پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

قاضی‌زاده: دیپلماسی دولت ضرر زیادی زد

جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۲۸
کد مطلب: 761141
کشور را نمی‌توان بدون مذاکره هدایت کرد؛ اصلاً! کشوری که ۱۵ همسایه بزرگ تمدن جهانی دارد مگر می تواند بدون دنیا زندگی کند؟ نه دنیا بدون ایران و نه ما بدون دنیا می توانیم به حیات ادامه دهیم. ایران کره شمالی نیست.
قاضی‌زاده: دیپلماسی دولت ضرر زیادی زد
به گزارش جهان نيوز، بهار سال 1400  همراه با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فصل جدیدی از شکوفایی کشور در سایه مشارکت حداکثری مردم رقم می خورد. با توجه به حساسیت های اداره کشور در دهه پنجم انقلاب، اگر بگوییم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری مهمترین و سرنوشت سازترین انتخابات کشور است، سخن به گزاف نگفته ایم، بنابراین فضاسازی برای بالابردن میزان مشارکت در سایه آگاهی و شناخت نسبت به داوطلبانی که خود را در معرض رأی مردم قرار می دهند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است با همین هدف در سلسله گفتگوهایی سراغ گزینه های مطرح شده در فضای انتخابات رفتیم و درباره راهبردهای اداره کشور پرسیدیم. آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی صریح و چالشی با سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی داوطلب کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری است. 

شما در بین افرادی هستید که از آنها به عنوان داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری 1400 نام برده می‌شود، شما برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری مصمم هستید؟
قاضی زاده هاشمی: بله؛ به لطف الهی یکی از ثبت نام کنندگان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری خواهم بود و امیدوارم خداوند رحمان این فرصت را برای بنده و دوستان همراه فراهم کند تا بتوانیم همگام با ملت بزرگ ایران در جریان انتخابات گفتگوی صریح و موثری داشته باشیم. البته اگر نصرت الهی شامل حالمان شد و توانستیم اعتماد مردم را به برنامه هایی که عرضه خواهیم کرد جلب کنیم.

تصورتان این است که احراز صلاحیت خواهید شد؟
قاضی زاده هاشمی: کسی که وارد عرصه انتخابات می شود، آن هم در سطحی که من قرار دارم قطعا برداشتی از شرایط مندرج در قانون اساسی دارد و می داند واجد شرایط است یا خیر.

حضرت آقا در ابتدای امسال بر مسئولیت سنگین ریاست جمهوری تأکید کردند و بعد خطاب به کاندیداها فرمودند ببینید واجد صلاحیت ها هستید؟ اگر واجد شرایط بودید «بسم الله» به میدان بیایید. لذا هر انسان متدین و عاقلی باید توجه کند اگر دعوتی از او شده، امکان عمل به وظایف در این سطح را دارد یا خیر. اگر شرایط قانونی را داشت و امکان پذیرفتن مسئولیت را در خود دید آنگاه پا به میدان بگذارد.

انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب یک فرد نیست. وقتی صحبت از ریاست جمهوری است از یک مکتب فکری سخن می گوییم. این مکتب، فکری، سیاسی، اعتقادی و اجرایی است؛ یعنی باید دید فردی که خود را در معرض کاندیداتوری قرار داده از چه هستی شناسی برخوردار است چگونه دشمن شناسی می کند. چگونه می خواهد کشور را اداره کند و مهمترین وجه اینکه در این مسیر از چه تیمی استفاده خواهد کرد.

در دولت 555 پست راهبردی داریم که کابینه فقط بخشی از آن است که از فرمانداران و استانداران به بالا هستند و از پست های مؤثر در اداره کشور محسوب می شوند و 18 وزیر هم در میان آنهاست و معمولا در ساختار دولت فقط همین 18 وزیر و 31 استاندار دیده می شوند.

در حالی که روسای شرکت های خودروسازی، بانک مرکزی، شستا و ایمیدرو و ... به لحاظ منابع مالی و جایگاه کلیدی که در اختیار دارند از اهمیت بالایی برخوردارند، اما معمولا تمرکز فقط روی وزیران است و اینها فراموش می شوند. اینکه تیم با چه تفکری پای کار می آیند همچنین پاکدستی، مهارت کاری و توان مدیریتی آنها بسیار مهم است.

آیا شورای نگهبان از احراز صلاحیت فرد به چنین مواردی توجه می کند؟
قاضی زاده هاشمی: به نظرم باید توجه کند. وقتی فردی برای ریاست جمهوری تأیید صلاحیت می شود باید تیم همراهش نیز مورد توجه باشد.

این موضوعات در قانون اساسی به عنوان شرایط احراز صلاحیت کاندیدای ریاست‌جمهوری آمده است؟
قاضی زاده هاشمی: عناوینی مانند رجل سیاسی-مذهبی، مدیر و مدبر بودن که در قانون ذکر شده، عنوان های کلی است. وقتی از رجل سیاسی و مذهبی سخن می گوییم، یعنی فرد به یک اجتهاد متجزی در حوزه سیاست یا مذهب رسیده و دیگر در این حوزه مقلد نیست و خود صاحب تشخیص است.

رجل سیاسی تعریف دارد، فردی که پیرو و مقلد است رجل سیاسی محسوب نمی شود. اینکه فرد در گلوگاه هایی که در جریان انقلاب اتفاق افتاده و حتی در درگیری های اوایل انقلاب کجای کار بوده باید در نظر گرفته شود. به عنوان مثال در درگیری های شهید بهشتی با جریان لیبرال با کدام گروه بوده؟، اما رجل سیاسی در مفهوم عرف به کسی گفته می شود که دستگاه های مختلف را مدیریت کرده باشد.

