گروه فرهنگ جهان نیوز: پیامبر اکرم (ص) فرمود: برای شهادت حسین (ع)، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.
داغ کربلا همچنان در سینه ها شعلهور و اشک از دیدگان سرازیر میکند و قرن هاست که میگوییم: «ای کاش روز عاشورا در کنارت بودیم، حسین جان!»
اما حادثه کربلا سال 61 هجری هنوز هم جاریست و هنوز هم مبارزه حق و باطل در حال تکرار شدن است و ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین(ع) هنوز هم در همه جا شنیده میشود.
در روز عاشورا یادی کنیم از کسانی که در عصر ما به ندای «هل من ناصر ینصرنی» سالار شهیدان لبیک گفتند و در این راه از همه چیز خود گذشتند. از دو فرمانده شهیدی که به امام حسین(ع) اقتدا کردند و لقب سیدالشهدا گرفتند.
سیدالشهدای دفاع مقدس
شهید همت يکی از فرماندهان بزرگ، شجاع و برجسته در دوران دفاع مقدس بود. او در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان شهرضا از توابع اصفهان چشم به جهان گشود.
پدر و مادر او را از همان کودکی با قرآن و مفاهیم آن آشنا کردند. ۷ ساله بود که از مادرش خواست تا قرآن را به او بیاموزد و مهارت او در حفظ سورههای کوچک و تلاوت آیات قرآن ارتقا پیدا کرد.
شهید همت تحصیلات خود را در شهرضا به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت. سپس وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و در سال ۱۳۵۴ مدرک فوق دیپلم خود را اخذ کرد. وی پس از گذراندن خدمت سربازی به شهر خود بازگشت و مدتی در مدارس راهنمایی شهرضا و روستاهای اطراف به تدریس تاریخ پرداخت. در آن دوران کوشید دانشآموزان را با افکار انقلابی آشنا کند و همین امور سبب شد که چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود.
سخنان و افکار او مأمورین شاه را به تعقیب وی واداشته بود، به گونهای که او شهر به شهر میگشت تا از دستگیری در امان باشد. با بالا گرفتن انقلاب ۱۳۵۷، به شهرضا بازگشت و سازماندهی تظاهرات مردمی را بر عهده گرفت. در پایان یکی از راهپیماییها، قطعنامه آن را قرائت کرد و شایع شد که حکم اعدامش را صادر کردهاند و همین مسئله، او را تا روز پیروزی انقلاب، در مخفیگاهها نگه داشت.
پس از انقلاب
شهید همت پس از پیروزی انقلاب، از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دو تن از برادران خود و سه تن دیگر از دوستانش تشکیل داد. اواخر سال ۱۳۵۸ به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیتهای عقیدتی پرداخت. همت در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه کردستان اعزام گردید.
دوران دفاع مقدس
با آغاز جنگ، او و احمد متوسلیان، به دستور فرمانده وقت سپاه پاسداران، مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسولالله را تشکیل دهند. نخستین بار در عملیات فتحالمبین، مسئولیت قسمتی از عملیات به عهده همت گذاشته شد. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» نقش مهمی داشت. او در عملیات بیتالمقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسولالله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره جاده شلمچه به خرمشهر انجام داد و یگان تحت امر او سهم بسزایی را در فتح خرمشهر برعهده داشتند.
در سال ۱۳۶۱ با آغاز جنگ در جنوب لبنان، به منظور حمایت از حزبالله لبنان، راهی این کشور شد و پس از دو ماه به ایران بازگشت. با شروع عملیات رمضان، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسولالله را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، در سمت فرماندهی آن لشکر نیز انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، ایفای نقش کرد. در عملیات والفجر مقدماتی، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل چند لشکر و تیپ بود، به عهده گرفت. سرعت عمل لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او، در عملیات والفجر ۴ قابل توجه بود. وی در تصرف ارتفاعات کانی مانگا، نقش داشت.
اوج حماسهآفرینی این سردار بزرگ در «عملیات خیبر» بود. صلابت، اقتدار و استقامت فراموش نشدنی این شهید والامقام و رزمندگان لشکر محمد رسول الله (ص) در جریان عملیات خیبر در منطقه طلائیه و تصرف جزایر مجنون و حفظ آن با وجود حملات شدید دشمن باید دید. در خصوص پاتک های شدید دشمن همین بس که فرمانده سپاه سوم عراق در یکی از اظهاراتش گفته بود: «... ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی خاکستر چیز دیگری باقی نیست.»
شهادت
سرانجام شهید همت بر اثر اصابت گلوله توپ در عملیات خیبر و همانند سرور و سالار شهیدان با بدن بی سر به فیض شهادت نایل آمد. در خاطرات نقل شده از این فرمانده شهید آمده: قبل از اینکه متولد شود و در دوران بارداری مادرش به زیارت امام حسین(ع) رفت.
اولين باری که در دفاع مقدس به کسی عنوان «سيد الشهدا» دادند برای شهید همت بود. شهید قاسم سلیمانی در خصوص نحوه شهادت شهید همت میگوید: در ترک موتور نه در بنز ضدگلوله و در فضای ویژه، همت در ترک موتور ناشناس در ضلع وسطی جزیره مجنون شهید شد و بیش از ۲ ساعت کسی نمیدانست آنکه افتاده همت است. برادرها طاقت این است...امتحان این است... و اینگونه است که او امروز بر جانها حکومت میکند.
سیدالشهدای مقاومت
شهادت حاج قاسم سلیمانی هم، کربلا و روز عاشورا را برای خیلی ها تداعی کرد. هم نحوه شهادت ایشان و هم پیکری که بی شباهت به شهدای دشت کربلا نبود. از پیکر اربا اربا شدهای که مثل علی اکبر(ع) بود تا دست قطع شده ای که همه را به یاد علمدار کربلا حضرت ابوالفضل(ع) انداخت. او همانطور که از خدا خواسته بود، مانند مولایش حسین بن علی (ع) با تنی قطعه قطعه به شهادت رسید.
روایت سردار باقرزاده از وضعیت پیکر حاج قاسم
سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح درباره وضعیت پیکر شهید قاسم سلیمانی و شهدا همراه ایشان گفت:
«خواستیم شهداء را کفن کنیم کربلا را دیدیم، همه بدن ها اربا اربا بود، حاج قاسم پنج تکه شده بود، سر در بدن نداشت، بخشی از کتف و دست راست وامعاء واحشاء و پای راست از مچ به پائین.
ابومهدی مهندس هم فقط در 4 الی 5 کیلو گوشت. عرض کردم: با اینکه برای کفن کردن همه وسائل را داشتیم، پارچه داشتیم، پنبه داشتیم، پلاستیک ودیگر لوازم را داشتیم اما نمی توانستیم این پیکرها را خوب جمع و جور کنیم و بسختی تیمم داده و کفن کردیم، نمی دانم امام زین العابدین در کربلا چطور جنازه سید الشهداء را با بوریا جمع کرد؟»
دو شهید معروفی که با دست بریده به دیدن ارباب رفتند
۳ نوجوانی که به قاسم بن الحسن(ع) اقتدا کردند +تصاویر
علیاصغرهایی که در جوانی به شهادت رسیدند +تصاویر
عشقشان شهادت مثل علی اکبر(ع) بود +تصاویر
دو شهید خاص از مدافعان حرم که باید در تاسوعا از آنها یاد کرد +تصاویر