از توازن و تعادل منطقی به دور مانده است. در این زمینه، سریالهای «امام علی (ع)» و «مختارنامه» از داود میرباقری به عنوان شاخصترین آثار در این حوزه شناخته میشوند. این سریالها به دفعات بسیار زیاد تکرار شده و در سطح کشورهای منطقه بهعنوان آثار تصویری مؤثر معرفی شدهاند. به ویژه «مختارنامه» که به نوعی قهرمان دینی برای پیروان دین اسلام و بهخصوص شیعیان در مبارزات اخیرشان به شمار آمده است.
علاوه بر این دو اثر، دو سریال دیگر نیز مناسب دهه آخر ماه صفر بودهاند: «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار»، که یکی درباره امام رضا (ع) و دیگری درباره امام حسن مجتبی (ع) ساخته شده است. اخیراً «تنهاترین سردار» دوباره روی آنتن رفت و «ولایت عشق» هم در روزهای آتی به عنوان فیلم مناسبتی شهادت امام رضا(ع) روی آنتن تلویزیون خواهد رفت. دو سریالی که به کارگردانی مهدی فخیمزاده، ساخته شدهاند. نقدهایی درباره کیفیت این سریالها و انتخاب کارگردان آنها مطرح شده است.
نقدهایی به «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق»
سریال «ولایت عشق» باید به عشق و محبت ایرانیان به امام رضا (ع) پرداخته و این محبت را در سطح وسیعتری به نمایش میگذاشت. با این حال، تمرکز بیشتر بر زندگی دربار عباسی و مراسمات آن قرار گرفت و تأثیرات فرهنگی و واکنشهای مردمی به شهادت امام رضا (ع) کمتر مورد توجه قرار گرفت.
در مورد سریال «تنهاترین سردار»، نقدهایی مطرح شده است که چرا نبرد و جنگ و صلح امام حسن (ع) بهدرستی پرداخته نشده و ویژگیهای برجسته امام حسن (ع) به تصویر کشیده نشده است. به نظر میرسد این سریال نتوانسته است به درستی نمایانگر کرامت و ویژگیهای امام حسن(ع) باشد.
چرا رویه ساخت سریالهای تاریخی و دینی متوقف شد؟
در کنار این نقدها به سریالهای ساخته شده که هرکدام در زمانِ خودشان و حتی امروز به عنوان گنجینههای فرهنگ و هنر این مرز و بوم به شمار میروند؛ نقدهایی به خلأ آنها در امروز تلویزیون و سینما میشود. چرا این همه سریال بیکیفیت و ضعیف ساخته میشود که نتوانند ذائقه ساز برای جامعه و مخاطب باشند و به ماندگاری برسند؟ جایگزین این تولیدات ضعیف، میتواند ساخت آثار ماندگاری باشد که مخاطب را از تحریفهای سینمای غربیها نیز نجات دهد. با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و به جای صرف هزینههای کلان برای یک سریال که ممکن است 5 تا 10 سال زمان ببرد، میتوان چندین سریال با کیفیت بالا تولید کرد. این روش میتواند به تولید آثار متنوع و جذاب برای نوجوانان و نسل جدید که پر از سؤال و ابهام هستند، کمک کند و از تحریفهایی که سینمای هالیوود برای آنها به تصویر میکشد، جلوگیری کند.
با توجه به تمامی نقدها و پیشنهادها، به نظر میرسد که باید در تولیدات تصویری دینی و تاریخی به ویژه درباره پیامبران و اولیای دین، توجه ویژهتری به کیفیت و دقت تاریخی شده و از امکانات تکنولوژی به نحو احسن بهره برد. همچنین، سیاستگذاری صحیح و تأمین بودجه مناسب میتواند به تحقق این اهداف کمک کند و نگرانیهای کارگردانها و تولیدکنندگان درباره تأمین بودجه و حمایتهای مالی را برطرف سازد. استفاده از تخصصهای مختلف و همکاری نهادهای فرهنگی میتواند در تولید آثار با کیفیت و ماندگار نقش بسزایی ایفا کند و به تقویت تصویرسازی صحیح از شخصیتهای دینی و تاریخی کمک کند.
