مشاور فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران و همرزم شهید حسن طهرانیمقدم ناگفتههایی از مسیر دستیابی جمهوری اسلامی به توانمندی موشکی را بیان کرد.
به گزارش جهان نیوز، 13 فروردین امسال بود که رژیم صهیونیستی در یک عمل جنایتکارانه به کنسولگری ایران در دمشق حمله و تعدادی از مستشاران نظامی کشورمان از جمله «سردار محمدرضا زاهدی»، «سردار محمدهادی حاجرحیمی» و جمعی دیگر را به شهادت رساند. پس از این اتفاق، مطالبه مردمی در جهت انتقام خون شهدای کنسولگری ایران در دمشق از سوی مردم مطرح شد.
رهبر معظم انقلاب و فرمانده معظم کل قوا نیز، در پیامی عنوان کردند؛ «آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوهی الهی.» ایشان همچنین در خطبههای نماز عید فطر نیز بیان کردند؛ «رژیم خبیث اشتباه کرد و باید تنبیه شود و تنبیه هم خواهد شد.»
25 فروردین اما نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پشتیبانی وزارت دفاع و ارتش جمهوری اسلامی ایران عملیات ترکیبی با نام وعده صادق را اجرا کردند. در طی این عملیات، حدود ۱۲۰ موشک بالستیک، ۳۰ موشک کروز و ۱۷۰ پهپاد به سوی فلسطین اشغالی پرتاب شد و به اذعان رسانههای صهیونیستی، حداقل هفت موشک بالستیک به اهداف نظامی از جمله پایگاه هوایی نواتیم اصابت کرد.
قدرت موشکی مدیون شهید حاج حسن طهرانی مقدم پدر موشکی ایران است که بخشی از پازل اقتدار امروز جمهوری اسلامی ایران ناشی از فعالیتهای این نخبه علمی ـ نظامی است. خبرنگار فارس برای بازخوانی نحوه دستیابی ایران به قدرت موشکی با سردار علی بلالی دوست و همرزم شهید حاج حسن طهرانی مقدم گفتوگویی داشته که متن آن را در ادامه مطالعه میکنید.
سردار عرض ادب و احترام خدمت شما، متشکریم از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید تا بتوانیم به همراه شما مروری داشته باشیم بر چگونگی شکلگیری قدرت موشکی و پدافندی ایران. در ابتدا اگر مطلبی دارید، بفرمائید.
سردار بلالی: من هم از شما ممنونم. امیدوارم بتوانیم در این فرصت نگاهی به زحمات عزیزانی همچون شهید طهرانی مقدم داشته باشیم.
چرا ایران به سوی ایجاد توانمندی موشکی رفت؟
جمهوری اسلامی ایران امروز در بخش موشکی همچون بسیاری از بخشها به یک قدرت تبدیل شده است. چرا ما به سوی استفاده از قدرت موشکی رفتیم؟
سردار بلالی: ضرورتهای دفاع مقدس و نیازهایی که در جبهه احساس میشد و روند جنگ که متاسفانه صدام از جبههها آن را به شهرها منتقل کرده بود و شهرهای بیدفاع ما را مورد هجوم و حمله قرار داد، ما مجبور شدیم به سمت سلاحی حرکت کنیم که بتوانیم بازدارندگی را در مقابل آنها ایجاد کنیم.
حمله به شهرها یک حرکت ناجوانمردانه و خارج از تمام عرفهای بینالمللی، سیاسی - نظامی است ولی صدام از این حربه استفاده کرد کما اینکه از عملیاتهای شیمیایی علیه مردم و رزمندگان نیز استفاده کرد. صدام به هیچ قانون و قاعدهای پایبند نبود و هیچ کدام از آنها را رعایت نکرد.
جنگ شهرها زمانی اتفاق افتاد که صدام در جبههها شکست میخورد و برای افزایش روحیه فرماندهانش با حمله به شهرهای بی دفاع قدرتنمایی میکرد. در مقابل، ما باید در مقابل صدام اقدامی را انجام میدادیم تا مانع از حمله صدام به شهرهای ما شود.
متأسفانه آن زمان ما سلاحی که بتوانداهداف در عمق عراق را تهدید کند به صورت موشک نداشتیم. ما با هواپیمای جنگنده وبمب افکن میتوانستیم به مناطق حساس و راهبردی بعثیها حمله کنیم اما تعداد محدود هواپیماها و کمبود قطعات فنی این هواپیماها، و خصوصا پدافند هوایی بسیار قوی عراقی ها که با طراحی شوروی ایجاد شده بود باعث میشد که خطرپذیری ما بسیار افزایش پیدا کند. لذا؛ به استفاده از موشکهای زمین به زمین گرایش پیدا کردیم.
با سفر رهبر معظم انقلاب به لیبی و سوریه درسال 63 قرار شد تا تعدادی سامانههای موشکی را در اختیار داشته باشیم. این موشکها در پاییز همین سال به مرور وارد شد و ما نیز برای آموزش بکارگیری موشکهای اسکاد به سوریه اعزام شدیم.
تهدیدات است که فرصت را برای ما ایجاد میکند اگر این اقدام صدام نبود و شهرهای ما را مورد حمله قرار نمیداد شاید ما به این زودیها به فکر قدرت موشکی نمیافتادیم و این مقاومت ما و نهراسیدن از سختیها باعث شد تا به سوی کسب قدرت موشکی برویم.
ما آموزشهای مرتبط با موشک اسکاد را در سوریه گذراندیم، موشکها و افسران موشکی از لیبی به ایران آمدند و عملیات پرتاب موشک بمدت 20 ماه توسط لیبیاییها انجام میشد. اما لیبیاییها تحت تاثیر فشار مستقیم صدام بر قذافی و هماهنگی ضمنی امریکا و شوروی در همکاری خود با جمهوری اسلامی ایران تجدید نظر کردند و عملیات موشکی را در راستای همکاری با ایران قطع کردند. با دید و درایتی که شهید بزرگوار حاج حسن طهرانی مقدم داشت، سلاح موشکی را طوری یاد گرفته بودیم که خودمان بتوانیم عیبهایی که در سامانه پیش میآید را برطرف کنیم.
همچنین طرح مهندسی معکوس سامانه موشکی اسکاد که از ابتدای ورود این سلاح به کشور رقم خورده بود باعث شد خرابکاریهایی که توسط لیبیاییها در سیستم موشکی ایجاد شده بود را مرتفع کرده و اولین موشک را به صورت مستقل 22 ماه پس از حضور لیبیاییها در ۲۱ دی ماه سال ۶۵ از کرمانشاه به سوی ستاد نیروی هوایی ارتش رژیم بعث شلیک کنیم و ما در شلیک موشک اسکاد به استقلال برسیم.
شهید حاج حسن طهرانی مقدم به همین مقدار راضی نبود. البته این اتفاق بسیار بزرگی بود و ما از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدیم که توانستیم چنین اتفاقی را به صورت مستقل رقم بزنیم. تصور من اینست شهید طهرانی مقدم همان وقت که اولین پرتاب مستقل را انجام دادیم، او در مورد ساخت موشکهای برد بلند فکر میکرد آن هم نه همین موشک اسکاد که ۳۰۰ کیلومتر برد داشت بلکه موشکهایی که بردش به سرزمینهای اشغالی برسد. روحش شاد! و درود بر آن امام امت عظیم الشانی که مارا با مکتب ضد استکباری اسلام ناب محمدی آشنا کرد، و این عزیزان را تربیت کرد که توانستند این اهداف والا و عالی را در ذهن خود بپرورانند و بر روی آن کار کنند. الحمدلله این کار تولید قدرت دفاعی از همان روزهای اول آغاز شد و امروز به قدرتی رسیدهایم که قدرت برتر و بازدارنده است.
