جهان نيوز : سه نفر از ایرانیها بدون اسلحه وسط تعداد زیادی بعثی گیر افتاده بودند و اسارتشان قطعی بود. ناگهان یکی از ایرانیها ضامن نارنجک در جیبش را کشید.
به گزارش جهان نیوز به نقل از فارس، سرهنگ اصغر شمسزاده یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس تعریف میکند: «وقتی خرمشهر آزاد شد، یکی از دوستان به نام سرهنگ کشاورز و سرباز راننده به نزدیک شلمچه رفتیم.
آن جا متوجه شدیم تعداد زیادی افسر، درجهدار و سرباز با تعدادی خودرو ایستادهاند. ناگهان یک موشک مالیوتکا به سمت ماشین ما شلیک شد.بلافاصله از خودرو پیاده شدیم و با پای پیاده به سوی مقصد خود به راه افتادیم. سرباز راننده ما متوجه یک سنگر عراقی شد و به داخل آن رفت.لحظاتی بعد به این نتیجه رسیدیم که او با چند نفر درگیر شده است.
خودمان را به او رساندیم و متوجه شدیم درست در وسط عراقیها گیر افتادهایم. در آن لحظه اسلحه نداشتیم و اسلحههای خود را داخل خودرو گذاشته بودیم. ناگهان سرهنگ کشاورز دست در جیب کرد و حرکتی به صورت کشیدن ضامن نارنجک انجام داد و گفت:
اسلحههایتان را بیندازید. عراقیها اسلحههای خود را انداختند. بلافاصله سرهنگ کشاورز به طرف یک قبضه کلاشینکف رفت و آن را مسلح کرد و به طرف عراقیها گرفت. عراقیها هم که یک سروان، یک ستوان یار، دو درجهدار و یک سرباز بودند تسلیم شدند.
در همین اثنا، انبوه نظامیانی که در فاصله کمی از ما ایستاده بودند، سوار خودروها شدند و به طرف عراق فرار کردند. تازه ما فهمیدیم آن همه نظامی عراقی بودند و چون دوستان خود را در دست ما اسیر دیدند فرار را بر قرار ترجیح دادند.وقتی اسرا را تخلیه کردیم، مترجمی از طرف لشکر با آنان صحبت کرد. بلافاصله معلوم شد آن سروان فرمانده نظامیان عراقی بوده و علت تسلیم شدنشان هم همان حرکت نارنجکی سرهنگ کشاورز بوده است. وقتی به کشاورز نگاه کردم، گفت: نارنجک که نبود .قطب نما بود. دیدم اسلحه دیگری ندارم، ژست نارنجکی گرفتم!»