ماجرای شناسایی ۳۰۰ کدنویس رایانهای مرتبط با رژیم صهیونیستی/ ماموریت تولید هیجان، خشونت و فحشا در بازیها را داشتند/ پایه جنگ ترکیبی دموکراتها نرم است؛ شبهه افکنی، تردید و گسست اجتماعی
میگوید ما در این 44 سال گسست نسلی را کار کردیم، گسست قومی را کار کردیم، گسست مذهبی هم کار کردیم. امروز باید گسست اجتماعی کنیم. دو طرف گسست با همدیگر دعوایشان شود. نسبت به هم نفرت پیدا کنند و کینه پیدا کنند. بعد این گسست اجتماعی را تبدیل به گسست اجتماع و حاکمیت کنیم. هر دو طرف گسست با حاکمیت مسئلهدار میشود.
گروه سیاسی جهان نیوز: حجت الاسلام حسین طائب مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران و رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه می گوید: «اردیبهشت امسال به یک تیم حدود 300 نفره تولید بازیهای کامپیوتری برخورد کردیم. کدنویس بودند و کار کدنویسی میکردند و...، اما سه نفر از اینها به اسرائیل وصل بودند. ماموریت اینها در تولید بازیها این بود که سه کار انجام بدهند؛ 1- مسئله تولید هیجان، 2- خشونت، 3- فحشا.»
به گزارش جهان نیوز، بخش هایی از گفتگوی طائب با فارس را در ادامه خواهید خواند:
*ما اعتقادمان بر این است که روزی میرسد که کل این کره زمین خاکی در اختیار اسلام قرار میگیرد. اگر به این اعتقاد داریم، باید با این افق برنامهریزی کنیم. تحولمان را باید ایجاد کنیم. نگاهمان باید در تراز انقلاب اسلامی باشد. فقط شعار ندهیم.
*سند امنیت ملی دموکرات و جمهوریخواه نمیشناسد، سند امنیت ملی مربوط به کل آمریکا است. اما الان میگویند در سال 2030 سرنوشت آمریکا تعیین میشود، بعد میگویند الان پنجره فرصت برای مقابله با تجهیزات مشترک محدود است، این هم چالشهای ما است، آخر سند هم میگوید اگر با این چالشها مبارزه کردیم، کردیم؛ اگر نکردیم پنجره فرصتها به روی آمریکا بسته میشود؛ یعنی بنبست.
*در بند 1 این سند درباره سه تهدید بینالمللی میگوید؛ تهدید اول چین است. تنها کشوری که در رهبری جهان با آمریکا رقابت میکند تا سال 2030، چین است. در سند 2020 میگفتند که روسیه هم در این رقابت قرار دارد اما بعد از جنگ اوکراین تصورشان این است که اکنون فقط چین دارای چنین مزیتی است که می تواند وارد رقابت در رهبری جهان با آمریکا شود.
*اشتراک دموکراتها و جمهوریخواهان در این است که آنها معتقدند باید ایران را ضعیف کنند، اما یک فرقی هم با هم دارند و اینطور نیست که بگوییم هیچ فرقی ندارد. نه، راهبردهای آنها فرق میکند. فرقشان در این است؛ هر دوی آنها به جنگ ترکیبی اعتقاد دارند، اما پایه جنگ ترکیبی جمهوریخواهان اگر سر کار بیایند، جنگ امنیتی است. از جنگ نرم و سخت هم استفاده میکنند. پایه جنگ دمکراتها نرم است، اما از نیمه سخت و معتبرسازی سخت استفاده میکنند.