جرقه ایجاد قدرت موشکی در سپاه
اولین آشنایی شما با شهید طهرانی مقدم چه زمانی اتفاق افتاد؟ این آشنایی چگونه رقم خورد و شما به چه نحو وارد حوزه موشکی شدید؟
سردار بلالی: تا سال ۶۳ و پس از عملیات خیبر در لشکر ۲۷ حضرت رسول حضور داشتم و در حوزه دیدهبانی توپخانه فعالیت میکردم. من و سردار حاجیزاده در یک محل زندگی میکردیم و سردار حاجیزاده، من را به شهید حاج حسن طهرانی مقدم معرفی کرد.
شهید طهرانی مقدم در بهار و تابستان 63 ارزیابی اولیه ای را نسبت به فعالیتهای بنده انجام داد. سردار مقدم بنا داشت که تعدادی از نیروهای توپخانه سپاه را بمنظور آموزش موشکی در سوریه انتخاب کند. الحمدلله قسمت شد که نام مرا هم در فهرست اسامی وارد کند، تا برای آموزش و بکارگیری سامانه موشکی اسکاد به سوریه اعزام شویم. افراد منتخب برای اعزام به دوره آموزشی کار با موشک در سوریه عمدتاً تخصص توپخانه داشتند. چرا که رسته توپخانه نسبت به سایر رستهها قرابت و نزدیکی بیشتری به سامانه اسکاد داشت. از آنجایی که تخصص من در جبهه ها دیدبانی توپخانه بود در این آموزش هم تخصص ارصاد جوی یا همان هواشناسی موشکی را فرا گرفتم.
در واقع آشنایی من و حاج حسن طهرانی مقدم به اوایل سال ۶۳ باز میگردد که حاج حسن یک پادگان به نام امیرالمومنین (ع) در بزرگراه تهران کرج را در اختیار داشت که مرکز تعمیرات، بازسازی، و تحقیقات صنعتی توپخانه بود و کار با ایشان را از همان جا آغاز کردیم و آشنایی ما با حاج حسن تا زمان شهادت ایشان که ۲۷ سال به طول انجامید، ادامه داشت.
ماجرای اعزام تیم ۱۳ نفره ایرانی که به دمشق رفت
یک گروه ۱۳ نفره که شما هم جزوی از آن بودید برای آموزش نحوه کار با موشک اسکاد به سوریه اعزام شدند. لطفاً مقداری هم درباره دورههای آموزشی که در سوریه طی کردهاید بگویید.
سردار بلالی: وقتی که موضوع آموزش اسکاد در سپاه مطرح شد، سلاح توپخانه که قرابت و نزدیکی زیادی با این سامانه داشت و سردار طهرانی مقدم هم فرمانده توپخانه سپاه بود، یک فهرست از این نفرات را آماده کرد. پیش از انتخاب و اعزام این تیم ۱۳ نفره به سوریه، حاج حسن طهرانی مقدم و فرماندهان به سوریه و لیبی سفر کرده بودند و از این مجموعه بازدید داشتند.حاج حسن پس از این بازدید ایدهای در ذهن داشت و میدانست که به دنبال تشکیل چه نیرویی است! او حداقل نفرات ممکن را انتخاب کرد که بنظر میرسید این تعداد نفر برای این کار بزرگ، مقدار زیادی سختگیرانه است. این سامانه موشکی برای کاربری عملیاتی به ۴۰ تا ۵۰ نفر نیاز داشت تا هر نفر یک تخصص را آموزش ببیند و آن را در هنگام کار بر روی موشک اجرا کند ولی با مدیریت جهادی حاج حسن طهرانی مقدم هر کدام از ما یعنی همان ۱۳ نفر بجای یک تخصص چندین تخصص را یاد گرفته تا کمبود تعداد نفرات جبران شود. حاج حسن معتقد بود حواشی و مسائل دست و پاگیر مرتبط با افزایش نیرو به اندازه سود آن نیست، لذا در انتخاب افراد و تعداد آن سختگیری میکرد.
نکته دیگری هم که وجود داشت، این بود که مسئولان سوریهای به ما گفته بودند که فراگیری این دورهها به ۶ ماه زمان نیاز دارد ولی ما این دوره را در مدت دو ماه طی کردیم. یعنی ساعت کار آموزش را در روز افزایش دادیم. به نحوی که از ساعت ۴ یا 5 صبح که بیدارباش بود و برای نماز جماعت صبح صفها را تشکیل میدادیم به طور پیوسته تا ساعت ۱۱ شب مشغول فعالیتهای ورزشی، آموزشی، کلاس درس، رونویسی، پاک نویسی جزوه، ضبط کاستی کلاسها عکسبرداری از تجهیزات و فعالیتها و سایر کارهای آموزشی بودیم که توانستیم کار با این سامانه موشکی را در عرض دو ماه فرا بگیریم.البته کار با سامانه دیگری با نام لونا-ام یا فراگ ۷ که ۶۷ کیلومتر برد داشت و در مقایسه با اسکاد ساده تر بود را هم علاوه بر اسکاد فرا گرفتیم.دورههای آموزشی که برای ما تنظیم شده بود را به نحوی به پایان رساندیم که سوری ها متعجب مانده بودند که چگونه آنها را با سرعت بالا و در مدت زمان کوتاه انجام دادیم. پاسخ اینجاست که ما تحت تاثیر فشار جبههها و هجوم صدام به شهرهای خودمان و رنج ومشکلات مردم بودیم و هر چه باید انجام میدادیم در قیاس با جبههها قابل ذکر نبود. به همین دلیل واژههای خستگی و استراحت را از قاموس کلمات این گروه آموزشی حذف کرده بودیم.
هنگامی که کار را آغاز کردیم در هتل بین المللی دمشق سکونت داشتیم، هر روز یک مینی بوس ما را از مقابل هتل سوار میکرد و به پادگانی در شمال سوریه که ۳۰ کیلومتر از هتل فاصله داشت، منتقل میکرد. اما متوجه شدیم که اگر بخواهیم به این نحو جلو برویم کار به سرعت پیشرفت نخواهد کرد. به همین دلیل، شهید مقدم به مسئولان آن پادگان گفت که یک محل برای استراحت و سکونت ما ایجاد کنند. محلی که احتمالا بازداشتگاه آن پادگان بود را برای ما رنگ آمیزی کرده و به وسایل گرمایشی و همچنین تختهای سربازی تجهیز کردند. شرایط ما در گذراندن آموزش موشکی در سوریه بسیار سخت بود ولی در مقایسه با جبهه شرایط بهتری داشتیم چون در جبهه روی خاک میخوابیدیم و ترکش وبمب هم بود! و این تختهای استراحت هم وجود نداشتند. کار را با همین شرایط جلو بردیم و به این مرحله رساندیم که فقط به دنبال گذراندن موفق دورههای آموزشی بودیم. در واقع، هدف ما فقط پشت سر گذاشتن دورههای آموزش کار با موشک بود و اینکه پس از آموزش به کشورمان بازگردیم. به فضل خدا این دورهها را با موفقیت طی کردیم و این موضوع نقطه عطفی برای استقلال موشکی جمهوری اسلامی ایران شد.
چرا لیبی کمک به موشکی ایران را یکباره رها کرد؟
سردار شما به همکاری لیبی و سوریه با ایران جهت ایجاد و تقویت قدرت موشکی اشاره کردید. چرا لیبی کار را به یکباره رها کرد؟
سردار بلالی: این موضوع چند دلیل میتواند داشته باشد، دلائل بینالمللی، منطقهایی و دوجانبه. از علل بینالمللی آن میتوان به هماهنگیهای آمریکا و شوروی برای جلوگیری از توازن قوا به نفع ایران اشاره کرد واز نظر علل منطقهایی و دوجانبه آن میتوان به این موضوع اشاره کرد که لیبیاییها در ابتدای کار با ما همکاری کردند یک تعاملاتی در سطح نظامی میان ایران و لیبی در حوزههای موشکی، پدافند هوایی و موارد دیگر اتفاق افتاد و کارها صورت میگرفت.
