سجاد صفارهرندی درباره تعطیلی شنبهها نوشت: از جمعیت 24 میلیونی شاغلین در کشور ما چه تعداد از افراد به طور مستقیم درگیر تعاملات تجاری، مالی و بانکی بینالمللی هستند؟
به گزارش جهان نیوز به نقل از فارس، تعطیلی یکی از روزهای شنبه یا پنجشنبه منجر به بحث و اختلافنظرهایی در فضای رسانهای کشور شده است. تعطیلی شنبه با تاکید بر اتصال به تجارت جهانی طرفداران خاص خود را دارد اما در این زمینه باید به طور واقعی و همه جانبه جوانب امر را بررسی کرد و از نگاه یکسویه که ممکن است به صورت تبلیغاتی ارائه شده و مابهازای حقیقی ندارد، پرهیز کرد.
نقش گاهشماری و زمان در فرهنگسازی
در همین راستا، «سجاد صفارهرندی» فعال فرهنگی در صفحه اینستاگرام خود با اشاره به اینکه یکی از بنیادیترین شئون فرهنگ ساماندهی، نظمبخشی و معنا بخشی به زمان است، مینویسد: شیوه شمارش روز، هفته، ماه و سال امری حاشیهای و کم اهمیت نیست، بلکه یکی از ساختارهای پایه است که فرهنگ از خلال آن ما را میسازد.
وی میافزاید: روال و ریتم زندگی ما، درک ما از اهمیت و معنای چیزها و رویدادها، درک از هویت و تلقی از مبدا و مقصد و مسیر زندگی از جمله مواردی است که نظم گاهشمارانه در شکل دادن به آن تاثیر قطعی دارد.
این فعال فرهنگی با اشاره به اهمیت زمان در فرهنگسازی نوشت: گاهشماری در سطوح مختلفش همواره میدان منازعههای هویتی و تمدنی بوده است.
تلاش ناکام پهلوی برای تبدیل سالشمار هجری به تاریخ مجعول شاهنشاهی یا تلاش شکست خورده ژاکوبنهای فرانسوی بر جایگزینی تقویم انقلابی نمونههایی آشنا از این منازعات است.
روزهای هفته در سنت اسلامی
سجاد صفارهرندی تصریح کرد: در سنت اسلامی هفته با شنبه آغاز و به جمعه ختم میشود. هر روز آداب و اعمال خاص خود را دارد و نهایتا جمعه روز مشخص عبادی و مدنی اجتماع اسلامی است. دستکاری در این تنظیم زمانی، خواه و ناخواه با تبعات و دلالتهای مهم فرهنگی و تمدنی همراه است.
وی افزود: به نظرم من اهمیت چنین کاری شاید یکی دو پله از تغییر خط و زبان در دگرگون کردن فرهنگ عمومی کمتر باشد و تبعات و نتایج آن خصوصا در بلندمدت خود را نشان خواهد داد.
نیاز به تعطیلی شنبهها چه جامعه آماری را در بر میگیرد؟
این فعال فرهنگی با بررسی موضوع استدلالات اقتصادی در مبنا قرار دادن تعطیلی روزهای شنبه نوشت: از جمعیت 24 میلیونی شاغلین در کشور ما چه تعداد از افراد به طور مستقیم درگیر تعاملات تجاری، مالی و بانکی بین المللی هستند؟ صدهزار نفر؟ دویستهزار نفر؟ پانصد هزار نفر؟ من به این آمار دسترسی ندارم و نمیدانم اساسا تخمینی از آن وجود دارد یا نه. اما حتی اگر نامحتمل یک میلیون نفر از شاغلان را در نظر بگیریم، سهمی کمتر از پنج درصد نیروهای کار ایران را به خود اختصاص میدهد.
وی اضافه میکند: تازه ما در اینجا مخرج کسر را فقط شاغلان قرار دادیم و با افزودن دانش آموزان و دانشجویان که فعالیتشان هیچ ربطی به تعاملات بینالمللی ندارد سهم این بخش کمتر هم میشود. چرا باید برای تسهیل و توسعه عملکرد چنین کسر کوچکی از نیروی انسانی کشور دست به جراحی فرهنگی مهمی بزنیم؟
تغییر کلی نظم روزهای هفته یا تنظیم سیستم کاری مخصوص تجارت جهانی؟
صفار هرندی با طرح این سئوال که «اساسا شرکتهای خصوصی چه مانعی در تعریف روزها و ساعات کاری خود به اقتضای فعالیتشان دارند؟» این سئوال را مطرح میکند که «بخش عمومی را نمیتوان با ایجاد شعب و کارکنان کشیک در روزهای تعطیل در خدمت فعالان اقتصادی قرار داد؟»
این فعال فرهنگی تعطیلی شنبه را دارای تبعات ضدکار و فعالیت میخواند و بیان میکند: حتی اگر این جراحی نابهنگام در تغییر تصویر و تصور شنبه توفیق یابد، تغییر تلقی عمومی از پنجشنبه (به عنوان روز نیمه تعطیل) ساده نخواهد بود. بدین ترتیب در عمل، روزهای فعال و سرپای هفته از 5 روز به 4 روز (از یکشنبه تا چهارشنبه) کاهش مییابد که این موضوع ضربه مهمی به کل روال فعالیت و کارهای اقتصادی و اداری و آموزشی کشور میزند.
به نظر میرسد یک هاله تبلیغاتی خاصی نیز حول تعطیلی شنبهها بوجود آمده که اینطور وانمود میکند که عدم تعطیلی این روز خسارت بار است اما اصرار بیشتر این ماجرا به معنای بررسی دقیق کارشناسی نیست.
این در شرایطی است که کارشناسان از ضربات مهم فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی با تعطیلی شنبهها سخن میگویند که نباید این موارد را نادیده گرفت و با بررسی بیشتر به سراغ ایجاد تغییرات در ساختار روزهای هفته رفت.