شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۳
۱
ابزارهای جنگ نرم؛

مهندسی پشت پرده نقض حقوق بشر/ کشورهای غربی چگونه بدون جنگ، حقوق اولیه انسان‌ها را نقض می‌کنند؟

حقوق بشر آمریکایی
شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۲۲
کد مطلب: 804855
غرب و به طور خاص آمریکا که به نوعی خود را قدرت هژمونیک جهانی نیز می داند، سال هاست که با نفوذ در جوامع مختلف جهان از جمله کشورهای منطقه غرب آسیا، سعی داشته و دارند تا در یک فرآیند تدریجی، در مجموعه ارزش های اخلاقی و فرهنگِ غالب این جوامع نفوذ کنند
مهندسی پشت پرده نقض حقوق بشر/ کشورهای غربی چگونه بدون جنگ، حقوق اولیه انسان‌ها را نقض می‌کنند؟
گروه بین الملل  جهان نيوز: کشورهای غربی و بویژه ایالات متحده آمریکا پس از وقوع جنگ جهانی دوم، به صورت هدفمند و البته سیستماتیک، نسبت به تعریف برخی اصول و ارزش ها، به مثابه چهارچوب هایی غالب، مخصوصا در حوزه های اجتماعی اقدام کردند. در این راستا، مفاهیمی نظیر حقوق بشر، آزادی و اقسام مختلف آن(آزادی بیان، اندیشه، مطبوعات و غیره)، عدالت اجتماعی و دیگر مفاهیمِ مرتبط با تمدن بشری، همگی در قالب یک بسته فرهنگی و با معیارهای کشورهای غربی، همچون نسخه ای رهایی بخش به کشورهای جهان عرضه شدند.

در واقع، غرب سعی کرد تا خود را به مثابه قبله آمال و مدینه فاضله در ابعاد گوناگون به جهانیان معرفی کند و "غربی شدن" را همچون یک ارزش تعریف کند که نزدیک شدن به اصول مطرح در قالب آن، در نوع خود تمدن‌ساز نیز خواهد بود و می تواند انسان ها را موصوف به صفتِ "متمدن" کند. این روند با گذشت سال ها ادامه پیدا کرد و به طور خاص در دوران جنگ سرد، اوج گیری قابل توجهی را از خود نشان داد. دورانی که در قالب آن غرب به مثابه مهد آزادی و تمامی ویژگی های خوب بشری تصویرسازی می شد و بلوک شرق در نقطه مقابلِ تمامی این ویژگی های به اصطلاح خوب و متمدنانه قرار داشت.

پس از فروپاشی شوروی نیز اعتماد به نفس غرب در ترویج اصول و ارزش های بویژه حقوق بشری مد نظر خود در عرصه جهانی افزایش پیدا کرد. با این حال، نگاهی عمیق تر به رویه های کشورهای غربی مخصوصا آمریکایی ها در حوزه حقوق بشر نشان می دهد که آن ها استفاده از شعارهای دور و دراز خود در مورد حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برای انسان ها در جوامع مختلف را عملا دستاویزی جهت ایجاد جوامع مطلوب خود که از هر نوع هویتِ درونی تهی شده باشند، می پندارند. در واقع، غرب و به طور خاص آمریکا که به نوعی خود را قدرت هژمونیک جهانی نیز می داند، سال هاست که با نفوذ در جوامع مختلف جهان از جمله کشورهای منطقه غرب آسیا، سعی داشته و دارند تا در یک فرآیند تدریجی، در مجموعه ارزش های اخلاقی و فرهنگِ غالب این جوامع نفوذ کنند و پس از پاکسازی این جوامع از ارزش های اصیل خود، عملا آنچه مطلوبِ خودشان است را به خورد ِاین قبیل جوامع دهند.

موضوعی که در نوع خود نَه تنها ضامن حراست از حقوق بشر نبوده بلکه عملا در جهت مخالف عمل کرده و به نقض گسترده حقوق بشر به دستِ خود مردم این قبیل این کشورها نیز ختم شده است. در این راستا به تازگی پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در گزرش به قلمِ "امیر ابوالفتوح" با عنوان "چگونه یک جامعه بدون جنگ نابود می شود؟" به این نکته اشاره می کند که روند تحولات در کشورهای عربی نشان می دهد که آمریکایی ها به طور خاص در طی 15 الی 20 سال اخیر به نحوی در جوامع عربی کار کرده اند(با توجه به اینکه حکام این قبیل کشورها نیز دست نشانده خود آمریکا بوده اند و نفوذِ فرهنگی آمریکا به این جوامع کار سختی نبوده است) که اکنون فرهنگ و نوعِ تفکر مطلوب غرب، عملا به یک ارزش غالب در این جوامع تبدیل شده است.