آنها برخی قرارهایی را گذاشته بودند و میخواستند به طور مثال وقتی ما این موشکها را وارد کشور کردیم یک یا دو موشک هم به سوی عربستان شلیک کرده و آنها را گوشمالی بدهیم چون قذافی با عربستان مشکل داشت میخواست از طریق ما ضربه ای به او بزند، ولی ما نمیخواستیم جبهه جدیدی برای خودمان ایجاد کنیم. لذا ما این موضوع را در ابهام گذاشتیم و همینطور ادامه دادیم تا موجب ایجاد و بازگشایی یک جبهه جدید نشویم.از طرفی پس مشخص شدن لیبیایی بودن موشکهای منهدم کننده اهداف در بغداد ودیگر شهرهای عراق، صدام و حکام عرب به قذافی فشار آورده بودند که چرا موشکهای اسکاد شما در بغداد فرود میآید!؟
اعراب به لیبیاییها میگفتند موشک شلیک نکنید مگر شما غیرت عربی ندارید! به همین دلیل لیبیاییها هم از همکاری با ما سر باز زدند و راهشان از ما جدا شد. این اتفاق درس مهمی به ما داد و آن اینکه ما باید روی پای خودمان بایستیم و در این موضوع نباید به دوستان خود هم اعتماد کنیم! باید قدرتی درونزا و درونگرا داشته باشیم و مثل چشمهایی باشیم که از داخل میجوشد و متکی به اراده دیگران نمیباشد.
فرمانده باهوش و آینده نگر ما فکر اینجا را هم کرده بود از ۳۰ فروند موشکی که برای مقابله با صدام از لیبی آمده بود ۲ فروند را برای مهندسی معکوس به مهندسین وزارت سپاه داده بود که کار را شروع کنند. همچنین هنگامی که لیبیاییها به مدت ۲۰ ماه کارهای مربوط به موشکها را انجام میدادند ما نیز در کنار آنها حضور داشتیم و اکثر کارهای موشکی را نیز انجام میدادیم اما اصل کار شلیک دست آنها بود. لیبیاییها در همین سکوی اسکاد که امروز در پارک ملی هوافضای سپاه وجود دارد، مینشستند و موشک را شلیک میکردند ما هم کارهای دیگر موشکی مانند هواشناسی و نقشهبرداری و شارژ سوخت و اکسیدایزر و نقل و انتقال و... را انجام میدادیم.
لیبیاییها برای پاسخ به فشارهای بینالمللی و درخواست اعراب و صدام و قول شرف به آنها، که دیگر موشکی از ایران به سمت عراق شلیک نخواهد شد، سکوهای پرتاب و موشکها را ازکار انداختند و تعدادی از قطعات حساس و مهم را برای اطمینان عدم شلیک، بطور مخفیانه از موشک و سکو جدا کرده و با خود به مکان مطمئنی در سفارتشان بردند. در آذرماه ۶۵ آخرین موشک توسط لیبی شلیک شده بود و این سال شدیدترین حملات جنگ شهرها را از سوی صدام شاهد هستیم. شهرهای ما بمباران میشد و هیچ موشکی از طرف ایران شلیک نمیشد!!
خرابکاریهای لیبیاییها را در مدت ۱۷ روز به کمک مهندسان وزارت سپاه که شهید مقدم برای مهندسی معکوس بکار گرفته بود برطرف کردیم و با لطف و عنایت خدا در تاریخ ۲۱ دیماه سال 1365 با برطرف کردن کلیه اشکالات ایجاد شده در ساعت 6:20 صبح پس از دعا وتوسل به خدا و ائمه معصومین (ع) اولین موشک بدست فرزندان ایران زمین به هدفی نظامی که مرکز نیروی هوایی عراق در بغداد بود شلیک شد. همان مرکزی که در بمباران شهرهای ما ترکتازی میکرد و به این باور رسیده بودند که از ایران هیچ موشکی به اهداف عراقی شلیک نخواهد شد. الحمدلله کار پرتاب موشک اسکاد بصورت مستقل به دست پاسداران انقلاب اسلامی افتاد و پای کار موشکی ماندیم ونقطه عطف موشکی در نیروهای مسلح را خلق کردیم.شهید مقدم بسیار صبور و مقاوم بود و در راه رسیدن به هدف هیچ مانعی را به رسمیت نمیشناخت واز موانع عبور میکرد. روحیه شاد و پر احساس وسخت کوشی داشت. وقتی که کار دست لیبیاییها بود و ما به دلیل کم تأثیر بودن در جنگ، کم میآوردیم و به حسنآقا اعتراض میکردیم که چرا ما را از جبهه دور کردی؟ و مارا آوردی یگان موشکی ولی در موشکی کار دست لیبیاییها است!! ما میخواهیم به جبهه برگردیم. حسنآقا میگفت بچهها حوصله کنید، منتظر بمانید و اصرار داشت که بگذارید کمی این کار پا بگیرد همه چیز درست میشود.
در حقیقت ما داشتیم پشت حسنآقا را خالی میکردیم دلیلمان هم این بود که میگفتیم ما در آنجا بیتأثیر هستیم. ولی انگار حسنآقا چیز دیگری را دیده بود و یک پرده نادیدنی را به او نشان داده بودند که قرار است به چه نقطهای برسیم! به همین دلیل هم به ما میگفت؛ کمی صبر کنید. تا کار به دست خودمان بیفتد. الان من خدا را بسیار شکرگزارم که اطاعتپذیری داشتیم و ماندیم واین روزها را شاهدیم.هنگامی که میخواستیم از موشکهای سوخت مایع به سمت سوخت جامد حرکت کنیم، موشک اسکاد از نوع سوخت مایع و موشکهای مایل پرتاب که در پارک ملی هوافضا نیز تعدادی از آنها به نمایش گذاشته شده است سوخت جامد هستند. هنگام تغییر نسل از موشک سوخت مایع به سوخت جامد کار بسیار سخت بود و فناوری آن هم با سوخت مایع متفاوت بود. ما در این موضوع به روش آزمون و خطا جلو میرفتیم، چقدر اشکالات و شکستها اتفاق افتاد که یکی از آنها کافی بود تا طرح ساخت تعطیل شود و بگوییم که ما دیگر این کار را انجام نمیدهیم و ما نمیتوانیم آن را پیاده کنیم، ولی حاجحسن کسی نبود که از هدفش اعراض کند. اما ما و بیشتر اطرافیان با اعتراض سخنانی را بیان میکردیم که ناشی از ناامیدی به هدف بود و به شوخی و جدی میگفتیم حسنآقا شما یک آبگرمکن را آوردهاید و داخلش سوخت جامد میریزید یا تزریق میکنید و آن را به سوی آسمان شلیک کرده و در هوا منفجر میکنید، به او میگفتیم این کار جواب نمیدهد و آن را رها کن، اما حاج حسن پای کار ماند چون باور داشت که این هدف دست یافتنی است و این کار اتفاق میافتد. خدا را شاکریم که حرف حاجحسن پیش رفت و ما هم برخلاف همه این ناامیدیها تا آخر کنار او ماندیم.
