به گزارش
جهان نيوز، در شرایطی که تقریبا قاطبه رجال "در قدرت" یا "بیرون از قدرت"، نسبت به شرایط روز دست به موضعگیری زدهاند، یک چهره ٧٠ روز است که جز بیانیه درباره حادثه تروریستی در شاهچراغ و طعنه های پیام بعد از برد تیم ملی، هیچ واکنش دیگری در قبال وقایع اخیر در کشور ابراز نکرده است. نام این چهره که سابقا ردای ریاست جمهوری به تن داشت و نقش فراوانی در ایجاد وضع موجود دارد، حسن روحانی است. او در چه اندیشه ای است و معنای سکوت او چیست؟
چهره ای که پیشتر، سکوت در قبال کشتار در قندوز افغانستان را تقبیح کرده بود و فرارسیدن سیودومین سالگرد تاسیس شورای عالی امنیت را گرامی داشته بود، این روزها در قبال وقایع مهم کشور بی تفاوتی پیشه کرده و سکوت را بر موضع گیری ترجیح داده است. در شرایطی که چهره هایی نظیر محمد خاتمی به موضع گیری رسمی و شفاف دست زدند، حسن روحانی دیگر چهره ای که در ایجاد وضع موجود دخیل و سهیم است، راه متفاوتی در پیش گرفته و کوشیده خود را در هاله ای از محافظه کاری و احتیاط فرو ببرد.
اما سوالی که پیش می آید این است که چرا وقایع افغانستان یا تاسیس شورای عالی امنیت ملی برایش آنچنان اهمیت داشت که تصمیم به موضعگیری درباره آنها گرفت اما درباره مهم ترین تحولات روز کشور لب فرو بسته و در تنها موضعگیری یعنی بیانیه شاهچراغ، صرفا به طرح چند گزاره بدیهی نظیر اینکه ملت ایران میانه ای با افراطیگری ندارد، بسنده کرده است. پاسخ به این سوال، در پاراگراف قبلی یعنی دخالت روحانی و دو دولت تحت امر او در ایجاد وضع موجود مستتر است.
حسن روحانی که بنابر اذعان کارشناسان امر، بی تفاوتی اش به اصول "اقتصاد درونگرا" و تاکید مصرانهاش بر "برونگرایی" موجب عقب ماندگی اقتصادی کشور در دهه ٩٠ شد، نیک میداند که هر نوع موضع گیری رسمی و علنی درباره اتفاقات روز(ولو به شکل میانه روانه)، آورده سیاسی برای او و یارانش به همراه نخواهد داشت و برعکس، مخاطب را نسبت به گفتمان های عاریه ای اصلاحات و اعتدال، دلزده تر خواهد کرد.
به بیان دیگر روحانی که اندیشه برجام زدهاش، عامل مهمی در ایجاد وضعیت بغرنج اقتصادی بود(و البته کماکان هست)، نمی تواند در نقش اپوزیسیون شرایط موجود ظاهر شود. پس هوشمندی سیاسی ایجاب میکند که برهه کنونی، برای او با سکوت توام و طی شود. وضعیت اقتصادی بسیاری از معترضان جوان برآمده از دوران دولت روحانی است. از طرف دیگر، روحانی نمیخواهد بیرون ماندنش از قدرت با موضعگیری احساسی و تند، روندی دائمی به خود بگیرد. در حالیکه برخی شنیده ها از فعال شدن روحانی و تیمش برای انتخابات آینده مجلس حکایت دارند، هرگونه اظهارنظر احساسی، می تواند به قیمت خروج یکطرفه از ساحت قدرت تمام شود. با همه این تفاسیر، برای روحانی بهتر آن است که سکوت پیشه کند و مسئولیت برائت از وضعیت موجود را به عهده سایرینی از جمله خاتمی، بگذارد.
او نه مانند خاتمی که از اصلاحات گفت تلاش کرد از گفتمان اعتدال به عنوان راه حل سخن بگوید و نه مانند علی لاریجانی در تلاش برای بازسازی موقعیت گفتمانی راست میانه است.
او فعلا ترک سیاست کرده هر چند خزان اقتصادی که دولت او درست کرده پیش روی مردم است.