چند نقطه نظر؛ از تولیدات بیشتر تا نقیصههای موجود و راهکارها
سیدمحسن میرباقری، کارشناس قرآنی تلویزیون، اعتقاد دارد که باید سریالی برای پیامبر اسلام ساخته شود که مجهولات تاریخی را پاسخ دهد. وی گفت: «وقتی به سریالهای دینی و مذهبی دیگر که تکرار میشوند نگاه میکنم، به جای خالی سریالی برای پیامبر اسلام میرسم که واقعاً چرا این خلأ را احساس میکنیم؟ با وجود پیشرفت تکنولوژیهای ساخت فیلم در دنیا، ما میتوانیم با تولید سریالها و فیلمهای پرجاذبه تاریخی و دینی، جهان اسلام را دگرگون کنیم. مردم "محمد رسولالله" مصطفی عقاد را دیدهاند اما نسخه ایرانی و تأثیرگذار آن را میخواهند؛ باید تلویزیون ما به فکر بیفتد و هرچه زودتر کاری را برای پیامبر اسلام بسازد.»
محمدرضا سنگری، پژوهشگر تاریخ اسلام، نیز معتقد است که باید به پیامبر اسلام از زاویه قرآن کریم پرداخته شود تا «اسوه بودن» پیامبر به نمایش گذاشته شود. وی گفت: «نه باید از پیامبر "اسطوره" بسازیم و نه او را فروبکاهیم، بلکه امروز جامعه ما نیازمند تماشای "اسوه بودن" پیامبر است. وقتی جامعه را با معنای "اسوه بودن" آشنا کنیم، به مفهوم انسان فراتر نه فراانسان میرسیم، زیرا انسان فراتر یعنی کسی که میتواند به او نزدیک شود و زندگیاش را الگوی خود قرار دهد.»
در این راستا، باید به پرسش جدّی پاسخ داد که چرا برای پیامبر گرامی اسلام (ص) مجموعهای نساختهایم و چرا بهجز اثر مجید مجیدی در مدیوم سینمایی، در عرصه تلویزیون هیچ اثری نداریم؟ تلاش تلویزیون برای ورود به زندگی پیامبر اسلام (ص) چرا تاکنون رخ نداده است؟
رجبی دوانی، پژوهشگر و استاد دانشگاه، در واکنش به ساخت فیلمهایی که دین و ادیان مختلف را دچار تحریف میکنند، به خبرنگار تسنیم گفت: «سینما و تلویزیون از نظر انتقال مفاهیم و تأثیرگذاری در اذهان بسیار مؤثرتر از مطالعه کتابها و حضور در نشستها و سخنرانیها هستند. دشمن که مدعی برتری تمدنی است، از این ابزار بهرهبرداری میکند و مفاهیم مورد نظر خود را انتقال میدهد. ما بعد از انقلاب کارهای ستودنی کردهایم، اما هیچیک از این کارها در طراز شخصیتهای بزرگی که درباره آنها فیلم ساخته شده و در طراز اهداف بلند انقلاب اسلامی نبوده است. این نقیصه بزرگ باید جبران شود.»
وی همچنین درباره سریال «تنهاترین سردار» گفت: «این سریال بسیار ناقص و فاقد تأثیرگذاری مناسب بود. ساخت چهره خیالی به عنوان یک برده ایرانی در شام و محور قرار دادن او برای مسائل مربوط به دوران امامت امام حسن مجتبی (ع) کار اشتباهی بود و فاقد انسجام و محتوای درست تاریخی بود. باید سریالی مناسب بر مبنای منابع معتبر و هدفمند برای نشان دادن حقانیت و مظلومیت امام حسن مجتبی (ع) ساخته شود.»
رجبی دوانی همچنین افزود که میتوان سریالهای فاخرتری درباره امام رضا (ع) ساخت که ماندگار شده و با گذشت زمان کهنه نشوند. او تأکید کرد که سیاستگذاری صحیح و تأمین بودجه مناسب میتواند به تحقق این هدف کمک کند و نگرانیهای کارگردانها درباره تأمین بودجه و حمایتهای مالی را برطرف سازد.
در نهایت، باید گفت که با استفاده از افراد متخصص در حوزههای تاریخ، جامعهشناسی، روانشناسی و علوم سیاسی، میتوان نقشه راهی تدوین کرد تا با ساخت مجموعههایی با اولویتهای مشخص، جامعه را در نشر معارف دینی و تغذیه معنوی بر مبنای سیره انبیاء، اولیاء و ائمهاطهار تأمین کنیم. اگر این مهم صورت بگیرد، حتی اگر توان مالی دولتی پاسخگوی هزینهها نباشد، افراد علاقهمند به معنویات و معارف دینی خواهند توانست به تأمین هزینهها کمک کنند.