از اهتمام شهید مقدم ما متوجه شدیم که این قدرت موشکی یک برگ برنده و سلاح مؤثر است. ساخت موشک سختترین کار نظامی بود. هنگامی که دفاع مقدس پایان یافت قدرت پرتاب یک وزنه یک کیلوگرمی را به فاصله ۱۵۰ کیلومتری نداشتیم تنها موشکی که ما در آن زمان داشتیم اسکاد بود که بومی نبود اما اکنون موشکهایی را داریم که همه بومی هستند و تا برد ۲ هزار کیلومتر نیز شلیک میشوند وتماماً نقطه زن هستند.تلاشهای حاج حسن طهرانیمقدم در حوزه موشکی و قدرتافزایی برای جمهوری اسلامی ایران ناشی از تخصص وتعهد و ولایتمداری او هم بود. او اعتقاد داشت باید دست ولی فقیه را پر کنیم، یعنی از قدرت پر کنیم. فرامین آقا برای او به مثابه واجب شرعی بود وهر فرمایشی را با سروجان به مرحله اجرا در میآورد و با قدرت به پیش میرفت. البته حاج حسن شخصیتی چند بعدی داشت که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، نظامی، اخلاقمداری، خانواده محوری سرآمد بود و به بیان کامل او تربیت شده مکتب اسلام و امام خمینی (ره) بود. البته ما همیشه به مخاطبین خودمان در صحبتها ومعرفیایشان میگوییم که شهید مقدم دست نیافتنی نبود. او هم مثل دیگر پاسداران و رزمندگان زندگی معمولی داشت و خوشبختانه یا شوربختانه استقلالی هم بود.
صنعت موشکی ایران چگونه پس از اولین پرتاب صعود کرد؟
شما از اولین پرتاب در ۲۱ دیماه ۶۵ گفتید مراحل بعدی در پرتاب چگونه طی شد؟
سردار بلالی: از همان سالهای وزارت سردار رفیقدوست بر وزارت سپاه و شروع دسترسی به موشکهای برد بلند، کارها به موازات هم از مسیرهای مختلف دنبال میشد وقتی که لیبیاییها کار را زمین گذاشتند و ما اولین پرتاب را خودمان انجام دادیم تلاشهایی صورت گرفته بود که از طریق کره شمالی هم به موشک اسکاد برسیم، و همه تخممرغها در یک سبد نبود.وزارت سپاه از کره شمالی تعدادی سکوی پرتاب و موشک دریافت کرده بودند که البته فناوری وکیفیت نازلتری نسبت به شوروی داشت. اشکالاتی هم داشت و ابتدایی بود. ولی به هر حال سکو بود و میتوانستیم از آن استفاده کنیم. ما به وسیله آنها کار را ادامه دادیم و نیروهای جدیدی را به یگان موشکی اضافه کردیم و توان عملیاتی خود را افزایش دادیم.همان موقع که لیبیاییها در ایران حضور داشتند نفرات ما برخی آموزشها را از آنها فرا گرفته بودند و در سایه این آموزش توانستیم نیروهای حوزه موشکی را افزایش دهیم و توانستیم در زمان جنگ از چهار منطقه به سوی عراق شلیک انجام دهیم. چهار محور که من، سردار حاجیزاده، سردار زاهدی و سردار حاج حسن طهرانیمقدم در آن حضور داشتیم و به سوی بعثیها موشک شلیک میکردیم. یعنی از شمال عراق که در آن موصل قرار داشت تا جنوب که العماره واقع شده بود را با موشک مورد هدف و اصابت قرار دادیم. این شلیک از چهار محور نشاندهنده رشد، پیشرفت و بلوغ قدرت موشکی سپاه در دفاع مقدس است.
پس از اینکه مهندسی معکوس اولین موشک که همان اسکاد نام داشت جواب داد به سراغ افزایش برد و دقت رفتیم. موشک بعدی که به سراغ آن رفتیم ۶۱۰ ب یا تندر نام داشت که دقت و کیفیت بهتری نسبت به اسکاد داشت. ما هدایت وکنترل این موشک رابا اسکاد تلفیق کردیم، دانشمندان خودمان توانستند دقت این سامانه سلاح را افزایش دهند، انحراف ۱۵۰۰ متری اسکاد روسی به ۵۰۰ متر با نام شهید قاضی رسید، چند سال بعد به ۲۰۰ متر و پس از آن نیز موشکهای ما نقطهزن شدند به نحوی که اکنون ما موشک غیر نقطهزن تولید نمیکنیم.همه این موفقیتها تحت اشراف فرمانده معظم کل قوا انجام شد که ما را هدایت کردند به سمت هدف که به این پیشرفتها دست پیدا کردهایم. اگر تدابیر و فرمانایشان نبود احتمال داشت ما از مسیر خود منحرف شویم. در زمان دفاع مقدس هر فروند موشک اسکاد کرهایی را۵.۲ میلیون دلار خریداری میکردیم. پس از فروپاشی شوروی این موشک اسکاد روسی را که به مراتب بهتر از کرهایی بود با قیمت حراجی به چند ده هزار دلار در جمهوریهای شوروی همسایه، به ما میفروختند! همه مسئولین دنبال خرید بودند ولی حضرت آقا با خرید آنها مخالفت کردند. همه اعتقاد داشتند که از این موشکهای ارزانقیمت اسکاد تهیه کنیم ولی حضرت آقا گفتند که باید خودتان بسازید. این تدبیرایشان ناشی از همان قاعده است که قدرت باید درونزا و درونگرا باشد. با این هدایتگریها و فرامینایشان است که اکنونایده پردازی، طراحی، ساخت و تولید انبوه موشکها را خودمان با استفاده از دانشمندان ایرانی و صنایع دفاعی بومیسازی کردهایم و هیچ قدرتی وهیچ تحریمی نمیتواند مانع تولید موشکهای ما بشود.
هنگامی که ما در دوران دفاع مقدس موشکها را شلیک میکردیم بر روی آن آیه "و ما رمیت اذ رمیت ولکنالله رمی" را مینوشتیم. یعنی وقتی موشک اسکاد را با انحراف ۱۵۰۰ متر میخواستیم به سوی عراق شلیک کنیم این آیه را بر روی موشک مینوشتیم و با عنایت الهی و توکل به خدا، پس از شلیک مستقیماً به اهداف مهمی مانند بانک رافدین برخورد میکرد. یعنی همه این موفقیتها فقط و فقط در سایه توجهات و عنایات خداوند محقق میشد و این نبود که فقط با تلاش و تخصص ما وایده حاج حسن طهرانیمقدم محقق شده باشد. خدا به ما کمک کرد و توانستیم به یک قدرت بازدارنده موشکی، پهپادی، پدافندی و در سایر حوزهها نیز ایجاد کنیم. این حرکت رو به رشد که در حوزه نظامی است ما را به نقطهای رسانده که به هماوردی با دیگران رسیدهایم. موشک فتاح که چندی قبل رونمایی شد جدیدترین و آخرین دستاوردی است که در سایه توجه به این نکته محقق شده است. اما اگر به داشتههای فعلی خود راضی شویم دچار عقبماندگی خواهیم شد. وقتی ژنرال مککنزی میگوید ما برتری هوایی خود را در منطقه غرب آسیا و سایر نقاط جهان با وجود پهپادهای جمهوری اسلامی ایران از دست دادهایم، حرف گزافهای نیست چون او یک کارشناس نظامی ارشد آمریکایی است. البته این توفیقات همه ناشی از عنایات خداوند است.
رهبر انقلاب هم فرمودند که به قلهها نزدیک شدهایم باید به گونهای عمل کنیم که موقعیت خود را به فرموده رهبر انقلاب نزدیک کنیم که در بیانیه گام دوم انقلاب گفتند ما باید به مرجع علمی دنیا تبدیل شویم تا دیگران برای استفاده از علم و دانش ما مجبور به یادگیری زبان فارسی باشند.ما در همه حوزهها میتوانیم به مرجع و قطب تبدیل شویم. نمونه آن در حوزه دریایی مشاهده میکنید که عزیزان ما در ارتش سفر به دور دنیا را انجام دادند و یک قدرت بازدارندگی ایجاد کردند.ما باید این قدرت و اقتدار را حفظ کرده و در سایر حوزهها دیگری که دانشمندان ما در حال فعالیت هستند مانند سلولهای بنیادی، انرژیهای پاک و انرژی هستهای و.... از زبان کارشناسان آن حوزهها مطالب را برای مردم وجامعه هدف تبیین کنیم که رسالت خود را در این زمان انجام داده باشیم.