در مصوبه اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری که مجلس اخیرا به شورای نگهبان ارسال کرد، تمام افرادی که در پست های کلیدی فعالیت داشته اند را مدیر محاسبه کردیم. مثلاً سوابق نظامی و مجلسی مدیریت محسوب می شوند. همچنین سوابق در قوه قضائیه را مدیریت در نظر گرفتیم. اما اگر بخواهیم روی گزینه مدبر بودن تمرکز کنیم، باید ببینیم اهل تدبیر و برنامه هست یا خیر، آیا تفکر و استفاده از کار کارشناسی، مشورت و اقدام مبتنی بر برنامه را در رفتار دارد؟ و معنی همه این صحبت ها چنین است که فرد باید شناسنامه دار و یک دوره طولانی را در معرض افکار عمومی بوده باشد تا تشخیص در مورد او حاصل شود.

این خصوصیات واقعاً در شما صدق می کند؟
قاضی زاده هاشمی: بله؛ اگر در مورد خودم به چنین تشخیصی نمی رسیدم و یا آن را کافی نمی دیدم، خود را اصلح نمی دانستم و شرعاٌ اجازه ورود به عرصه را نداشتم. وقتی کسی خود را مرجع می داند، یعنی اعلم است.

اصلح یک واژه نسبی است، خود را نسبت به چه افرادی اصلح می‌دانید؟
قاضی زاده هاشمی: نسبت به کاندیداهایی که نامشان برای حضور در عرصه انتخابات مطرح است. ما حدیثی از امام صادق(ع) داریم که می فرماید: اگر کسی برای کاری فردی بهتر از خود بشناسد، ملعون است که کنار نرود تا فرد لایق تر کار را به دست گیرد.

تعداد زیادی کاندیدا در عرصه انتخابات داریم که برخی به لحاظ جایگاه مدیریت کنونی از شما بالاتر هستند، شما خودتان را نسبت به آنان اصلح می دانید؟
قاضی زاده هاشمی: فردی که می گوید اصلح هستم قاعدتا نسبت به افرادی که در عرصه و معرض هستند چنین ادعایی می کند و خود را اصلح می داند در غیر این صورت باید پشت سر فرد اصلح قرار گیرد.

شنیدیم یکی از گزینه های انقلابی ممکن است به میدان انتخابات بیاید. اگر ایشان که همشهری شما هم هستند، کاندیدا شود چه کار خواهید کرد؟
قاضی زاده هاشمی: فردی که پا به عرصه انتخابات می گذارد شرایط را تا حدی سنجیده و به این تصمیم رسیده که وظیفه اش اقدام است. لذا باید کار را انجام دهد و شرایط را به اگرها و احتمالات نسپارد.

نظرتان درباره ائتلاف چیست؟ آیا اصلا معتقد به ائتلاف هستید؟
قاضی زاده هاشمی: خداوند آیت الله مصباح را رحمت کند. وقتی از او می پرسیدند باید وحدت شود یا خیر جوابی می دادند که به نظرم منطقی و دینی است. اینکه باید موضوع وحدت یا ائتلاف روشن باشد. جریانی که درباره آن صحبت می کنید یعنی چه؟ حضرت آقا فرمودند دسته بندی های مرسوم چپ و راست را کنار بگذارید. باید ببینیم وحدت برای چیست؟

به نظرم این موضوع در سه سطح قابل بررسی است. زمانی که اصلح وجود دارد. در نظامی که اصلح دارد وظیفه شرعی حمایت از اصلح است. اصلح را باید آورد و معرفی کرد. چند وقت پیش طلبه ها از حضرت آقا سوال کردند که باید چه کنیم؟ ایشان نقل به مضمون اینگونه فرمودند که خودتان اصلح را شناسایی و معرفی کنید. بنابراین شهرت به معنای اصلح بودن نیست.

صلح بودن در جایگاه ریاست جمهوری این است که فرد بتواند در تراز انقلاب اسلامی ایفای نقش کند. فرد اصلح چنین خصوصیتی دارد. البته زمانی به این موضوع می رسید که جریان انقلاب و هویت انقلابی آن در خطر باشد. در این هنگام که احساس خطر کردیم، بله؛ برای اینکه دفع افسد کند باید کنار رود و البته رسیدن به چنین تصمیمی بسیار سخت است.

در دوره های قبل انتخابات آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی کنار رفت ولی آخر هم نفهمیدیم این کنار رفتن خوب بود یا بد؟ چون برخی گفتند اگر آقای قالیباف می ماند انتخابات به دور دوم کشیده می شد و عده دیگر می گفتند کار درستی بوده چون توانستیم 16 میلیون رأی جمع کنیم. یعنی حتی در چنین موضوعاتی هم که اتفاق افتاده هنوز معلوم نیست کار درست بوده یا غلط.

بنابراین در چنین مواردی باید اجماع اتفاق بیفتد. برای اینکه فرد گرفتار خودخواهی و حب نفس نشود باید یک خرد جمعی در طرفداران انقلاب و حکومت ولایی به جمع بندی برسند تا تمکین کند. در صورتی که خطری شکل می گیرد و حضور من مانع تحقق صلاح است، باید به حرف جمع گوش کرد. اما الان وقتش نیست باید کمی فضا شفاف‌تر شود. این انتخابات ابهام زیاد دارد چون شاخص ها نه در جریان رقیب مشخص شده اند و نه در جناح خودی! معلوم هم نیست چه کسانی احراز صلاحیت شوند و صف بندی چگونه است.

با همه این حرف ها معتقدم الان مسئله انقلاب اسلامی این چیزها نیست. مسئله انقلاب در حوزه اداره کشور نداشتن نظریه است. نبود یک راهبرد در اداره کشور و سیاست اجرایی مشخص، مدیران لایق و در تراز انقلاب مشکل امروز کشور است.