*الان که دمکراتها سر کار هستند پایه جنگشان، جنگ نرم است. حال میگوید ما باید هویتزدایی و هویتسازی کنیم. مراحل متعدد برای هویتزدایی دارند؛ شبههافکنی از طریق طرح سوال، تکرار سوال، پاسخ سوال ناقص و غلط، و به محاق بردن پاسخ واقعی. دوم؛ تردید، تردید در صداقت، اعتماد، موفقیت، امید، مقبولیت، مشروطیت، بعد گام بعدی ایجاد بیتفاوتی در توده مردم و ترس در خواص. بحث بعدی ایجاد گسست اجتماعی، میگوید ما در این 44 سال گسست نسلی را کار کردیم، گسست قومی را کار کردیم، گسست مذهبی هم کار کردیم. امروز باید گسست اجتماعی کنیم. دو طرف گسست با همدیگر دعوایشان شود. نسبت به هم نفرت پیدا کنند و کینه پیدا کنند. بعد این گسست اجتماعی را تبدیل به گسست اجتماع و حاکمیت کنیم. هر دو طرف گسست با حاکمیت مسئلهدار میشود. این میگوید چرا با بیحجابی برخورد میکنی؟ آن یکی میگوید چرا جلوی بیحجابی را نمیگیری؟ این میگوید چرا خشونت به خرج میدهی در کف خیابان، آن یکی میگوید چرا مماشات میکنی؟ هر دو طرف، اینها سوالمندند. اینجا زمینه گسست حاکمیتی، گسست اجتماع و حاکمیت شکل میگیرد.
*بعد از این میگوید تشدید نفرت، نافرمانی، تقابل امنیتی، شکست اقتدار امنیتی سیاسی، شکلگیری هرج و مرج اجتماعی. فرایندهایی هم برای هویتزایی دارد؛ ایجاد زیرساخت ارتباطی به منظور تعامل با آحاد جامعه، توسعه اینترنت و شبکههای تلویزیونی، تبلیغ لذتگرایی و سبک زندگی غربی، در این لذتگرایی زندگی غربی میگوید یک جمعیت خشونتطلب باید خروجی آن باشد. یک جمعیت آسیبزا بیرون بیاید. جمعیت آسیبزا کیست؟ میگوید شما در سبک زندگی غربی، شما میگویید من با شبکه قمار روبهرو هستم. با شبکه مشروبات الکلی، مواد مخدر، فروش سلاح، قمار، موسیقی زیرزمینی، همه شکل دسترسیها وجود دارد، خب اینها موقعی که اتفاق میافتد، این چالش را با چه کسی ایجاد میکند؟ چالش را با پلیس ایجاد میکند
گام بعدی شبکهسازی است. در همه جا از جمله دانشجویی، مدارس و جاهای مختلف شبکهسازی میکنند. حتی در بین اراذل و اوباش، در بین اراذل و اوباش هم اسرائیلیها، شبکه ساختند و هم آمریکاییها. بعد تولید هیجان. جامعه را هیجانی کردن.
*در اردیبهشت امسال به یک تیم حدود 300 نفره تولید بازیهای کامپیوتری برخورد کردیم. کد نویس بودند و کار کدنویسی میکردند و...، اما سه نفر از اینها به اسرائیل وصل بودند. ماموریت اینها در تولید بازیها این بود که سه کار انجام بدهند؛ 1- مسئله تولید هیجان، 2- خشونت، 3- فحشا.
*معتقدم اتفاقا برخوردی که با سلبریتی ها شد تا حدودی اصول جنگ ترکیبی فعلی رعایت شد. یعنی موقعی که فرضا آن آقا آمد و گفت دختر اردبیلی را کشتند، زود نرفتند با روش امنیتی با آن برخورد کنند، چرا؟ چون در جنگ ترکیبی، او فالوور دارد، طرف مقابل میخواهد هیجان فالوور بیشتر شود، هیجان تبدیل به خشونت شود، سیستم امنیتی اگر میخواهد با جنگ ترکیبی مقابله کند، باید تحملش را بالا ببرد که این فالوور هیجانیتر نشود و تبدیل به خشونت هم نشود. کاری که کردند، به نظرم عالی بود. این فرد را خواستند و گفتند برای ادعای خود سند اگر داری سند بده و ...