توان موشکی ایران چگونه پیش رفت
هنگامی که جنگ تحمیلی با پذیرش قطعنامه در سال ۶۸ به پایان میرسد از آن مقطع به بعد کار موشکی چگونه پیشرفت کرد؟ آیا نیروهای دانش بنیان و نخبگان دانشگاهی نیز در این عرصه نقش داشتند؟ یا کار فقط با حضور نیروهای سپاه به پیش رفت؟
سردار بلالی: همان موقع که ما مشغول به انجام کار عملیاتی بودیم، حاج حسن طهرانی مقدم به فکر ساخت موشک بود. تیمهایی را تشکیل دادند که از نیروهای وزارت سپاه بودند و کار را با نقشههایی که ما از سوریه و لیبی آورده بودیم، آغاز کردند. همان ایرادات و خرابکاریهایی که لیبیاییها انجام داده بودند توسط نیروهای دانشگاهی و متخصصان خودمان رفع اشکال انجام شد تا بتوانیم موشکها را پرتاب کنیم.روند شکل گرفت به گونهای که کار در ابتدا با کره شمالی آغاز و انتقال فناوری در چند مرحله انجام شد. نتیجه آن ساخت اولین موشک اسکاد و سپس شهاب ۲ و شهاب ۳ و.... در ایران بود و همین روند را با ساز و کاری که حاج حسن طهرانی مقدم ایجاد کرده بود، ادامه دادیم. امروز به موشکهایی با برد ۲۰۰۰ کیلومتر و نقطه زن با سوخت جامد و مایع رسیدهایم.دانشمندان و متخصصان ما که در دانشگاههای مختلف دنیا در حوزههای مرتبط با موشک کار کرده بودند به ایران آمدند و در کنار شهید مقدم در صنایع شهید همت کار را آغاز کردند. در سوخت وابستگی داشتیم اما اکنون آن را به صورت ۱۰۰ درصد داخلی تولید میکنیم. در هدایت و کنترل نیز وابستگی و گلوگاههایی داشتیم که نمیتوانستیم از آن عبور کنیم ولی اکنون با موفقیت از آنها عبور و آن را بومیسازی کردهایم.
در حوزه طراحی تجهیزات اندازهگیری ریزسنجهها و بخشها را به صورت بومی در داخل کشور تولید میکنیم و هیچ وابستگی نداریم. معدنکار ما با انفجار برنامهریزی شده در معدن، مواد معدنی و کانیها را استخراج، فراوری و خردایش انجام میدهد و به مواد اولیه تبدیل میکند تا از آن برای ساخت بدنه موشک استفاده کنیم. این چرخهی تولید وتأمین به این معناست که همه بخشهای طراحی تولید و ساخت موشک در داخل جمهوری اسلامی ایران بومیسازی شده است.ما اکنون صادرکننده خدمات فنی و مهندسی به سراسر جهان هستیم و در آن بخشها در جا نزدیم چون متوسط هوش ایرانی از میانگین جهانی بالاتر است. اکنون برترین جراحان، چشم پزشکها و سایر حوزهها ایرانی هستند و فعالیت دارند.بهره هوشی که خداوند به ایرانیان عنایت کرده موجب شده تا ما دین را با آن آمیخته کرده و کار را به جلو ببریم. البته خداوند هم نسبت به ما عنایت و لطف داشته است. همه توفیقات و دستاوردهای ما مرهون عنایت و توجهات خداوند بوده و اینگونه نیست که بگوییم فقط به تنهایی توسط خودمان محقق و تولید شده است. ما پس از پایان جنگ تحمیلی اینگونه به پیش رفتیم و این پیشرفت فقط منحصر به حوزه موشکی نبود بلکه دانش، تجربه و خودباوری که به دست آوردیم را به سایر حوزهها منتقل کردیم.
کشورمان در حوزههای دانشی مانند سدسازی تا پیش از دفاع مقدس اصلأ هیچ محلی از اعراب نداشت ولی اکنون همه آنچه نیاز داریم را خودمان طراحی کرده و میسازیم. البته عدهای مسئول وجود داشتند که به توان داخلی باور نداشتند و میگفتند شرکتهایی مانند شل بیپی (shell- bp) را میآوریم تا برای ما کار کنند. ولی تمام این شرکتهای خارجی جا زدند و رفتند و ما همه کارها را خودمان انجام دادیم.دستیابی به دستاوردهای مختلف توسط جوانان و دانشمندان ایرانی نشان دهنده بهره هوشی بالاتر از میانگین جهانی و اعتقاد به ما میتوانیم است. این دو مؤلفه ما را به حدی از پیشرفت رسانده است که میتوان کارها را انجام داد و نباید ناامید باشیم.خدا به ما کمک کرد و توانستیم به یک قدرت بازدارنده موشکی، پهپادی، پدافندی و در سایر حوزهها نیز ایجاد کنیم. این حرکت رو به رشد که در حوزه نظامی است ما را به نقطهای رسانده که به هماوردی با دیگران رسیدهایم. موشک فتاح که چندی قبل رونمایی شد جدیدترین دستاوردی است که در سایه توجه به این نکته محقق شده است. اما اگر به داشتههای فعلی خود راضی شویم دچار عقبماندگی خواهیم شد.
حاج حسن با اخلاق خوب توانست صنعت موشکی را پیش ببرد
در دهه ۶۰ وزارت سپاه و وزارت دفاع فعالیتهای موشکی را به پیش میبردند. این هماهنگی چگونه انجام میشد؟ پس از پایان دفاع مقدس، فعالیتهای موشکی چگونه پیش رفت؟
سردار بلالی: حاج حسن همه افراد متخصص و کارآمد را دور و بر خود جمع کرد که این کار مهم و راهبردی را که خط مقدم ساخت موشک بود را نهادینه و آن را صنعتیسازی کند. در راستای این نهادینهسازی موارد بسیاری اتفاق میافتاد که احتیاج به تصمیم وجود داشت که ما از سوخت مایع به سوخت جامد منتقل شویم یا خیر؟ بسیاری مخالف این موضوع بودند و میگفتند امکان آن وجود ندارد ولی حاج حسن مقدم با کار کارشناسی که کرده بود و طرحهایی که داشت، کمک میکرد تا صنعت را به آنسو هدایت کند. ما اکنون در سازمان رزم موشکی خود موشکهایی مانند سجیل سوخت جامد عمودپرواز با برد ۲ هزار کیلومتر را داریم، یعنی حوزه کاربری ما با هدایتهایایشان توسعه پیدا کرده است. البته سوخت جامد و مایع هر کدام محسنات ومعایبی دارند ولی ما از هر دوی این سوختها اسفتاده میکنیم. باید اعتراف کر که در واقع نخ تسبیح صنعت موشکی ما شخص حاج حسن طهرانیمقدم بود که با اخلاق و خلق و خوی خوب خود همه را جذب میکرد.
شما نمیتوانید حتی یک نفر را در این کره خاکی پیدا کنید که از حسنآقا یک کلام بیجا یا تشر یا حرف ناراحتکنندهای شنیده باشد، بلکه همه خوبی، افتخار و مهربانی او را بیان میکنند. این خلق نکو و این محبت و مهربانی ناشی از آموزههای دینی ما است که گفتهاند اگر شما خوش اخلاق نباشید دیگران از اطراف شما پراکنده میشوند. حسنآقا هم از همین قاعده پیروی کرد و با خوش اخلاقی همه را دور خود جمع کرد و کار را پیش برد. این محسنات و ویژگیهای اخلاقی خوب که در حاج حسن طهرانیمقدم وجود داشت، برای اعتلای توان موشکی و تولید قدرت نیروهای مسلح به خوبی استفاده شد. هدف شهید مقدم تحقیر و نابود کردن صهیونیستهای جرثومه فساد بود که حق مسلمانان را غصب کردهاند و در این کار کرد و مسیر هم بسیار هم موفق بود. وحضور مردم ایران هم برسر مزار آن شهید در لحظات شلیک موشکها به پایگاه هوایی نواتیم در سرزمینهای اشغالی، حاکی از قدرشناسی آنان میباشد.