شما در جریان های مختلف از جمله جبهه پایداری سابقه دارید، الان نماینده کدام جریان هستید؟
قاضی زاده هاشمی: فردی با سابقه سیاسی طولانی و مستقل هستم. پدربزرگ و پدر و مادرم از ابتدای انقلاب و پیش از آن سیاسی و ضد رژیم بودند، لذا از 5-6 سالگی درگیر انقلاب بودم. اوایل انقلاب شاخه دانش آموزی حزب جمهوری تازه تأسیس شده بود که در آن عضو بودم. در دوران دانشجویی هم در پی درگیری دفتر تحکیم وحدت، به جامعه اسلامی دانشجویان پیوستم. یعنی در طول عمره 50 ساله شاید فقط در پنج سال ابتدای عمرم درگیر فضای سیاسی و انقلابی و نهضتی نبودم. اما در عرصه انتخابات پیش رو نماینده هیچ جریانی نیستم.

روی کمک هیچ جریانی هم حساب نکردید؟
قاضی زاده هاشمی: روی توانایی های خودم حساب کردم و امیدوارم دیگران هم به تکلیف شرعی و تشخیص خود عمل کنند. تاکنون با هیچ گروه و جریانی صحبت نکردم؛ در حالی که با اشخاص زیادی گفتگو کردم چرا که وظیفه خود می دانستم.

حدود دو سال است کار اندیشکده ای مفصل روی نظام تحول انجام داده ایم. همان زمان که حضرت آقا فرمودند جوان ها بروند کاری کنند که تحولی عظیم در مدیریت کشور ایجاد شود. برای دولت جوان حزب اللهی مدلی تهیه کردیم. بنابراین یک مکتب را نمایندگی می‌کنم؛ البته افتخارم حضور در نیروهای انقلال است و باور عمیق به ولایت فقیه و قانون اساسی دارم و تحقق اسلام را نجات بخش جهان امروز می دانم. اما به مدلی رسیدم که فرصتی برای پرواز ایجاد کنم به همین خاطر هم نام دولت احتمالی خود را «فصل پروانگی» گذاشتم و این تحول عظیم یعنی تبدیل یک وضع به وضع دیگر را طراحی کردیم.

سال 92 سخنگوی جبهه پایداری بودید، آنجا در پاسخ به این سوال که گزینه های شما چه کسانی هستند گفتید من و ما؛ یعنی هم خودتان را نام بردید وگفتید از آقای جلیلی، فتاح و لنکرانی خوشمان می آید. اکنون با این افراد صحبت کرده اید؟ با گزینه ای که می گویند اگر بیاید همه اصولگراها را گرد یکدیگر جمع می کند،چطور؟
قاضی زاده هاشمی: با افراد فراوانی صحبت کردم. در بعضی جاها فقط رفتیم 2 ساعتی پای تخته ایستادیم و برنامه ارائه کردیم و توضیح دادیم که می خواهیم چه کنیم. آقای ضرغامی اخیراً در توئیتی به نشستی که با وی داشتم اشاره و از من و برنامه هایم تعریف کرده بود. لذا فقط با افراد خاص بر اساس زمینه گفتگویی که ایجاد شده دیدار کرده ام. متأسفانه بعضی دوستان قائل به گفتگو نیستند.

من یک حجت شرعی فردی دارم که به آن عمل می کنم. چند ماه قبل با جمعی از دوستان تلاش فراوانی کردیم تا حلقه ای برای گفتگو درست کنیم. از دوستی که کاندیدا هم نبود درخواست کردیم اعضا را دور هم جمع کند برخی آمدند و عده ای نیامدند دو جلسه تشکیل و چون فایده ای نداشت کلاً منتفی شد. چون مقصود حاصل نمی شد.

بنابراین حرکت برای گفتگو را شروع کردم و معتقدم با اینکه هر کدام از ما برنامه مشخصی دارد اما یک کار جبهه ای هم باید شکل بگیرد. بعد آن هم شورای ائتلاف و وحدت تشکیل شد و موضوع صاحب پیدا کرد. هدفشان هم این بود که کار جبهه ای انجام شود ولی نمی دانم نتیجه نشست هاشان چه شده است.

گفته شده گزینه های شورای وحدت و ائتلاف مشخصند، برای همین با آنان ائتلاف نمی کنید؟
قاضی زاده هاشمی: چنین قضاوتی ندارم. برنامه های اندیشکده را برای بعضی از شخصیت های موثر شورای ائتلاف و وحدت ارائه کردم و با بعضی از آنان هم فقط صحبت کردم، قضاوتی ندارم و از مطالبی هم که در جمعشان مطرح است بی اطلاعم.

از نظر شما مهمترین مسئله کشور در 1400 چیست؟ برخی معتقدند با سیستم ناکارآمد مواجهیم، اما عده دیگر می گویند باید فساد را شناسایی کنیم و برخی هم بر سیاست خارجی تأکید دارند.
قاضی زاده هاشمی: ناکارآمدی، فساد و بلاتکلیفی دیپلماسی همگی از مسائل با اهمیت کشورند. اینکه دیپلماسی مشخصی نداریم و در سیاست خارجی حرف های مختلفی از کشور بیرون می رود که کارشناسان داخلی و حتی دوستان خارجی مانند چینی‌ها، روس‌ها و برخی کشورهای همسایه را گیج کرده درست است، اما معتقدم مسئله کشور عمیق تر است.

حضرت امام خمینی (ره) یک مدل سیاسی خاص ارائه کردند. جمهوری اسلامی با مردم سالاری دینی نمونه جدید از نظام سیاسی در جهان بود که در آن مشروعیت قدرت، توحیدی است، اما مسیر اعمال آن مردم هستند. قانون اساسی ایران به حاکمیت مردم و الله قائل شد.

آیت الله مصباح هم معتقد بودند جمهوریت و اسلامیت در نظام، مانند نسبت روح به جسم است. یعنی روح اسلام است و مسیر اعمال آن مردم هستند. البته حضرت امام (ره) یک نهاد انقلابی برای اعمال این نظام درست کردند که متأسفانه این فکر در نظام اداری کشور ادامه پیدا نکرد تا به نتیجه درست برسد و برای همین دچار تضاد میان آرمان ها، شعارها و رفتار شدیم که موجب بی اعتمادی هم شده است. مردم احساس خیانت دارند و اعتماد نمی کنند. چون انقلاب اسلامی آرمان هایی چون «عدالت علوی»، «حکومت مستضعفان»، »دفاع از مظلوم»، «استقلال»، «آزادی»، «جمهوریت» و «اسلامیت» را تعریف کرده بود، اما اکنون مردم اثری از آن نمی بینند.

این ایراد جز امام خمینی(ره)، حضرت آیت الله خامنه‌ای و اشخاصی چون سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی که گفتار و عملش یکی بود و مردم او را می پرستیدند، برای تمام ارکان کشور صادق است.

حاج قاسم نماد مبارزه با استکبار است و اگر موضوع کشور رابطه با آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، او نباید میان مردم محبوبیت می داشت. بنابراین مردم احساس خیانت دارند و من مسئله اصلی کشور را بازگشت اعتماد به مردم می دانم. این اعتماد را باید با مردمی شدن نهادهای ناظر و اجرایی احیا کرد.

سه نحله فکری اکنون در میان نیروهای انقلاب وجود دارد. عده ای می گویند مسئولان را دور بریزیم و مسئولیت را به افراد جهادی، سالم و پاکدست بسپاریم تا کار درست می شود؛ اینها معتقدند کشور در حوزه برنامه مشکل ندارد و ایراد از مسئولان است.

جریان دوم مسئله را از مسئولان می دانند و معتقدند یک سری برنامه اصلاحی در حوزه اقدامات اجرایی هم نیاز داریم. جریان سوم که ما هم میان آنان هستیم می گویند مشکل نرم افزار اداره کشور است. یعنی فهم از حکومت اسلامی و رویکرد آن، خصوصا در ارتباط با مردم. به نظرم اساسا باید جای مردم و مسئولان را عوض کنیم و مردم را محور تصمیم گیری ها قرار دهیم که مدل آن هم ارائه کردیم.

نظام مالیاتی حاکم بر کشور یک نظام استضعاف گر است؛ چون از تولید مالیات می گیرد ولی از مصرف مالیات نمی گیرد. اینها موانع ضد تولید هستند.

وقتی یک نظام بانکی داریم که استضعاف گر است و منابع مالی را به صورت خرد از افراد جمع می کند و به اشخاص خاص می دهد، یعنی پول ارزان را تبدیل به دارایی کلان و ثروت در اختیار عده ای قرار می دهد. بنابراین فارغ از مجریان، این نظامات نیز مشکل دارند. حالا اگر بگوییم با اصلاح نظام بانکی مسائل حل می شود، پاسخ خیر است؛ چون تمام اکوسیستم باید اصلاح شود. یعنی مجموعه تفکرات «الوین تافلری» که در دهه 30 توسط آمریکایی ها به کشور وارد شده و تاکنون پیدا کرده را باید تغییر دهیم که مبحث مفصلی است.

رئیس جمهور پیشران این حرکت است و فقط رئیس دولت نیست، بلکه پاسدار قانون اساسی، هماهنگ کننده قوا، رئیس شورای عالی امنیت ملی، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، عالی ترین مقام اجرایی و شخص دوم کشور است و این مسئولیت بزرگ برای او تعریف شده. دلیل اینکه رؤسای جمهور بعد مدتی بیان می کنند کاره ای نیستند این است که نظام سیاسی جمهوری اسلامی را کاملا درک نکرده و رئیس جمهور شده اند.

شخصی که می خواهد بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند باید ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی را درک و بعد به سمت آن حرکت کند.

سیاستگذاری در نظام جمهوری اسلامی با رهبر معظم انقلاب است و قانون گذاری و اجرا برعهده دولت و مجلس شورای اسلامی است. دولت باید لوایح قانونی و مقررات را تعیین کند و مجلس نقش تصویبی دارد. دولت مقررات گذاری، نظارت، اجرا و پاسخگویی را بر عهده دارد که در مقررات گذاری باید بیاید از مجلس هم تأییدیه بگیرد. شأن اجرایی کشور نیز با وزرای دولت است که با تفکر رئیس جمهور انتخاب شده و با تأیید مجلس مسئولیت را می پذیرند و قرار می گیرد.

اگر رئیس جمهور شوید رویکردتان نسبت به آمریکا چگونه خواهد بود؟
قاضی زاده هاشمی: اخیرا در مصاحبه‌ای بیان کردم مذاکره باید خط قرمز مباحثات و مناظرات 1400 شود که مورد حمله غربگراها قرار گرفتم و اینگونه برداشت شد که مخالف مذاکره هستم. اما این یک دروغ بزرگ است.

نظام اسلامی ایران هیچگاه مخالف مذاکره حتی با آمریکا نبوده است. مذاکرات با آمریکا در دولت احمدی نژاد توسط آقای علی اکبر صالحی شروع شد و قبل از آن هم درباره افغانستان، عراق و پیمان الجزایر بود. ماهیچگاه در مسیر برهم زدن مذاکره نبودیم. در مصاحبه خودم هم تأکید کردم اینکه گفته می شود ایران موافق مذاکره نیست دروغ بزرگی است و برای دو قطبی کردن انتخابات مطرح می شود. نیروهای انقلاب مخالف مذاکره نیستند، بلکه با روش های و دستاوردهای آن مخالفند. مخالف اینکه چه می دهیم چه می گیریم هستند.

جریانی در کشور معتقدند نیروهای انقلاب چنان مذاکره را ترسیم می کنند که هیچگاه مذاکره‌ای به وقوع نپیوندد.
قاضی زاده هاشمی: این هم دروغی دیگر است. مگر حاج قاسم در عراق در قالب مذاکره بسیاری از دستاوردها را به دست نیاورد؟ خروج نیروهای آمریکایی در دوره ای ماحصل اینگونه مذاکرات است.

یعنی نیروهای انقلابی در عراق هم با آمریکا مذاکره موفق داشتند؟
قاضی زاده هاشمی: بله داشتند. خروج نیروهای آمریکایی قبل از ظهور داعش بر اساس چه نوع سازوکاری اتفاق افتاد؟ این مصداق ها فراوان است. حضرت آقا هم هیچگاه نفرمودند مذاکره نمی کنیم، لکن می فرمایند عمل در مقابل عمل. ما برای گرفتن عکس یادگاری مذاکره نمی کنیم! تیم مذاکره کننده ای که با پول بیت المال انقدر رفت وین و برگشت، چقدر آورده برای مردم و اقتصاد داشت؟

اکنون میزان سرمایه گذاری خارجی در کشور چقدر است؟ چقدر پول ملی تقویت شد؟ غیر از اینکه یک کاغذی امضا شد که ارزش عملی نداشت و چیزی در رفتار طرف مقابل تغییر نکرد فقط زمان را به ضرر کشور کرد. البته غرب و جمهوری اسلامی ایران دشمن استراتژیک هستند. این را تئوری پرداز های غربی گفته اند. با این حال مخالف مذاکره نیستیم. همه انقلاب موافق مذاکره است، اما نه این مذاکره و نه با این روش و دستاوردها!

کشور را می توان بدون مذاکره هدایت کرد؟
قاضی زاده هاشمی: اصلاً! کشوری که 15 همسایه بزرگ دارد، در چهارراه شمال، جنوب، شرق و غرب جهان قرار گرفته و تمدن جهانی دارد مگر می تواند بدون دنیا زندگی کند؟ نه دنیا بدون ایران و نه ما بدون دنیا می توانیم به حیات ادامه دهیم. ایران کره شمالی نیست.

جمهوری اسلامی ایران هر سال حاجی به عربستان می فرستد. آیا این رفت و آمدها نیازمند مبادلات گفتگویی با عربستان نیست؟ معتقدم اگر درست مذاکره می کردیم، جنگ یمن نباید تا کنون طول می کشید و باید تا حالا حلش می کردیم.

یعنی می‌گویید برویم با عربستان بر سر یمن گفتگو کنیم؟
قاضی زاده هاشمی: بله؛ باید می ایستادیم و عربستان را به این جمع بندی می رساندیم که رفتارش را در یمن تغییر دهد. ایران می گوید باید انتخابات در یمن برگزار شود. همه جمعیت یمن که حوثی ها نیستند، گروه های دیگر هم موجودیت دارند. حوثی ها خودشان هم پذیرفته بودند که دولت ائتلافی یا فدرال تشکیل دهند. لذا ممکن است دشمن غدار، چموش و خبیث باشد که قطعا رفتار وهابی ها اینگونه است، اما اینکه همسایگان را رها کنیم و هزاران کیلومتر آن طرف تر دل به کسانی ببندیم و کدخدایی آنان را بپذیریم، قابل قبول نیست.

حالا با عربستان اختلاف داریم، اما بسیاری از کشورهای همسایه هستند که آنها را رها کردیم تا ذره ذره از ما فاصله بگیرند. همین عراق، ترکیه، تاجیکستان، آذربایجانی که این همه خدمت به آنان کردیم و به خاطر غفلت صهیونیست ها توانستند در این کشور پایگاه بزنند و آن فتنه های بزرگ را درست کنند.

یعنی دولتی که مدعی استادی دیپلماسی است، کاری برای ارتباط بهتر با همسایگان نکرده است؟
قاضی زاده هاشمی: نحوه نگاه به دیپلماسی در دولت تدبیر و امید ضرر زیادی به کشور زد و در روابط با دوستان قدیمی مانند چین، روسیه و همسایگان خسارت دیدیم و بعضی هم تبدیل به دشمنی منطقه ای شد. ممکن بود روابطمان با امارات خوب نباشد، اما دشمن استراژیک هم نبودیم. وقتی عزت را مذاکره فروختی هر کسی به خود اجازه می دهد تو را ذلیل کند. همین است که حتی کره ای ها هم پول های ایران را به بهانه تحریم آمریکا بلوکه می کنند.

فرض کنیم مذاکرات با بایدن به نتیجه نرسد، برنامه شما برای کشور چه خواهد بود؟
قاضی زاده هاشمی: قدرت باید درون زا باشد تا ارزش پیدا کند. فرض کنید هیچ دشمن و رقیبی نداشته باشیم که البته داریم. در عین اینکه با همه کشورهای منطقه دوست هستیم، با برخی رقابت های اقتصادی و اختلاف های مرزی داریم. یکجایی هم با یکدیگر درگیر می شویم. مثلاً با ترکیه روابط خوبی داریم، اما منافع ملی ما در سوریه و آذربایجان مقابل هم قرار می گیرد.

بنابراین قدرت اصلا نباید وابسته به بیرون باشد. وقتی از مولفه های قدرت و هژمون صحبت می کنیم از تمام آن می گوییم. قدرت اقتصادی، نظامی، فرهنگ و ... قدرت برون زا تسهیل کننده است اما اگر ارزش های ذاتی که پایه های امنیت ملی را تشکیل می دهد را وابسته به بیرون کنیم باید مقابلش تسلیم شویم.

توافق با آمریکا بشود یا نشود -که چشم انداز موجود نشان می دهد در کوتاه مدت یا میان مدت با آنان به نتیجه نمی رسیم- برخی دولتمردان غرب را دچار اختلال محاسباتی کردند و این دریافت غلط در آنها ایجاد شده که می توانند بر ما مسلط شوند. همین سبب شده انتظار نداشته باشیم در کوتاه مدت و میان مدت با آمریکایی ها به جمع بندی در شأن ملت ایران برسیم.

در این صورت برنامه های خودتان را براساس توافق با آمریکا ننوشته‌اید؟
قاضی زاده هاشمی: نه تنها براساس توافق برنامه ریزی نکردیم، بلکه با رویکرد دشمنی آمریکا نوشتیمو با این ملاحظه که دشمنی آنان با قوت ادامه پیدا می کند.
نگاه اینگونه است که تحریم وجود دارد و باید در فضایی که دشمن تمام زور خود را برای از پاانداختن کشور می زند، بتوانیم کشور را داره و مشکلات مردم را حل کنیم. البته اینها شدنی است.

