به گزارش جهان نیوز، امتداد گزارش داد: محسن آرمین، کنشگر اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً طی اظهاراتی در جلسه هماندیشی روسای استانی حزب توسعه ملی ایران اسلامی گفته است:
"میتوان گفت که دولت دوم آقای روحانی دولت نابختیار بود و تیر بلا از هر سمتش میبارید. البته عدم درک صحیح همکاران آقای روحانی از حساسیت شرایط هم مزید بر علت میشد؛ چنانچه در این دولت، کابینه احساس نمیکرد که در برابر شرایط باید مقاومت کند و یا مقداری جسارت به خرج دهد. تنها خود آقای روحانی بود که گاهی حرفی میزد و وزرا و حلقه اول مشورتی او، عموماً همراهی خاصی با آقای روحانی نمیکردند یا درکی از حساسیت شرایط نداشتند یا در قبال آن شرایط چندان احساس مسئولیت نمیکردند. مثلاً مسئله معاون اول ایشان در اوج بحران و مشکلات، این بود که علیه اصلاحطلبان که تنها متحدان دولت در آن شرایط بودند موضع بگیرد و نقش و تأثیر معدود اصلاحطلبان حاضر در دولت را هر چه بیشتر محدود کند."
*روشن نیست منظور یا اشاره آرمین از اینکه مسئله جهانگیری، گرفتن موضع علیه اصلاحطلبان و محدودیتسازی برای چپهای دولت بوده دقیقا چیست و کدام بخش از تاریخ دولت آقای روحانی را مد نظر قرار میدهد. چه اینکه خود آقای آرمین هم اشارهای به این معنا نکرده است!
معالوصف به نظر میرسد شاهد یک مظلومنمایی ناشیانه هستیم زیرا کیست که نداند شاکله اصلی و عقل منفصل دولت روحانی اصلاحطلبان بودند که زور هیچ کسی هم به حلقه کیان آنها نمیرسید.
جالب است که آرمین در اظهارات خود از عبارت "معدود اصلاحطلبان حاضر در دولت" استفاده میکند.
یعنی مظلومنمایی اشاره شده به حدی است که آقای آرمین نه تنها جهانگیریِ وزیر خاتمی و عضو مبرّز حزب کارگزاران را از حیطه اصلاحطلبی خارج میکند بلکه مدعی میشود که نوبخت و زنگنه و ربیعی و آشنا و کلانتری و ترکان و... اصلاحطلبان معدودی در اطراف روحانی بودهاند که البته گویا در بخشهای اصلی دولت هم قرار نداشتهاند!
چه ایرادی داشت اگر آقای آرمین راستش را میگفت؟
یعنی به مسیر اصلاحطلبی روحانی و نقش بارز اصلاحطلبان در دولت اعتدال اشاره میکرد و آنگاه به انتقادات خود از جهانگیریِ اصلاحطلب نیز میپرداخت؟
در بحث آقای جهانگیری هم شاید این کنایه مقتضای سیاستورزی باشد که آرمین عملا مزد اصلاحطلبی جهانگیری را داد.
آنجا که جهانگیری برای چپروی دولت و اخذ مواضع اصلاحطلبانه هر کار میتوانست کرد اما عاقبتش این شد که یک چپ ستادی بگوید او میخواسته ما را محدود کند.
و این عبرتی برای آقای جهانگیری است که چطور در مسیر اظهار اصلاحطلبی تندروانه حتی خود را از چشم رهبر معظم انقلاب نیز انداخت و جایگاه خود را از دست داد و دست آخر نیز اینطور اجر خود را از رفقایش دریافت کرد.
این از عبرتهای زمانه ما برای همه است...