در این راستا، مساجد دیگر به غیر از ساعات برگزاری نماز جماعت باز نیستند و اساسا درس و بحث دینی نیز به شکل سابق آن دیگر جریان ندارد و حتی در دروس دوران تحصیل کودکان و نوجوانان نیز کمترین ردپایی از اصول و ارزش های اخلاقی و دینی دیده نمی شود. در ماه مبارک رمضان نیز شبکه های تلویزیونی این قبیل کشورها، کمترین احترامی به قداستِ این ماه مبارک نمی گذارند. در این فضا، کشورهای عربی با سیل قابل توجهی از فعالیتهای سلبریتی‌های نابهنجار نظیر "محمد رمضان"(خواننده و بازیگر مصری) که رفتارهایی نادرست دارند(مثلا محمد رمضان بدون پوشیدن لباس در خیابان و مجامع عمومی ظاهر می شود و یا شمشیر به دست دارد و مطالب غیراخلاقی را در کارهای خود عرضه می کند. عجیب اینکه مقام های ارشد مصر نیز از وی تجلیل می کنند.) و عملا خشونت را نیز ترویج می کنند، رو به رو شده اند.

مساله ای که موجب شده تا به زعم بسیار از آمار و ارقام، شمار زیادی از کشورهای عربی در شرایط کنونی، با نرخ‌های بالای جرم و جنایت و اقدامات ضدحقوق بشری مواجه باشند و این قبیل اقدامات نیز عمدتا توسط نسل جوان این قبیل این کشورها انجام می گیرد. نسلی که سال هاست به صورت نرم تحت تاثیر القائات کشورهای غربی، از فرهنگ و آموزه های اصیل جامعه خود تهی شده و اکنون در یک برزخ هویتی، به نحوی کنشگری می‌کند که مطلوب غرب است و عملا به نقض بنیادی ترین و البته ابتدایی ترین اصول حقوق بشر ختم می گردد.


*مقاله "امیر ابوالفتوح" نویسنده و تحلیلگر عرب در پایگاه خبری میدل ایست مانیتور با عنوان "چگونه می توان یک جامعه را بدون جنگ نابود کرد؟ "اشاره وی در این مقاله به تهاجم فرهنگی گسترده غرب به کشورهای عربی و در نتیجه، بالا رفتن قابل توجه نرخ های جرم و جنایت در این کشورها و نقض گسترده حقوق بشر در آن ها است. مساله ای که از نگاه ابوالفتوح به مثابه نابودی جوامع عربی در راستای منافع کشوهای غربی ارزیابی می شود.

در این چارچوب، اخیرا دو کشور مصر و اردن شاهد دو جنابت بسیار فجیع بوده اند که به شدت نیز توسط رسانه‌های این کشورها سانسور شده است. در هر دو جنایت که به تازگی به وقوع پیوسته اند، دخترانِ جوان هدف انتقام جویی دو مرد(که ظاهرا به آن ها علاقه مند بوده اند و با پاسخ منفی آن ها رو به رو شده اند) قرار گرفته‌اند(متاسفانه حمله به آن ها و قتلشان نیز در ملا عام و در شرایطی که از این رویدادها از سوی مردم عادی که در حال عبور از صحنه جنایت بوده اند، فیلمبرداری شده است، صورت گرفته است). نوع الگوی این قبیل قتل‌ها که البته در جوامع عربی کم هم نیست، تا حد زیادی شبیه به الگوهای گانگستری است که سال هاست توسط سلبریتی های بی شخصیت و تهی از فرهنگ غربی تبلیغ و ترویج می شود.

دراین راستا، امیر ابوالفتوح نویسنده و تحلیلگر جهان عرب می گوید: "وادادگی حکام عرب و جنگ نرم تدریجی و دراز مدت غرب و به طور خاص آمریکا در بلاد عربی، عملا موجب شده تا اکنون خونِ اعراب در سرزمین هایشان به شدت بی ارزش باشد و جوامع عربی، فرسنگ ها از اصول اخلاقی که پیشتر در جوامع خود شاهد آن ها بودند فاصله گرفته و نسل جوان نیز به جای اینکه به این قبیل اصول دسترسی داشته باشند، عملا در چهارچوب یک جنگ روانی تمام عیار، اسیرِ آموزه های بی پشتوانه فکری و فرهنگی غرب شده اند. مساله ای که در کلیت خود نه تنها برای کشورهای عربی آزادی نیاورده و تضمینی برای رعایت حقوق بشر نبوده، بلکه عملا وضعیت حوزه‌های مذکور را در کشورهای عربی، به مراتب وخیم تر و بدتر نیز کرده است". 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


مازندرانی
Iran, Islamic Republic of
مهم این است که مردم این کشورها در رفاه وامنیت وآسایش که شعار پیامبر (ص) برای روی آوردن سایر ادیان به اسلام بود هستند یا خیر . این کشورها تا سال 1357 حتی دیده نمیشدند چرا امروزه به مهد توجه جهانیان و ابرقدرتها گردیده اند.