بنابراین مولفه تحریم را در برنامه های خود ثابت در نظر گرفتیم. اولویت برنامه ها هم این است که سراغ کشورهای منطقه برویم و یک نگاه به شرق با حفظ منافع مشترک داشته باشیم. تهدید زدایی کنیم و اگر آمریکایی ها در فرآیند مذاکره به تعهدات خود عمل کردند و تحریم ها را برداشتند این تعاملات سرعت پیدا می کند در غیر این صورت تحریم ها را خنثی می کنیم. مانند کاری که در فقره بنزین کردیم با تولید بنزین داخلی کردیم. این کار را در حوزه های مختلف انجام می دهیم.

وابستگی کشور به زنجیره های خارجی 30 درصد است. برای حل موضوع مرغ که اکنون مسئله جامعه شده، زنجیره تولید نهاده های دانی مانند ذرت و سویا را داریم و این به معنی مخالفت با صادرات و واردات نیست.

20 درصد از حجم اقتصادی کشور باید به صادرات تعلق گیرد و همین اندازه نیز واردات داشته باشیم که این موضوع باید در کالاهای استراتژیک متفاوت باشد. باید در گام اول تمام نهاده های مورد نیاز را در داخل تأمین کنیم.

خداوند ابزار این کار را به ما داده، دشت خوزستان و شمال پُر آب را داریم، اما 90 درصد دانه های روغنی را وارد می کنیم که اینها ناشی از سوء مدیریت است.

چرا اسم دولت‌تان را دولت مردم گذاشته‌اید؟ این مقداری پوپولیستی نیست؟
قاضی زاده هاشمی: یک راهبرد 20 ساله در نظر داریم که نامش را «دولت مردم» گذاشتیم. دولت اول که اکنون دنبال آغاز آن هستیم نامش «دولت اعتماد» است. می خواهم بگویم جوانان گام دومی که امروز برای تشکیل دولت دور هم جمع شده اند، فقط برای امروز کشور برنامه ندارند، دولت را با موضوعات ضروری آغاز می کنند. مکانیزمی برای آینده دارند که حتی به 555 پست کلیدی کشور فکر کردند و مدیران این پست های حساس با مکانیزمی تعریف شده گزینش می شوند.

در این روند رئیس جمهور فقط رئیس دفتر خود را انتخاب می کند و بقیه در یک سازوکار انتخاب می شوند. بنابراین یک فهرست بلند داریم که اگر خداوند بخواهد به مردم معرفی می کنیم.

در روند این انتخاب ها حدود 8 هزار نفر بررسی می شوند تا به یک فهرست هزار نفر برسیم  که اینها بعد از پیروزی در انتخابات وارد یک دوره آموزشی دو ماهه می شوند و آن هزار نفر در این دوره ها به 500 نفر تقلیل پیدا می کنند. این آموزش ها تخصصی نیستند، بلکه به نظام های دولتی باز می گردد.

در اداره دولت به یک طرح کلان رسیدیم که کاملاً عمل گرایانه است و از هرج و مرج در کابینه جلوگیری می کند. یکی از دلایلی که دولت‌های قبل شکست خوردند رقابت بخشی میان وزرا بود. همین امروز اختلاف میان وزارتخانه های جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت از گلوگاه هایی است که مشکلات مرغ را به وجود آورده است.

کشور به مجتهدان متخصص و پرانرژی جوان نیاز دارد که علاوه بر توان مدیریت راهبردی، کار تیمی انجام دهند. تا تمام وزارتخانه ها با یکدیگر هماهنگ باشند. سال هاست میان وزارت بهداشت و بیمه اختلاف بر سر تضاد منافع و اندیشه هست.    

این برنامه‌ای که اکنون درباره آن صحبت می‌کنید حاصل ماه‌ها مطالعه است چگونه همزمان با نائب رئیسی مجلس چنین برنامه‌ای نوشته‌اید؟
قاضی زاده هاشمی: نزدیک 2 سال است در اندیشکده بسامد گام دوم کار می کنیم و قرار بود این اطلاعات به دولت ارائه شود. اکنون هم موضوع کاندیدای فردی نیست.

من نماینده یک جمع و جریان هستم که در میان آنان فردی که رجل سیاسی باشد من بودم. دولت ما اصلاً دولت کاریزماتیک نیست، اما برنامه 20 ساله داریم. یک عده جوان انقلابی، دانشگاهی و عملگرا که سابقه کار اجرایی دارند و معاون وزیر و مدیرکل بودند. دولت جوان انقلابی عملگرا و نتیجه‌گراست. نتایج کاری که صورت می گیرد باید برای مردم ملموس باشد به همین خاطر قول هایی کاملا کمّی می دهیم.

در حوزه مسکن چند مسئله داریم، بی مسکنی، بد مسکنی و گرانی مسکن. معتقدیم 4.5 میلیون نفر فاقد مسکن در کشور وجود دارد، می گوییم چهار سال اول بی مسکنی را از بین می بریم و چهار و نیم میلیون مسکن تولید می کنیم. اینها را پیش بینی کردیم و برنامه های آن را منتشر می کنیم.

در حوزه مسکن به سه دهک اول قول مسکنی می دهیم که پولش را 30 ساله پس می گیریم و منابعش هم دیده شده. در این مدل 60 درصد بافت فرسوده شهری و روستایی احیا می شود.

در حوزه کشاورزی و غذا هم برنامه داریم و نخواهیم گذاشت هیچ گرسنه ای در ایران باقی بماند. در دولت خود زنجیره کشاورزی را از بذر تا سفره مردم مدیریت می کنیم. در مرحله سوم کاری خود تورم را تک رقمی می کنیم به طوری که پیش بینی کردیم تورم را زیر پنج درصد هم بیاوریم و برای اینکار 200 پروژه تعریف کردیم.

سقف فروش نفت را در برنامه های خود چگونه در نظر گرفته اید؟
قاضی زاده هاشمی: کاری می‌کنیم که دیگر نفت را خام فروشی نکنیم. این برنامه را در دو سال ابتدای دولت، عملی می‌کنیم. مکانیزم هایی داریم که فقط فرآورده های نفتی را می فروشیم و رشد درآمدهای نفتی بودجه را کنترل می کنیم تا بتوانیم هزینه های دولت را کاهش دهیم.

برای رسیدن به این مرحله در دولت اول خود «دولت مشارکت‌جو» را تعریف کرده ایم که کارش نهادسازی است و با نهادسازی مردمی کم‌کم حوزه اجرایی را از دولت می گیرد و به حوزه عمومی و نهادهای مردمی می‌سپارد که این سبب کاهش هزینه های دولت می شود. برای همین موضوع «دولت اعتماد» کسب اعتماد مردم است که هیچ کاری را بدون اطلاع و رضایت مردم انجام نمی دهیم و برای اینکه این مشارکت مردمی منجر به پوپولیزم نشود، سکوهای گفتگو ایجاد کرده ایم. در این مدل اگر بخواهیم بنزین را گران کنیم به مردم شبیخون نمی زنیم و بعد به ریش آنها بخندیم و بگوییم خودم هم شنبه خبردار شدم.

در چنین مواردی برای روشن شدن مسئله، قیمت روز بنزین را به مردم می گوییم و برایشان شفاف می کنیم که مصرف بنزین با این قیمت به معنای آن است که یارانه بنزین از جیب شما به کشورهای همسایه می رود. بعد نظر مردم را در این زمینه می گیریم.

البته آقای روحانی در ابتدای دولتش در مورد دریافت یارانه کار خوبی انجام داد و در مورد نگرفتن داوطلبانه یارانه ها با مردم صحبت کرد که این در نوع خود یک رفراندوم بود. مردم هم قبول نکردند و پروژه به انجام نرسید، اما حرکت خوبی از طرف دولت بود. حال در این روش برای اینکه گرفتار پوپولیزم نشویم باید سکوی گفتگو نخبگانی در همیه زمینه ها درست کنیم که از وظایف صدا و سیماست؛ بعد از آن هم از مردم سوال کنیم که اینها مدلهای مختلف رفراندوم است. برای رسیدن به این مسیر یکی از کارهایی که باید در دولت اول به انجام برسد کامل شدن زیرساخت دولت الکترونیک است که مردم با شناسه خود اعلام نظر کنند.
 در کل پنج برنامه اصلی دولت مردم «شفافیت»، «گفتگو» که تکمیل کننده شفافیت است. «عدم انحصار»، «عدالت» به این معنا که تمام فرآیند رشد همه اقشار جامعه یکسان باشد و «پاسخگویی» که باید نسبت به برنامه ها پاسخگو باشیم.

در صحبت هایی که درباره دریافت حقوقتان داشتید به نحوی بیان کردید 22 میلیون می گیرد که مردم احساس کردند این رقم را پایین می دانید در حالی که این رقم معادل حقوق چند کارمند یا معلم است. در این باره توضیح دهید.
قاضی زاده هاشمی: در جایگاه یک مقام سیاسی حقوق 22 میلیون تومانی ندارم. یعنی اصلا از مجلس شورای اسلامی حقوق نمی گیرم. حقوق همکاران در مجلس نصف این مبلغ است. من استاد دانشگاه و معلم هستم و تمام اساتید با سابقه همتراز من بیشتر از این رقم دریافت می کنند، اما چون وقت کم می گذارم، از طرفی مطب و درآمد جانبی هم ندارم دریافتم همین قدر است.

در اصل حضورم در مجلس شورای اسلامی رایگان است و به در اشل یک اساتید دانشگاه حقوق می گیرم. دانشجوی رزیدنت دارم. اینکه می گویید شائبه کم و زیادی ایجاد شده، نظام پرداخت دستمزد این تفاوت در پرداخت را دیده است. این در حالی است که یک عده از قضات حقوق دو نیم برابر من که استاد دانشگاه هستم دارند. همین الان هم بعضی اساتید تمام با سابقه، بسیار بیشتر از من دریافت حقوق دارند. کم یا زیاد همه اساتید با همین ساختار حقوق می گیرند.

برخی مردم معتقدند اولویت های اول و آخر مسئولان حکومت آمریکا، مذاکره و ... است. در حالی که ما بحران های اجتماعی داریم. طلاق وضعیت خوبی ندارد، ازدواجی صورت نمی گیرد و بحران های جنسی در کشور به وجود آمده و شبکه های اجتماعی نابسامان است باورشان این است که چنین مسائلی برای مسئولان در درجه چندم قرار دارد. شما اینگونه فکر می کنید؟
قاضی زاده هاشمی: وقتی از یک جامعه قدرتمند و تمدن‌ساز صحبت می کنیم که در تقابل با تمدن های رقیب است، اول به درون خود نگاه می کند. مقام معظم رهبری «خودسازی»، «جامعه پردازی» و «تمدن سازی» را مطرح کردند. اگر انسان ضعف جسمی داشته باشد نمی تواند رزمنده خوبی باشد. فردی که ضعف فکری دارد و زود گول می خورد مذاکره کننده خوبی نیست! جامعه ای که به آن توجه نشده و قوی نباشد چگونه به مردم دنیا بگوید تمدن الگو هستیم.

آیا جامعه جهانی نمی پرسد با کدام اقتصاد؟ اگر بگوییم جامعه فرهیخته هستیم نمی‌پرسند با کدام روابط اجتماعی سازنده؟ وقتی تمدن غرب را برای میزان طلاق و روابط خانوادگی نقد می‌کنیم حق نداریم خودمان همان آسیب ها را داشته باشیم. بنابراین چنین سوال غلط است چون اینها همگی در یک راستا هستند. اینکه بگوییم برویم با آمریکایی ها صحبت کنیم، بعد بیاییم داخل را بسازیم غلط است. چون وقتی با آنها ساختی دیگر هویت انقلابی خودت را از دست داده ای.

