شیخ پرسید؛ آیا حضرت استاد بعد از مطالعه بیشتر به این پاسخ مستدل رسیدهاند؟ و مقدس گفت؛ پاسخ اشکال سوم شما را نیز بهنگام طرح آن میدانستم و در مقابل سؤال آمیخته به تعجب شیخ بهائی که چرا همان هنگام پاسخ ندادید؟!
گروه تاریخ جهان نیوز: چند صد سال قبل -در دوران صفویه- با صلاحدید و تصمیم دانشمندان و عالمان دینی، مرحوم شیخ بهائی به نجف اشرف اعزام شد تا از مرحوم مقدس اردبیلی که عالمی بلندمرتبه و جلیلالقدر و ساکن نجف اشرف بود برای حضور در ایران و تقویت حوزههای علمیه دعوت کند. شیخ بهائی که خود دانشمندی برجسته و بلندآوازه بود پس از رسیدن به نجف اشرف و زیارت مرقد مطهر حضرت امیر علیهالسلام، بیدرنگ به مجلس درس مقدس اردبیلی وارد شد. در اثنای درس، اشکالی به نظر شیخ رسید و به روال جاری حوزههای علمیه، ضمن طرح اشکال خویش، پاسخ مقدس را طلبید. مرحوم مقدس با ارائه دلایلی اشکال شیخ را ناوارد دانسته و پاسخ داد. مرحوم شیخ بهائی، اشکال دیگری را مطرح کرد و این بار نیز پاسخ مستند و مستدلی شنید و در ادامه درس برای بار سوم، اشکال کرد ولی مرحوم مقدس اشکال اخیر را بیپاسخ گذاشت، چنانکه گویی برای آن پاسخی ندارد.
فردای آن روز -و یا چند ساعتی بعد از پایان مجلس درس- مرحوم مقدس اردبیلی اشکال سوم مرحوم شیخ بهائی را پاسخ داد. شیخ پرسید؛ آیا حضرت استاد بعد از مطالعه بیشتر به این پاسخ مستدل رسیدهاند؟ و مقدس گفت؛ پاسخ اشکال سوم شما را نیز بهنگام طرح آن میدانستم و در مقابل سؤال آمیخته به تعجب شیخ بهائی که چرا همان هنگام پاسخ ندادید؟! فرمود؛ این روزها، ایران با همت عالمان بزرگ دینی به کانون گسترش مکتب تشیع تبدیل شده و چشم و گوش جهان اسلام به آن سوی دوخته است و شما یکی از استوانههای شناخته شده این کانون هستید، و من به عنوان یک طلبه -تواضع و خلوص مقدس را ببینید- ترجیح دادم مراتب علمی شما در نگاه حاضران، برتر از این طلبه تلقی شود، زیرا بیم آن داشتم که با پاسخ سؤال سوم شما، این استوانه ترک بردارد و خدای نخواسته از این رهگذر به کانون عظیم تشیع ایران که در آینده نقش سرنوشتسازی در جهان اسلام خواهد داشت، آسیبی وارد شود.