ایده ساخت موشکهای متنوع در دهه 70 و 80
هنگامی که به سیر طراحی و تولید موشکهای مختلف پس از موشک اسکاد در ایران نگاه میکنیم، تولیدات متنوعی مانند خانواده موشکی شهاب به چشم میخورند. ایده ساخت این موشکها چه زمان مطرح و به عرصه تولید رسید؟
سردار بلالی: تولید و توسعه این موشکها از سال ۷۳ تا ۷۸ بوده است وهدف اصلی شهید مقدم هم افزایش برد ورساندن برد موشکها به سرزمینهای اشغالی بود و موشک شهاب ۳ با برد ۱۱۵۰ کیلومتر اولین موشکی بود که میتوانست به سرزمینهای اشغالی برسد.پس از این موشکها نیز موشکهای قدر، قدر اف، قدر اچ و خرمشهر طراحی و تولید شدند که هر کدام تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند. این تفاوتها در هدایت وکنترل، قدرت سرجنگی، جدایش سرجنگی سرعت عملیاتی و... که در آنها رخ میدهد ظهور و بروز دارند.موشکهای برد بلند با ابعاد مختلف و بزرگ که تولید میشوند در هنگام شلیک و پرواز هدفهای مهمی برای سامانههای موشکی و سپر دفاعی آنها هستند و دشمن میتواند با رادارهای خود آن را ردگیری یا شناسایی کرده و علیه آنها اقدام تاکتیکی کند.گام و مرحله بعدی دشمن این است که برای انهدام سرجنگی هم آماده شود که موفق هم میشوند. ما برای اینکه موفقیت آنها را ضربدر صفر کنیم موشک فتاح را تولید میکنیم که با سرعت بسیار بالاتر از موشکهای دشمن، میتواند از سپر عبور کند. اگر دشمن توانایی اصابت فتاح را داشته باشد ما موشک فتاح ۲ را ساختهایم که ویژگیهای مهمتری را داراست.
ویژگیهای موشک فتاح ۲
موشک فتاح ۲ این ویژگی را دارد که پس از جدایش سرجنگی از بدنه آن، به صورت مسیر ثابت و معادله حرکت یکنواخت به هدف حمله نکند، یعنی با انجام مانورهای متفاوت پیشبینی نشده به هدف اصابت نماید. البته برای رسیدن به هدف فقط یک مسیر و روش وجود ندارد بلکه حدود ۴۰ روش برای آن برنامهریزی شده است. با سرعتهای مختلف، متناسب با هدف، گسترش هدف، زوایهایی که سیستمهای پدافندی دشمن برای زدن این موشک آرایش داده شدهاند، این موشک میتواند با توجه به این مؤلفهها بهترین مسیر حرکتی خود را انتخاب کرده و هدف خود را منهدم کند.موشک دیگری مانند؛ خرمشهر ۴ در صنایع موشکی طراحی و تولید شده است که سرجنگی در نزدیکی هدف باز شده و یک موشک به ۸۰ راکت تبدیل شده و بارش راکتی را بر علیه اهداف مدنظر انجام میدهد که هر کدام از این راکتها یک هدف را ساقط میکند. فناوری، ایده و طراحی در عرصه موشکی همگی متعلق به خودمان و بومی شده است. ما باید از این موشکها استفاده کنیم که آنها متوجه شوند که چه توانمندی در اختیار داریم.ویژگی مهم تولیدات و تجهیزات دفاعی ساخت جمهوری اسلامی ایران این است که جزئیات و مشخصات آنها به صورت محرمانه و حفاظت شده در اختیار خودمان قرار دارد و دیگران به آن دسترسی ندارند.
رشد توانمندی موشکی ایران از طریق اجرای بازی جنگ
شما به تغییر طراحی ساختار این موشکها و جدایش سرجنگی آن اشاره کردید. دانشمندان و نخبگان صنعت موشکی چگونه به این نتیجه رسیدند که باید شکل ساختاری موشکها تغییر پیدا کند؟
سردار بلالی: با مطالعه در روی توانمندی های دشمن و رفتار او که در بازیهای جنگ صورت میگیرد به آن دست پیدا کردیم.
آیا به خاطر دارید که در چه سالی این ابتکار انجام گرفت؟
سردار بلالی: موشکهای بالای برد ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر سرجنگی آنها جدا میشود. این کار که از اواخر دهه هفتاد آغاز شد که به منظور افزایش دقت موشک در برخورد به اهداف انجام میشود. به طور مثال موشک شهاب ۳ جدایش سرجنگی از بدنه را دارا است. فناوری و میدان به ما دیکته میکند که باید به کدام سو حرکت کنیم. هنگامی که راه صحیح را پیدا کردیم به سوی ابتکار بعدی که مانورپذیر کردن سرجنگی موشکهاست توجه پیدا کردیم تا دشمن نتواند به هیچ عنوان آن را ساقط کند.
چرا ایران از موشک سوخت مایع به سوخت جامد رفت
شما به مباحث افزایش قدرت انهدام، حذف موانع نقطهزنی موشکها، افزایش دقت موشکها اشاره کردید. در دهههای هشتاد و نود صنعت موشکی ایران با طراحی و ساخت موشکهای خانواده فاتح توانست به قدرت بیشتر و کاهش ابعاد موشکها برسد و موجب افزایش دقت آنها نیز شد. این ابتکار چگونه به ذهن متخصصان صنعت موشکی خطور کرد؟
سردار بلالی: این کار بر مبنای نیازهایی است که در میدان احساس میشود. همان دلیلی که ما از سوخت مایع به سوخت جامد حرکت کردیم نیز در همین راستا است یعنی میدان این را به ما دیکته کرد تا انجام دهیم. موشک سوخت جامد مزیتهای بسیاری مانند آمادهسازی آسانتر، نگهداری طولانیمدت موشک را دارا است. اما موشک سوخت مایع پس از آمادهسازی برای پرتاب باید شلیک شود و اگر موشک را شلیک نکنید بیشتر از چند ماه قابلیت نگهداری ندارد و باید تخلیه کرد و آن را شستوشو داد.شرایط به ما میگوید که باید چگونه در میدان عمل کنیم. ما را به آن سمت هدایت میکند که اکنون باید از سپر دفاعی و موشکی دشمن عبور کنیم و یا از جمینگ و امکانات سایبری دشمن گذر کنیم. ما در حوزههای مختلف نیاز داریم که در شرایط گوناگون به موفقیت دست پیدا کنیم و موشک خود را به نقطه هدف برسانیم. کامپوزیت شدن، کاهش وزن موشک با دانشی که در کشورمان وجود دارد انجام و اجرایی میشود. فقط نیاز است تا ما آنچه میخواهیم را اعلام کنیم.
ما به دانشمندان موشکی خود میگوییم که به طور مثال به یک موشک نیاز داریم که رادار نتواند آن را کشف کند. از بدنه فلزی به بدنی کامپوزیتی میرویم و یا در موشکهای پدافندی خود نیاز داریم هدف را از فاصله دورتر مورد اصابت قرار دهیم. دانشمندان ما با دانش و خلاقیتهای خود درباره آنچه ما نیاز داریم فکر میکنند و سلاح مورد نیاز را طراحی وازمونهای مختلفی را روی آن انجام داده ودر نهایت سلاح را برای بکارگیری به ما تحویل میدهند.ما نوآوریهای بسیار خوبی را در صنعت موشکی داشتهایم که موجب افزایش قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی شده و موجب شد تا برتری هوایی دشمنان از آنها گرفته شود. این کار در سایه تحولات و ابداعاتی است که در برداشت و درک صحیح از میدانهای آتی نبرد وشرایط محیطی حاصل شده است.