قبول دارید بسیاری از مسئولان نمی دانند معضلات اجتماعی به کجا رسیده و در چه سطحی است؟
قاضی زاده هاشمی: بله؛ اینکه ما مسئولانی دور از مردم داریم درست است. اینها انقدر خودشان را مشغول امور دور از واقعیت کرده اند که واقعیت ها را نمی بینند.

اینها مسئول دفترهایی دارند که از صبح تا شب را برایشان برنامه می چیند. بنابراین فرصت مطالعه دارند و شرکت در برنامه های تحقیقاتی را ندارند و حتی نمی توانند تلویزیون جمهوری اسلامی تماشا کنند. سرشان در بولتن ها و گزارش هایی است که به آنها می‌رسد؛ یعنی مسئول دفترها کاملا آنها را هدایت می‌کنند. نظام اداری پر مشغله این بلا را سر مسئولان می آورد و جلسه نشینی برای آنان تبدیل به یک فرهنگ شده است. بنابراین وقتی می گوییم مشکل نرم افزاری داریم و نیازمند تغییر بنیادین هستیم همین هاست.

جایگاه یک مقام مسئول و نظام کارشناسی باید منفک اما مرتبط با هم باشند. کار محققان و کارشناسان منفک از نیاز مردم نباشند و تصمیم مدیران هم منفک از کار کارشناسی مبتنی بر خواست مردم نباشد.

خودتان چقدر از بحران های اجتماعی اطلاع دارید، درباره ازدواج سفید شنیده اید؟
قاضی زاده هاشمی: بله؛ متأسفانه برخی هویت تمدنی خود را از دست داده اند و وضعیت وحشتناکی داریم. بالاخره انسان به ازدواج نیاز دارد. اگر ازدواج با دلایل تحصیل، مشکلات اقتصادی، مسکن، سربازی کنکور و ... عقب بیفتد، غریزه کماکان در انسان هست.
الان با وجود فضای مجازی بچه 16 ساله بالغ می شود. یک روش این است که دائم جلوی اینها را ببندیم که این تنازع درست می کند. راه دیگر اینکه موانع را برداریم و کاری کنیم که طی دوره جوانی فرهنگ ازدواج به وجود آمده باشد و همراستا با بلوغ امکان ازدواج هم به وجود بیاید که اینها از کارهای دولت است. جوان باید فرهنگ همسرداری داشته باشد که با آموزش بالغ شود.

یکی از دلایلی که سبب شد وارد بحث سربازی شوم و برای حذف کنکور مُصر باشم همین است. بچه های ما هشت سال پشت سد کنکور می مانند و اصلاً برای زندگی تربیت نمی شوند. فرصت رشد اجتماعی، بازی و تخلیه هیجان ندارند. فرصت شناخت همجنس و غیرهمجنس ندارد. وقتی پا به دانشگاه می گذارند انگار بدون پرورش از یک سلول خارج شده است، غریزه هم هست بنابراین به انحراف می رود. این روند نیازمند اصلاح است.

فرزندان ایران باید از پنج سالگی وارد آموزش عمومی شوند، نه هفت سالگی. چون هوش هیجانی فرزندان (EQ و IQ) در دو سال اول شکل می گیرد و در این سال ها باید اعتماد به نفس و خلاقیت پیدا کند.

متأسفانه نظام ما نظام برخورد بامعلول است. یعنی منتظر می مانیم تا اتفاق بیفتد و بعد برای آن چاره ای بیندیشیم و با عوارضش برخورد کنیم در موضوع مواد مخدر با معتاد برخورد می کنیم، در فضای مجازی مستهجن با کاربر؛ می گذاریم طلاق گسترش یابد و زن بی سرپرست زیاد شود بعد زن بی سرپرست را مدیریت می‌کنیم در حالی که نظام برنامه‌ریزی باید با علت برخورد کند.

یعنی ببنیم چرا تمایل به مواد مخدر زیاد شده است. چرا پدر و مادر آنقدر مشغول هستند که به فرزند نمی رسند. چرا پدر و مادر رفتار با فرزند را آموزش ندیدند. لذا حزب اللهی ترین مسئول کسی است که از نیازمندترین دستگیری کند و وظیفه نخست دولت بریدن زنجیره فقر و فحشاست.

یاد گرفته ایم با مشکلات سخت افزاری برخورد کنیم. جامعه در حال حرکت است و نمی توان برای اصلاح و بازسازی متوقفش کرد، مجبوریم در حال حرکت اصلاحات را انجام دهیم. مدعی هستیم در دولت اعتماد این روش ها را داریم که بین مردم با مردم و به وسیله مردم برای مردم اقدامات لازم را انجام دهیم.

از زندگی شخصیتان بگویید. سینما می روید؟ چقدر با وسایل عمومی در سطح شهر تردد می کنید و خرید خانه را چه کسی انجام می دهد؟
قاضی زاده هاشمی: بله؛ البته اکنون به دلیل شرایط کرونا از سینمای خانگی استفاده می کنیم و فیلم ها را می بینیم. در جشنواره فجر هم اکرانی برای اهالی رسانه بود که شرکت کردم و فیلم «مصلحت» را در کنار اهالی رسانه دیدم. اهل کوهپیمایی هم هستم و مانند همه مردم با خانواده شمال، دریا و کوه می روم.

در مراسم های ازدواج بچه های فامیل  و آشنا شرکت می کنم، البته قبل از آن خواهش می کنم که شئونات و حلال و حرام رعایت شود و غنی، اقدامات شبیه آن و یا اختلاط در آن مجلس نباشد.

صله رحم و دیدار با خانواده قبل کرونا جزو کارم بود. در رفت آمدهایم گاهی بسته به شرایط از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کنم. به عنوان مثال چند بار از فرودگاه با مترو به خانه آمدم. الان که سرم شلوغ شده عمده خرید خانه را همسرم انجام می دهد، ولی پیش از این خودم انجام می دادم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *