۲ عملیات استشهادی با خودروهای بمبگذاریشده نشان داد اسرائیل از این پس با وضعیت متفاوتی از گذشته در کرانه باختری مواجه خواهد بود.
به گزارش جهان نيوز، «آنها با تمامی امکانتشان میجنگند، ما هم با همه امکاناتمان خواهیم جنگید، میخواهیم عملیاتهای استشهادی را از سر بگیریم».اینها سخنان سه روز پیش «خالد مشعل» از رهبران ارشد حماس است، او گفت که دشمن همه فلسطین را میخواهد «چه بجنگیم و چه نجنگیم». سه روز پس از این سخنان، اشغالگران معنای سخن خالد مشعل را به خوبی درک کردند؛ استان الخليل در جنوب کرانه باختری بامداد امروز شاهد واقعهای بود که بی اغراق مقامات اسرائیلی و نهادهای امنیتی و نظامی این رژیم را به وحشت انداخته است؛ خودروهای بمبگذاری شده باز میگردند!.
دو جوان فلسطینی به نامهای «محمد مرقه» و «زهدی ابو عفیفه» در استان الخلیل در جنوب کرانه باختری هر کدام سوار بر دو خودروی بمبگذاری شده، یکی به سمت شهرک «کارمی تزور» و دیگری به سوی «گوش عتصیون» حرکت کردند، آنها از همه موانع شدید امنیتی عبور کرده و توانستند وارد شهرکها شوند.
«محمد مرقه» در شهرک «کارمی تزور» نگهبان امنیتی ورودی را زیر گرفت و سپس از خودرو پیاده شده و به سمت نظامیان شلیک کرد، او اما نتوانست چاشنی بمبهای درون خودرو را فشار دهد و در ادامه با شلیک نظامیان اسرائیلی به شهادت رسید.
«زهدی ابو عفیفه» اما خودروی خود را در کنار یک پمپ بنزین در شهرک «گوش عتصیون» منفجر کرد و سپس منتظر ماند تا نیروهای امنیتی سر برسند و سپس به سویشان شلیک کرد؛ او نیز در این درگیری به شهادت رسید.
انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در شهر تل آویو در 28 مرداد ماه نیز رخ داد، اما نهادهای امنیتی اسرائیلی چندان آن را جدی نگرفتند، حتی برخی محافل این رژیم آن را یک رویداد جنایتی قلمداد کردند.
اما دو عملیات استشهادی بامداد امروز، نشان داد که درهای جهنم در کرانه باختری به روی اشغالگران باز شده؛ شرایط کاملا تغییر کرده است و فلسطینیها اکنون تمامی موجودیت خود را در خطر میبینند.ورود خودورهای بمبگذاری شده به عرصه مقاومت در کرانه باختری یادآور انتفاضه دوم (سال 2002) است که عملیاتهای استشهادی به اوج خود رسید، هرچند این عملیاتها به شکل فردی و بدون خودرو انجام میشد.
نکته قابل توجه اینکه عملیاتهای استشهادی در استان الخلیل در جنوب کرانه باختری رخ داد، جایی که در نوع خود یک غافلگیری بود، ارتش و شاباک از چهار روز پیش، بزرگترین عملیات نظامی 20 سال اخیر را در شهرها و اردوگاههای شمال کرانه باختری آغاز کردهاند تا به زعم خود مقاومت را در جنین، طولکرم، نورشمس، نابلس و الفارعه در هم بشکنند، اما «الخلیل» جایی نبود که اشغالگران انتظارش را داشتند.
یوآو زیتون، تحلیلگر روزنامه یدیعوت احارانوت در این باره نوشت: «زمانی که صدها سرباز در شمال کرانه باختری برای چهارمین روز مستقر هستند، شاهد رخدادی در جنوب هستیم که صحنه را کاملا دگرگون کرده است؛ اتفاقی که از انتفاضه دوم به این سو ندیده بودیم»
جهنم در انتظار اسرائیل«گدعون ساعر» عضو سابق شورای جنگ اسرائیل در واکنش به این رویداد، گفت که مرحله جدیدی در عملیاتهای فلسطینیها در کرانه باختری آغاز شده است؛ او در این باره به سخنان «خالد مشعل» اشاره کرد.گدعون ساعر در ادامه از ارتش اسرائیل خواست تا تمامی زیرساختهای کرانه باختری را نابود کند.
او گفت: «پیش از این اینکه جبهه کرانه باختری شعلهور شود باید سر آن را قطع کرد».خبرنگار نظامی رادیو ارتش اسرائیل نیز در گزارشی گفت: «افراد مسلح فلسطینی برای انجام حملات جهنمی، بزرگ و قوی تلاش میکنند، حملاتی که از انتفاضه دوم به این سو شاهد آن نبودهایم».
به نوشته روزنامه یدیعوت احارانوت، کرانه باختری به تدریج در حال مسلح شدن هرچه بیشتر است و کارگاههای تولید مواد منفجره در کرانه باختری فعالیت خود را شتاب بخشیدهاند.
نگاهی دوباره به طوفانالاقصی11 ماه از عملیات طوفانالاقصی میگذرد، عملیاتی که بی شک باید تاریخ مبارزات فلسطینیها را به قبل و بعد آن تقسیم کرد، در تبعات و آثار این عملیات حقایق بسیاری وجود دارد که در گزارشی دیگری باید آن را بررسی کرد، اما یکی از اثرات حتمی آن تأثیری است که بر فضای کلی مبارزاتی در فلسطین گذاشته است.
طوفانالاقصی در شرایطی رخ داد که رژیم اسرائیل در مقایسه با سال 2005 و پایان انتفاضه دوم، بخشهای بیشتری از کرانه باختری را تحت اشغال خود در آورده و اقدام به شهرکسازی کرده بود، بنیامین نتانیاهو که از سال 2009 جز یک وقفه یکساله به شکل ممتد در مسند نخستوزیری اسرائیل تکیه داده است، هرآنچه که میخواست تا به اجرا گذاشته بود و میرفت تا مسجدالاقصی نیز به شکل کامل تحت اشغال اشغالگران درآید.
در حوزه خارجی، کشورهای سازشگر عربی یکی پس از دیگری دست دوستی به سمت اسرائیل دراز میکردند و با وعدههای مالی و پوچ تشکیلات خودگردان را فریب میدادند. نتانیاهو به شکل واضح و روشن از اشغال تمامی دره اردن سخن میگفت و گویی رژیم اشغالگر در معادلات داخلی و منطقهای دست برتر را داشت.
عملیات طوفانالاقصی در چنین شرایطی رخ داد که پاسخ طبیعی به آن محسوب میشد و اکنون اثرات آن را میبینیم، کرانه باختری دوباره به پا خاسته و بوی انتفضاه سوم به مشام میرسد و در منطقه نیز رژیم اشغالگر منزویتر از هر زمان دیگری است.