دره مین باره جوان نوشته است: حسین رونقی، فعال مجازی اپوزیسیون که در جریان آشوب‌های اخیر بازداشت شده بود، شنبه شب با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. آزادی او طبعاً باید موجی از خوشحالی میان براندازان ایجاد می‌کرد، اما اینگونه نشد و اتفاقاً فضای جدال میان انقلابیون! برانداز بالا گرفت. چه آنکه با آزادی رونقی مشخص شد که همه آنچه در مورد وضعیت جسمی او طی این دو ماه منتشر شد، دروغ بوده است. حالا فعالان مجازی سمپات اپوزیسیون شاکی شده‌اند که چرا از احساسات آن‌ها سوءاستفاده شده است.

مادر و پدر حسین رونقی اولین کسی بودند که چند روز پس از بازداشت او مدعی شکستن هر دو پای پسرش در اوین شدند. آن‌ها در گفت‌وگوی اختصاصی با صدای امریکا گفتند که «ضابطان قوه قضائیه هر دو پای پسر آن‌ها را شکسته‌اند و در اداره اطلاعات تبریز گفته‌اند که اگر مصاحبه کنید کل خانواده‌تان را نابود می‌کنیم». آن‌ها همچنین مدعی شدند که به‌رغم چنین وضعیتی، او مورد مداوا قرار نگرفته و به همان شکل بازجویی می‌شود.

حواشی حسین رونقی از همان لحظه اول دستگیری آغاز می‌شود؛ مقاومت مقابل بازداشت، سوار نشدن بر ماشین مربوطه، ادعای اعتصاب غذا، تجمع مداوم خانواده مقابل اوین، ادعای بی خبری از وضعیت او و همزمان اطلاع دادن از شکستگی پاهایش، از دست رفتن کلیه‌اش در زندان، سکته قلبی پدرش مقابل اوین، جنجال کشتن او در بیمارستان دی و دعوت افراد به حضور در مقابل بیمارستان برای نجات حسین رونقی، ده‌ها مصاحبه و توئیت و ویدئو از اعضای خانواده‌اش و تهییج مخاطبان برای اعتراض وضعیت حسین رونقی همه هیاهوطلبی اعضای این خانواده و برخی دوستان و همفکران رونقی برای قهرمان‌سازی از او بود. پدر و مادر و برادر و خواهر او چنان هیاهویی در توئیتر و رسانه‌های فارسی زبان غربی راه انداختند و مظلومی از پسرشان ساختند که دل سنگ هم برای او آب شود و گویی هیچ کس در زندان نیست و فقط پسر آن‌ها بازداشت شده و پررنگ‌ترین نقش در وقایع اخیر را هم او ایفا کرده و الان تحت شدید‌ترین شکنجه‌هاست!

همزمان قوه قضائیه همه این اخبار را تکذیب می‌کرد، اما کسی گوشش بدهکار نبود و اینگونه شد که ۲۳ آبان هشتگ حسین رونقی با بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار بار استفاده در توئیتر ترند شد؛ همان ایام مرکز رسانه قوه قضائیه، با انتشار عکسی از حسین رونقی در بیمارستان که مادرش نیز بر بالین او حاضر است، وضعیت جسمانی او را «مناسب» توصیف کرد. همان زمان برخی به یک جفت کفش مردانه در کنار تخت رونقی اشاره کردند که نشان می‌داد او با پای خودش راه رفته است، اما موج سازان دروغین از واقعیات می‌گریختند! پدر رونقی هم بر این آتشی که خود و فرزندانش به کمک رسانه‌های ضد ایرانی برافروخته بودند، دمید و تحت درمان قرار گرفتن پسرش را دروغ محض خواند و گفت این یک بازی از طرف دادستان و بازجو بود. گفته می‌شود علت اصلی بیماری رونقی بیماری قبلی کلیه است. علاوه بر خانواده او، برخی فعالان سیاسی هم به این موج دامن زدند. از جمله مصطفی تاج‌زاده، جعفر پناهی و محمد رسو‌ل‌اف به عنوان شاهدان عینی تأیید کردند که وضعیت جسمی رونقی مناسب نیست.

حالا حسین رونقی از زندان آزاد شده است، دروغ‌ها عیان شده و یک جمع مجازی که دروغ را با چشم‌هایشان می‌بینند، شاکی شده‌اند که چرا از احساسات آن‌ها سوءاستفاده شده است. آن‌ها رونقی و خانواده‌اش را متهم به «دروغگویی»، «کاسبی» و «سوءاستفاده از احساسات» خود می‌کنند. همچنین معتقدند انرژی و وقت انقلاب‌شان پای دروغ گرفته شده است.

برخی به تجمع غیرقانونی مقابل بیمارستان دی اشاره کرده و مسئولیت بازداشتی‌های آن شب را متوجه دروغگویان در مورد وضعیت رونقی دانستند. نگرانی دیگر این افراد این است که دروغ‌های رونقی و خانواده‌اش باعث می‌شود اگر کسی واقعاً در زندان دست به اعتصاب زد هم دیگر حرفش باور نشود.

رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای و مجازی و سیاسی حامی انقلاب اسلامی بار‌ها از جریان دروغ‌سازی اپوزیسیون به عنوان امپراتوری دروغ نام برده‌اند و از مخاطبان خواسته‌اند ذکاوت به خرج دهند و احساسات خود را قربانی دروغ‌های آنان نکنند.

این دروغ‌ها برای پیاده نظام براندازان آبی نداشت، اما رونق خوبی به قهرمان‌سازی از رونقی و ساختن سوژه پناهندگی برای او داشت. این پیاده نظام هم ابزار مجازی پیشبرد این سناریو شد.