آیا دشمن فکر میکرد ایران به پایگاههایش حمله کند؟
ما در دهه نود چند عملیات انتقام از دشمنان خود را با وسیله موشک به انجام رساندیم. این عملیاتها در پی انتقام خون شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی انجام گرفت. آیا دشمن فکر میکرد ما بتوانیم در سالهای اخیر این قدرت را داشته باشیم که به پایگاهها و مقرهای آنها حمله کنیم؟
سردار بلالی: اگر بگوییم آنها انتظار این کار را نداشتند شاید آنها را دست کم گرفته باشیم ولی مسئولان ارشد و افرادی از دشمن که در حوزه صنعتی فعالیت داشتهاند وقتی پیشرفتهای ما را مشاهده میکنند، میگویند ما به احترام این پیشرفتها کلاه از سر برمیداریم. بیان این مطلب یعنی با قدرت ما آشنا هستند و گوشهای از آن را دیدهاند.ممکن است افراد پایینتر این توانمندی ما را احساس نکرده باشند. در جمهوری اسلامی ایران یک عقل مدبر و فرماندهی کامل وجود دارد که تصمیم و اجرای آن هماهنگ است. یعنی تهدیدی که انجام میدهد متناسب با واقعیتها و توانمندیهای موجود است. وقتی که رهبر انقلاب گفتند؛ «اگر رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کند و غفلتی انجام دهد، تلآویو و حیفا با خاک یکسان میشود» موشکهایی که در اختیار داریم باید این وظیفه را انجام دهند. دشمن هم میداند که در جمهوری اسلامی ایران دستاوردها و سلاحها و تجهیزات ما برای بزرگنمایی و تهدید نیستد، چرا که به آن احتیاجی نداریم. یکی از دستاوردهایی که جدیداً در رژه نیروهای مسلح رونمایی شد پرتابگر جدید سامانه سوم خرداد بود. کارهای مربوط به عملیاتی شدن این سامانه، مانند گذراندن تستهای مربوطه پیشتر از این انجام شده بود و فقط امسال در رژه به نمایش درآمد.
ترسیم یک معادله چهار وجهی توسط سپاه برای آمریکا
به نظر شما و با توجه به تحلیلی که از قدرت جمهوری اسلامی ایران ارائه کردید. آیا دشمنان به ویژه آمریکاییها جرات دارند که به ما حمله کنند؟
سردار بلالی: هنگامی که ما به عینالاسد حمله کردیم، آمریکاییها پیش از آن تهدید کرده بودند که ۵۲ نقطه از ایران را هدف قرار میدهند. مردم قم در ۱۹ دی ماه هر سال با رهبر انقلاب دیدار دارند، چند ساعت از موشک زدن ما به عین الاسد گذشته بود که اعلام کردند دیدار مردم قم با رهبر انقلاب به صورت زنده پخش خواهد شد در صورتی که همیشه این دیدار ضبط و سپس پخش میشد.این یک اعلام به دشمن بود که یکی از آن ۵۲ نقطهای که میخواهید به آن حمله کنید، این نقطه است. رهبر انقلاب با این حرکت مهم و ساده شجاعت را به ما آموزش میدهند که آنها نمیتوانند هیچ غلطی کنند. چرا آمریکاییها به ما حمله نکردند؟ چون سپاه یک معادله چهار وجهی را برای آنها ترسیم کرد.ما این معادله را برای آمریکاییها رقم زدهایم که اگر شما بزنید بجای ۱۳ موشکی که به شما شلیک کردیم تعداد بیشتری موشک و پهپاد دیگر آماده است تا با آن به پایگاههای شما حمله کنیم! . وجه بعدی معادله آن بود که اگر شیطنت کنند، رژیم صهیونیستی را هم میزنیم اخرین وجه هم، پیام به مردم و افکار عمومی آمریکا بود که. بهتر است که مردم آمریکا جلوی ترامپ دیوانه را بگیرید تا سربازانشان که عمودی آمدهاند افقی به خانه بازنگردند.
هنگامی که شما چنین معادلهای را برای آمریکاییها تعریف میکنید آنها خاضع میشوند. با اینکه تلفات بسیاری در عین الاسد به آمریکاییها وارد شد اما اعلام میکنند که خسارتی به ما وارد نشده چون با این معادله چند وجهی که برایشان رقم زدهایم مواجه میشوند که اگر در آن وارد شوند به اوضاع بدتری دچار میشوند. برآیند مطالب مذکور این است ما در سطح راهبردی به بازدارندگی دست پیدا کردهایم و دشمن به خوبی آن را درک کرده است و به عبارتی دشمن زبان زور و قدرت را خوب درک میکند.در حادثه مورد اصابت قرار دادن پهپاد ترایتون آمریکا اعلام کرد که سه پایگاه سپاه را مورد هدف قرار میدهد و آماده شدیم تا اگر به ما حمله انجام شد به آن پاسخ دهیم اما نه تنها این کار را انجام نداد بلکه اعلام کرد که من از فرماندهان سپاه تشکر میکنم که میتوانستند هواپیمای پی ۸ ما را که در نزدیکی ترایتون پرواز میکرد منهدم کنند اما این کار را انجام ندادند و ۳۸ نفر از آمریکایی کشته نشدند پس ما هم به پایگاههای سپاه حمله نمیکنیم! و ما میدانیم که آنها بشدت دروغ میگویند.
این وضعیتی که آمریکا در مقابل ما دارد گویای جمله مقتدرانهی رهبر انقلاب است که فرمودند اگر یکی بزنید، ۱۰ تا میخورید! زمان بزن و در رو تمام شده است! دشمن زبان زور را به خوبی متوجه میشود و آنها هم خوب این موضوع را فهمیدهاند آمریکا در هیچ عملیاتی وارد نمیشود مگر اینکه از پیروزی در آن اطمینان داشته باشد. به طور مثال اگر آمریکا به شعیرات سوریه حمله میکند میداند که پاسخی دریافت نخواهد کرد و به همین دلیل، آن را به خوبی و با خیال راحت انجام میدهد ولی میداند اگر به ما تعرضی انجام دهد ما به آن پاسخ خواهیم داد و ارزیابی آنها از قدرت ما این است که ما میتوانیم این پاسخ را به آنها بدهیم. دشمن به سوریه، عراق، افغانستان، یمن و هر جای دیگر حمله میکند چون میداند کسی به او متعرض نمیشود اما میداند که قادر به انجام چنین کاری در خصوص جمهوری اسلامی ایران نیست.حریم هوایی کشور ما خط قرمز ماست و دشمن میداند که نباید سراغ آنها بیاید. در حوزه دریایی نیز قدرت و اقتدار ایران اثبات شده به ویژه آن که نظامیان دشمن را دستگیر کردند، دیگر جرات نمیکنند که به خطوط دریایی ما وارد شوند چون میدانند جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح آن اقتدار دارد و خودشان میدانند که اینجا جای آنها نیست.
علت طراحی و ساخت موشکهای فتاح
چگونه شد که از موشکهایی مانند قدر، نازعات، خرمشهر، عماد و سجیل به موشک فتاح رسیدیم؟
سردار بلالی: ما برای عبور از سپر دفاع موشکی دشمن مانند پاتریوت، تاد، فلاخن داوود، ارو(هیتس یا پیکان) و سامانههای بسیار دیگر که به نوعی دشمن ادعا کرده هیچ موشکی نمیتواند از سد آنها عبور کند را به عنوان یک تهدید جدی تلقی کردهایم و سلاحی را طراحی کرده و ساختهایم که از همه این سامانهها عبور میکند و آن فتاح هست.
مهمترین ویژگی موشک هایپرسونیک فتاح۲ سرجنگی مانورپذیر آن است که با اجرای مانورهای متفاوت هدف خود را مورد اصابت قرار میدهد. کارکرد اصلی این موشک هدف قرار دادن سامانههای دفاع موشکی است و برای انهدام هدفی مانند یک فرودگاه یا پایگاه نظامی شلیک نمیشوند بلکه سامانههای دفاعی که میخواهند از ورود موشکها جلوگیری کنند را هدف قرار میدهند.
پس از اینکه این سامانهها از مدار خارج شدند سایر موشکهای ما که قابلیتهای فتاح را ندارند به راحتی اهداف خود را منهدم میکنند. فتاح سامانههای سپر دفاع موشکی دشمن را از کار میاندازد و به تعبیری میدان مین را باز میکند تا نیروهای پیاده به راحتی عبور کنند.
توسعه نسلهای بعدی فتاح در دستور کار سپاه
توسعه نسلهای بعدی فتاح در دستور کار قرار دارد؟سردار بلالی: ما باید در روندی که وجود دارد سرعت خود را افزایش دهیم که از تحولات جهان عقب نمانیم. قطعاً متخصصان در حوزه موشکی در حال فعالیت هستند و باید بهترینها را تولید کنند. اگر از تحقیق و پژوهش فاصله بگیریم از مسیر پیشرفت عقب میمانیم.
پدافند هوایی سپاه در دفاع مقدس
فعالیتهای پدافندی در سپاه چگونه آغاز شد و ادامه پیدا کرد؟
سردار بلالی: پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران پیش از پیروزی انقلاب و در دفاع مقدس با سامانههایی مانند هاگ، اسکای گارد و توپهای مختلف را در سازمان رزم خود داشت و به نوعی یک یگان دارای سابقه بود اما چنین شرایطی را در حوزه موشکی نداشتیم. سامانههای پدافندی خصوصاً هاگ ارتش در ۸ سال دفاع مقدس کارهای بسیار مؤثری انجام دادند که یکی از آنها انهدام بیش از ۷۰ فروند انواع هواگرد در عملیات والفجر ۸ است.
برد ارتفاعی سامانه هاگ به هواپیماهای میگ ۲۵ عراق نمیرسید، ما از چین سامانه اچ کیو ۲ که کپیسازی سامانه سام دو روسی بود، تعدادی از این سامانه را تهیه و در شهرهای مختلف مانند تهران، شیراز، اصفهان و سایر نقاط کشور مستقر کردیم. روز ۲۲ بهمن سال ۶۵ با همین سامانه که چینیها آن را به مافروخته بودند و نیروهای پدافندی کار با آن را یاد گرفته بودند، شلیک میکنیم و چون این دستگاه حالت اتوماتیکش معیوب بود، نیروهای پدافند سپاه بصورت دستی با پتانسیومتر کار میکنند و شاخص را روی هدف نگه میدارند و میتوانند یک فروند میگ ۲۵ عراق را در ارتفاع بالا ساقط کنند. خلبان این جنگنده اسیر و دستگیر میشود و این کار یک کمک به بخش پدافندی ما است.
ماجرای ساخت نخستین رادار بومی در هوافضای سپاه پاسداران
ما سامانه اچ کیو ۲ را داشتیم و لیبی هم سامانه سام ۲ را به ما داده بود ولی در بخش پدافندی فردی مانند حاج حسن طهرانی مقدم نبود تا این بخش را هم مانند حوزه موشکی به پیشرفت برساند. پس از اینکه سردار احمد کاظمی به فرماندهی نیروی هوایی سپاه منصوب شد، از پیشرفتهای موشکی راضی بود اما در حوزه پدافندی چنین پیشرفتی را شاهد نبود. به همین دلیل سردار حاجیزاده که سابقه جانشینی حاج حسن طهرانی مقدم را هم داشت به عنوان مسئول پدافند منصوب کردند تا این بال نظامی ما هم مانند حوزه موشکی پیشرفت کند.
آغاز کار در پدافند هوایی سپاه را باید از اواسط دهه ۸۰ دانست که ما نخستین رادار خود را طراحی کرده و ساختیم. ساخت و طراحی سامانههای پدافندی در سپاه از مهندسی معکوس سامانه پدافندی اچ کیو ۲ آغاز شد. فناوری حوزه پدافندی نسبت به حوزه موشکی پیچیدهتر بوده و فناوری موشکهای زمین به زمین به مراتب سادهتر از حوزه پدافند است. چرا که شما در پدافند باید ۴ مؤلفه ارتفاع سمت برد و زمان را با یکدیگر هماهنگ کنید تا بتوانید هدف را منهدم کنید. اگر هواپیما در نقطهای قرار داشته باشد و شما همه مؤلفهها را به دقت محاسبه کنید اما برای زمان محاسبهای نداشته باشید، موفق نخواهید شد. در حالی که در حوزه موشکهای زمین به زمین زمان تأثیر چندانی ندارد چون هدف شما در یک نقطه مستقر است.هنگامی که نخستین رادار بومی را در هوافضای سپاه طراحی کرده و ساختیم از ستاد کل نیروهای مسلح، ارتش، سپاه و تحقیقات آمده بودند و باور نمیکردند که رادار ساخت هوافضا میتواند کارکندو عملیاتی است.
ما این رادار را در تهران مستقر و در حال رصد اهداف مختلف بودیم. افرادی که برای ارزیابی این رادار آمده بودند، فکر میکردند که شاید ما یکمانیتور یا صفحه نمایشگر را مستقر کرده و شبیهسازی را به آنها نشان میدهیم! آنها که برای ارزیابی این رادار آمده بودند به ما گفتند یک هدف را بگیرید و ما هدفهایی که در اطراف پرواز میکردند را کشف وروی یکی از آنها قفل کردیم وگفتیم که در سمت فلان و مسافت بهمان هدف داریم که آنها با ارتباط مرکز کنترل ترافیک مهراباد تهران هدف را تأیید کردند. این اولین آزمایش رادار ساخت نیروی هوایی سابق و نیروی هوافضای فعلی سپاه بود که در سال ۸۴ یا ۸۵ به اثبات رسید. در حوزه سامانههای پدافندی نیز پس از این مقطع همه اجزای سامانهها را طراحی کرده و ساختیم.
پروژههای مختلفی مانند سامانههای یا زهرا (س) و صیاد وزارت دفاع دنبال میشد و برخی سامانهها نیز در داخل نیروی هوافضای سپاه پیگیری میشد. مهمترین کاری که اتفاق افتاد این بود که آنها مسیر را ادامه دادند و سردار حاجیزاده با کمک ردههای مسئول در نیرو کار ساخت و طراحی سامانههای پدافندی را ادامه دادند.
سامانههای سوم خرداد طبس ۹ دی جزء سامانههایی هستند که واقعاً کولاک میکنند. همه اجزای سامانه سوم خرداد ما در یک خودرو قرار دارد و سه نفر با حضور در این سامانه، آن را عملیاتی کرده و موشک را به سوی هدف شلیک میکنند.
مزیت ویژه سامانه سوم خرداد
موشکهای سامانه سوم خرداد امروز به برد ۱۸۰ کیلومتر دسترسی پیدا کردهاند، سوم خرداد سامانهایی کاملاً متحرک و تاکتیکی است، وقتی هواپیمای دشمن را منهدم میکند به سرعت تغییر موضع داده و در سنگر خود مخفی میشود.
اس ۳۰۰ و اس ۴۰۰ روسیه از ۷ الی ۸ خودرو تشکیل شده، که برای عملیاتی شدن وشلیک موشک باید ارتباط بین این خودروها اعم از ارتباطی وبرق وکابلکشیهای بسیاری برقرار شود و به هماهنگیهای بسیاری هم نیاز دارد. در صورتی که سامانه سوم خرداد ماه یک سامانه کاملاً متحرک و تاکتیکی با برد راهبردی است و برای مقابله با متجاوزان و آمریکاییهاست. ما همیشه باید توان رزمی دشمن را ارزیابی کرده و بر مبنای آن تسلیحات و تجهیزات خود را بسازیم.
بازی جنگی که ما در حوزه عملیاتی خود انجام دادهایم ما را به سمتی هدایت میکند که بهترین و کارآمدترین سلاحها را داشته باشیم.