جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ - 14 Jun 2024
 
۰

جمشید مشایخی و ماجرای دیدار با تختی!

دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۰۹
کد مطلب: 833301
علی نصیریان درباره او چنین می‌گوید: جمشید مشایخی یک مستعد متکی به خود بود؛ جای او برای همیشه در صحنه بازیگری خالی می‌ماند.
جمشید مشایخی و ماجرای دیدار با تختی!
به گزارش جهان نيوز، مشایخی در جریان این گفتگو بارها "علی نصیریان" را یاد کرد و گفت؛ "علی نصیریان حق به گردن من دارد." و البته که این گفتار را بارها در جشنواره‌ها و نشست‌های تخصصی تکرار کرده بود. استاد مسلم بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون به خاطره‌ای از بازی در تئاتر نصیریان اشاره کرد؛ جایی که به دوران آشنایی‌شان در اداره هنرهای دراماتیک برمی‌گشت.

او گفت: "به‌عنوان پلیس نمایشنامه «وظیفه پزشک» انتخاب شدم. اسماعیل شنگله که با من خیلی دوست بود به نصیریان گفت «به جمشید یک نقش پیشنهاد کن که او بازیگر توانمندی است.»، او هم نقش یک پلیس را به من واگذار کرد که یک جمله دیالوگش بود، در آن نمایشنامه یک مادر بود که هنرپیشه‌های اداره سن‌شان کم بود و بازی نمی‌کردند، این مادر تبدیل به پدر شد و به یک آقایی این نقش سپرده شد که نتوانست در جلسه‌های تمرین خوب ظاهر شود و نصیریان او را رد کرد. من به شنگله گفتم «این را من باید بازی می‌کردم»، و به نصیریان گفت و من رفتم تمرین و نقش پدر را من بازی کردم. علی نصیریان و اسماعیل شنگله حق به گردن من دارند".

یکی دیگر از نکاتی که جمشید مشایخی در آخرین گفت‌وگویش به آن پرداخت بحث شخصیت اکبر عبدی و طنز در ایران بود؛ او گفت:  اکبر عبدی را من به‌عنوان بازیگر کمدی در ایران بیش از همه قبول دارم، اکبر خیلی قوی است. یادم می‌آید من ایشان را به شادروان علی حاتمی معرفی کردم، کار عبدی را در تئاتر دیدم خیلی مسلط است.

من سه بازیگر کمدی را در دوران زندگی‌ام برایشان احترام قائل هستم؛ یکی شادروان رضا ارحام صدر بود که کار او را در اصفهان می‌دیدم، دیگری‌ اصغر تفکری و اکبر عبدی؛ بقیه ادا درمی‌آورند و طناز نیستند.


مشایخی در پاسخ به این سؤال که چرا روند طنز در سینمای ایران به روزهای سخیف و نچسب رسیده است، تأکید کرد: خنداندن آسان است، در یک مهمانی یک نفر جوک می‌گوید اگر یک استاد راجع به فردوسی و حافظ صحبت می‌کند کمتر کسی کنار او می‌نشیند، آن کسی که جوک می‌گوید همه دور او جمع می‌شوند. منظور از طنز خندیدن نیست و باید درس و آموزه داشته باشد، اگر عاری از درس و آموزه باشد کاربردی ندارد، این است که طنز کار بسیار مشکلی است، در اشعار حافظ و سعدی هم طنز وجود دارد؛ متأسفانه ما از این فضاها فاصله گرفتیم و فراموش کردیم.

سریال «هزاردستان» چطور شکل گرفت؟

وی در خصوص سریال «هزاردستان» تصریح کرد: علی حاتمی دنبال کار فاخر بود و همیشه هم علاقه داشت از هنرپیشه‌های تئاتر استفاده کند، چون می‌دانست تئاتری‌ها کاربلد هستند؛ علی حاتمی من را صدا کرد و گفت «نقش رضا تفنگچی ـ خوشنویس برای توست»، ولی یک نقش دیگر را گفت که «نمی‌دانم به چه‌کسی بدهم برای اینکه زیاد از اخلاق انتظامی خوشم نمی‌آید.»، به او گفتم «اتفاقاً کار خودت را خراب نکن و نقش را به انتظامی واگذار کن!»، وسط کار دعوایشان هم شد و رفتیم آشتی‌شان دادیم، با داود رشیدی رفیق بود و کشاورز را دوست داشت، و سعی کرد نقش‌هایی را که به این‌ها می‌خورد واگذار کند.

هزاردستان می‌خواست قبل از انقلاب ساخته شود ولی نشد، البته نقش رضا خوشنویس را هم برای من کنار گذاشته بود و در زمان کمال‌الملک هم گفت «این نقش برای توست.»، در سریال «هزاردستان» اعتقاد دارم داود رشیدی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان و سروش خلیلی بازی‌های ارزنده‌ای را ارائه دادند.

دیدار با جهان‌پهلوان تختی

بحث گفت‌وگو به دیدار با جهان پهلوان تختی رسید و استاد مشایخی  خاطره‌ای از جوانمردی جهان‌پهلوان تختی را این‌چنین نقل کرد: من جوان بودم عاشق جهان‌پهلوان تختی؛ یک بار ایشان را دیدم همان سال 1336 که در اداره هنرهای دراماتیک استخدام شدم و هنوز بازیگر آن‌چنانی نبودم که مرا بشناسند. من در زردبند ایشان را دیدم و دوست پدرم ما را پاگشا کرده بود، به من گفتند «ماشین را قفل کن، بیا!»، یک‌مقداری عقب ماندم به شب برخورد کردم، تا برسم به آن‌ها چند رستوران بود؛
دور یک رستورانی شمشاد بود و چند میز و صندلی داشت، سر یک میز جهان‌پهلوان تختی نشسته بود.

من ایشان را دیدم دلم نیامد به ایشان سلام نکنم، یک مقداری جلو رفتم مردد شدم و گفتم «شاید ایشان جای خلوت آمده مزاحم‌شان نشوم.»، ولی باز دلم نیامد و گفتم «سلام، آقاتختی!»، روزنامه کیهان دستش بود روی زمین گذاشت من را بغل کرد و بوسید؛

«تو را خدا بیا بشین، من تنها هستم.»، گفتم «نمی‌خواستم مزاحم شما بشوم من هم مثل میلیون‌ها نفر عاشق شما هستم، شما به پاگشای ما تشریف نمی‌آورید؟»، گفتند «خوش باشید و پیروز باشید.»، تا برسم به خانواده با خودم گفتم «خدایا، اگر یک روزی هنرپیشه‌ای نام‌آور شدم یک‌هزارم تختی فروتن باشم».
https://jahannews.com/vdcfxmdcyw6dmma.igiw.html
jahannews.com/vdcfxmdcyw6dmma.igiw.html
مرجع : تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *