دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
 
۰

محمد معتمدی: خوانندگی من ترکیبی از جبر و اختیار بود

دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۳۸
کد مطلب: 870673
موسیقی و هنر مخصوصاً در عرصه آواز یک دوران شکوفایی خیلی محدودی دارد چون اصولاً متکی بر حنجره است.
خوانندگی من ترکیبی از جبر و اختیار بود
به گزارش جهان نيوز به نقل از ایرنا، در کاشان هیات مذهبی در محله خود داشتیم که یک مداح بسیار خوش صدایی داشت که از تهران به کاشان می‌آمد و می‌خواند که نامش حاج علی قصری بود؛ به یاد دارم آن چه ایشان می‌خواند بسیار در من تاثیر داشت. تُن و رنگ صدایش بسیار دلنشین بود و صدای شفافی داشت که در ردیف دستگاهی می‌خواند؛ به تقلید از ایشان سعی می‌کردم یک چیزهایی بخوانم.
 
بدون شک سه خواننده تراز اول در ایران داریم که خیلی خوب کار می‌کنند و هر یک در فرم، سبک و سیاق خود عالی هستند؛ یکی از آنها شما هستید.

چطور شد که به سمت خوانندگی رفتید؟ واکنش خانواده شما در این خصوص چه بود؟
فکر می کنم من انتخاب نکردم خواننده شوم، از ابتدا علاقه ای درون خود داشتم، حتی وقتی علاقه‌مند به خواندن بودم خیلی فکر نمی کردم که صدای خوبی دارم یا ندارم.

از چند سالگی بود؟
به یاد ندارم. اولین خاطره هایی که از خواندن به یاد دارم این بود که در کاشان یک هیاتی در محله خود داشتیم و یک مداح بسیار خوش صدایی از تهران به کاشان می آمد و در این هیات می خواند که به نام مرحوم حاج علی قصری بود. به یاد دارم آن چه ایشان می خواند آنقدر در من تاثیر داشت، تن و رنگ صدای ایشان و ردیف دستگاهی می خواندند و صدای شفافی داشتند و به تقلید ایشان سعی می کردم یک چیزهایی بخوانم. همان آوازهایی که ایشان می خواند مثلاً بیات ترک، شور و یا هر چیز دیگری که می خواند را سعی می کردم تقلید کنم. مدرسه می رفتیم سعی می کردیم در قرائت قرآن سر صف، گروه سرود و غیره فعال باشم.

این سال‌ها و اوایل سالهایی که مدرسه می رویم اولین سالهایی است که درکی از دنیای اطراف خود پیدا می کنیم و شاید تصویر تاری از آن سالها داریم. آن سال ها بسیار تعیین کننده است و ما آن سالها با قرائت قران، سرود، تعزیه، هیات محله و مخصوصاً گروه سرودی که در کانون جوانان کاشان شکل گرفت به صورت نقطه چین و فرضی خط حرکتی برای ما مشخص کرد.

در این رهگذر علاقه مند به موسیقی، آواز، شعر و فرهنگ، سرود و قرائت قرآن شدم و در این مسیر حرکت کردم. شاید جالب باشد که خودم نمی دانم از آن نقطه که 6-5 ساله بودم چطور به اینجا رسیدم و چطور مسیر را انتخاب کردم و چه کاری کردم. یعنی خیلی انتخاب فردی نبوده است. یک علاقه و خط سیری را در ذهن داشتم ولی اینکه بگویم من انتخاب کردم به اینجا برسم و یا این مسیر را حرکت کنم، خیلی این چنین نمی بینم و در واقع ترکیبی از جبر و اختیار بود.

آن چیزی که موهبت و لطف خداوند بود، اگر حضرتعالی می فرمایید به جایگاهی رسیدم لطف خداوند و مردم و قسمت و حرکت خود بوده است.


زمانیکه خوانندگی و پیگیری موسیقی شما جدی شد خانواده چه واکنشی داشتند؟
نه صرفاً درباره من که خیلی از هم نسلان من که می خواستند موسیقی را دنبال کنند، همین نگرانی در نزد خانواده های آنها بود که موسیقی شغل نمی شود؛ البته تا حدود زیادی الان که بعد از سال ها آن نگرانی را قضاوت می کنم می بینم بی مورد نبوده است. موسیقی و هنر مخصوصاً در عرصه آواز یک دوران شکوفایی خیلی محدودی دارد چون اصولاً متکی بر حنجره است، آقای استاد فضل الله توکل می گفت که استاد بنان همیشه گوشزد می کرده است که خواننده ها اولین هنرمندانی هستند که خزان هنر خود را می بینند. این هنر خیلی قابل اتکا نیست.

مثل کشاورزی است که محصولی را می کارد ولی دیربازده است و زود محصول تمام می شود. بنابراین نگرانی بی مورد نبود. چیزی که وجود داشت در دوران نوجوانی ما خانواده و اطرافیان همه اظهار تردید می کردند که به این کار به عنوان حرفه چگونه باید نگاه کرد. من هم البته به این قائل بودم ولی به هنرجویان و جوانان این توصیه را همیشه دارم که شما این عرصه را حرفه خود قرار ندهید.

چون این عرصه برای شما به عنوان یک حرفه زمانی به رسمیت شناخته می‌شود که خواهان و پیشنهاد زیادی داشته باشید و فروش خوبی را تجربه کنید و جنبه اقتصادی این کار برای شما مناسب باشد تا بگویید موسیقی برای من شغل است.
 

چقدر این گزاره درست است که حتماً خواننده باید یک ساز را بنوازد؟
این خیلی تاثیر دارد. خواننده ای که به یک ساز مسلط باشد و نوازنده باشد، حرکت نت ها و مسیر حرکت ملودی را بهتر می تواند تشخیص دهد، درک بهتری از ریتم و ملودی دارد و هم بهتر می تواند موسیقی که می شنود را دیکته و آنالیز کند، بهتر بخواند و هم برای آن طرح و برنامه داشته باشد.

نگاه مهندسی بهتری به آن چه می شنود خواهد داشت یعنی شنیداری یا روند یا پروسه شنیدار و شنیدن در یک کسی که ساز می زند با کسی که ساز نمی زند قطعاً تفاوت دارد، مثل نگاهی که من الان به این ساختمان دارم و یا نگاهی که مهندس معمار به این ساختمان دارد قطعا متفاوت است.

نگاه من اینطور است که تلویزیون و میزی در اینجا است و او نگاه می کند که ستون ها در کجا قرار گرفته است و ارتفاع سقف چقدر است و استحکام ساختمان چطور است و محاسبات فنی به چه شکل است. بنابراین کسی که ساز می زند حتی نوازندگی در سطح حداقلی گر باشد می تواند تاثیر مناسبی در روند کارش داشته باشد.
https://jahannews.com/vdciyuavpt1ayq2.cbct.html
jahannews.com/vdciyuavpt1ayq2.cbct.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *