فائزه هاشمی گفته است: جالب است بدانيد که بعد از فوت بابا ارث را مساوي تقسيم کردند.
گروه سیاسی جهان نیوز: فائزه هاشمی با روزنامه شرق گفتگو کرده است؛ اما این بار گفتگوی دختر پرحاشیه آیت الله از دوجهت متفاوت است. اول آنکه این روزنامه اصلاح طلب بهاره رهنما بازیگر سینما و تلویزیون را به عنوان خبرنگار برای مصاحبه با فائزه فرستاده است. فارغ از فعالیت های قابل تامل بهاره رهنما در ستاد قیطریه میرحسین موسوی در سال 88، شرق در توجیه چرایی انتخاب بهاره رهنما برای انجام این گفتگو نوشته است: «نهتنها جهانهای ذهنی و عینی این دو نفر از هم دور نیست، بلکه در خیلی از جنبههای شخصی و حرفهای زندگیشان اشتراکاتی نیز با هم دارند.» اما جنبه دوم تفاوت این گفتگوی فائزه هاشمی به جنس اظهارات وی برمی گردد. برای مثال فائزه گفته است: «اولا که ما خانوادگي بيشفعاليم. يعني اگر قرصهايمان را نخوريم! موجودات خطرناکي ميشويم. شوخي ميکنم!»
بخش های مهم این گفتگو را درادامه خواهید خواند:
*از چيزهايي که خيلي راضيام ميکند، منتقدبودن است؛ يعني فکر ميکنم اينکه سعي نکردم همرنگ ديگران بشوم و جاهايي که به نظرم ايراد آمده، گفتهام؛ اينکه کجا قرار دارم و در چه خانوادهاي هستم يا در خانواده نظام هستم، باعث نشود از حقيقت فاصله بگيرم. اين ويژگي را خيلي دوست دارم. سعي ميکنم همانگونه که انتقاد ميکنم، محسنات و خوبيها را نيز بگويم. معمولا با انتقادها راهحل نيز دارم؛ البته اگر گوش شنوايي باشد.
*جالب است ميگويند من مثل يک مرد سياستمدار هستم يا فائزه تنها مرد خانواده هاشمي است! البته که اينها اغراق است! مادرم وقتی اين حرفها را ميشنود ميگويد معلوم است شما در زمینه حقوق زنها هيچ کاري نکردهايد! اين همه خودتان را کشتيد، وقتي ميخواهند از شما تعريف کنند ميگويند مثل يک مرد هستيد! البته حرف درستي ميزند. يعني هرکسي به من اين را ميگويد، ميگويم توهين نکنيد. حداقل بگوييد شيرزن... . البته اين ادبيات و فرهنگ مردانه ماست، مثلا واژه خالهزنک يا چيزهاي ديگر. در ادبيات ما مردها را در صفتهاي بهتر قرار ميدهند. جالب است بدانيد که بعد از فوت بابا ارث را مساوي تقسيم کردند. پسرها تصميم گرفتند که اين کار را بکنند. حقوق آنها بود. پرسيدم «چه شد که شما ارث را مساوي تقسيم کرديد؟ بابا گفته بود؟» گفتند که نه. گفتم پس خيلي کار بزرگي کرديد. خيلي هم ممنونم، بعد ياسر به شوخي گفت شما در واقع بزرگواري کرديد. چون همه ميگويند که مردهاي خانواده هاشمي، شما و فاطمه هستند، نه ما! بنابراين شما ارثتان را به ما بخشيديد نه ما به شما. البته شوخي بود، ولي اين کار يک پايه تربيتي دارد.
*اولا که ما خانوادگي بيشفعاليم. (ميخندد) يعني اگر قرصهايمان را نخوريم! موجودات خطرناکي ميشويم. شوخي ميکنم. ما کلا پرانرژي هستيم؛ يعني انرژي که بابا داشت، فکر نميکنم هيچکدام از سياستمدارهاي حتي جوان ما داشتند. بابا و مامان هم اینجوری بودند. يعني یکجورهایی خستگيناپذيريم. من انگليس بودم، موبايل داشتم ولي وقتي آمدم ايران آن را کنار گذاشتم. چون وقتي موبايل داري دائم تلفن ميزنند. من خيلي حجم مکالماتم بالا بود؛ شماره ميافتد و زشت است که جواب ندهي. نخواهي جواب بدهي هم بعدا بايد با آنها تماس بگيري، موبايل 10 درصد منفعت دارد. همان موقع که نماينده بودم، موبايل داشتم. واقعا گاهي اوقات دستدرد ميگرفتم. آنموقع از اين هندزفريها هم نبود. بعد قبض موبايل زیادی هم برایتان میآید و هيچ فايدهاي هم ندارد. بعد با موبايل بايد در اين فضاي مجازي هم باشيم. اعتقاد دارم که اگر من در فضاي مجازي بودم تا الان اعدام شده بودم. چون بالاخره در محيط قرار ميگيريد. احساساتي ميشويد و حرفي ميزنيد که بعدا نميتوانيد جمعش بکنيد.
*شايعات دليل نميخواهد. معتقدم که بخشي از اين شايعات را افرادي خاص و با هدف ميسازند. اين را درست ميکنند که بعدا به موقع بتوانند براي تخريب يا اهدافي که دارند، از آن استفاده بکنند؛ شايعات وقتي پخش ميشود، مردم که خبر ندارند، باور ميکنند. معتقدم بخشي از شايعاتي که درباره ما و ديگران بهوجود آمد، اينگونه بود. شايد دليل شايعه طلاق اين باشد که من و همسرم در کار مستقل هستیم و اصراري نداريم که همهجا باهم باشيم. تکوتوک با هم هستيم. خودمان را خيلي به هم تحميل نميکنيم، شايد اين شايعه طلاق از اين نظر شکل گرفت.
*هرکسي ميآمد پيش من و ميگفت شوهرم اذيتم ميکند، ميگفتم خب تقصير خودت است، مثلا ميگفت من را کتک ميزند... ميگفتم خب تو هم بايد او را بزني. او اگر يک بار دست روي تو بلند کرد و تو هم همانطور پاسخ دادي، ديگر تکرار نميشود. حالا يک داستان بانمک هم هست. همان اوايل انقلاب يکي از همکارهاي فاطي برايش تعريف ميکرد که شوهرم مرتب من را ميزند و فاطي هم همين حرف را به او ميزند. چند ماه بعد آن آقا ميآيد و ميگويد اين خانم تحويل خودت. من طلاقش دادم تا تو باشي به اين ياد ندهي با من چه کار کند. بله. من معمولا خيلي خانمها را تشويق ميکنم که مواظب حقوقشان باشند چون اعتقادم بر اين است که معمولا مردها به خودي خود در خانه زورگو نيستند. زنها از ابتدا زندگي را واميدهند، در مقابل هر چيزي کوتاه ميآيند. همه چيز را براي همسرشان ميخواهند. البته زنها با عشق و علاقه اين کار را ميکنند. گاهي مردها ظرفيت اين همه محبت را ندارند و کمکم دچار توهم ميشوند و بر خانم سلطه پيدا ميکنند و رفتارهاي بد شروع ميشود.
*در مجموع شرایطی که در زمانهای مختلف داشتم و کارهایی که کردم را خیلی دوست دارم؛ هروقت به گذشته برمیگردم به آن افتخار میکنم. به آن اعتقاد دارم و از خودم راضیام. حتما اشتباهاتی هم داشتهام. در مورد روزنامه زن، بعضیها میگویند که اگر پیام فرح دیبا را نمیگذاشتی بسته نمیشد. یا ارزش این کار را داشت؟ و اما پاسخ من این بود که اولا روزنامه باید خبری باشد و باید همه اخبار را پوشش دهد. ضمن اينکه اگر آن پیام هم نبود، باز بسته میشد. چرا؟ چون شنیده بودم که گفتهاند اگر ما روزنامه فائزه را ببندیم، دیگران حساب کار خودشان را میکنند. نه اینکه من کسی باشم، بلکه به دلیل جایگاه بابا. به نظرم اگر چاپ این پیام هم نبود، به بهانه دیگری توقیف میشد. همان موقع هفتهنامه یالثارات یک ستون از این پیام را کار کرده بود و یک هفتهنامه دیگر هم که مال خانم بیات بود، دو صفحه کامل مصاحبه و حرفهای ایشان را چاپ کرده بود، آنها بسته نشدند. در حالی که یک خط خبر در روزنامه زن منجر به توقیف آن شد. یکی از ديگر دلایل بستهشدن هم کاریکاتوری درباره نابرابری دیه زن و مرد بود که در حال حاضر بیمه دیه تصادفات برای زن و مرد را مساوی پرداخت میکند. بالاخره روزنامه زن را با هدف متفاوتبودن و مؤثربودن راه انداخته بودم. روزنامه نیز نشانه موفقیت آن در تأثیرگذاری بود. البته شاید اگر اینقدر تند و تیز نبودم، روزنامه زن بسته نمیشد، در مجلس ششم در لیست مشارکت رأی میآوردم، به زندان نمیرفتم، از دانشگاه اخراج نمیشدم، فدراسیون اسلامی ورزش زنان را نمیبستند و خیلی چیزهای دیگر را از دست نمیدادم. آیا آن وقت فائزه الان بودم؟ بالاخره هر کسی روش و شخصیتی دارد، گاهی تغییر اینها هویت و ماهیت ما را نیز تغییر میدهد.
*من حرفهای فیلم تماشا نمیکنم و پیش میآيد که بعضی اوقات میرویم سینما. جمع دوستانهای داریم كه برنامهریزی میکنند که با هم به سینما برویم. قبلا خیلی از فیلمهای جشنواره فجر را میرفتم. ولی سالهاست که دیگر نمیروم، فیلمهای آقای پناهی، آقای کیارستمی، آقای فرهادی، آقای کمال تبریزی، خانم بنیاعتماد و میلانی و تعدادی دیگر از کارگردانها را هم دوست دارم. فیلمهای با موضوع زنان معمولا برایم جذابتر است. فیلمهاي آقای پرستویی و بعضی از کارهای شما(بهاهر رهنما) را هم خیلی دوست دارم.
*من هیچوقت نتوانستم ده نمکی را بهعنوان یک کارگردان بفهمم. فیلم «اخراجیها»ی او را دیدم. به نظرم بیشتر کپی بود. یعنی چیزی که دیدم، کپی بدی از «مارمولک» و «لیلی با من است»، بود. درواقع هر چه فیلم خوب دیده بودم، به صورت غیرحرفهای در فیلم اخراجیها کپی شده بود. واقعا تعجب کردم آن همه فروش برای چه بود؟ من یک فیلم بیشتر از ایشان ندیدم و اصلا به دلم ننشست. تعجب کردم از بازیگرهای برجسته که چرا با ایشان کار کردند. بههیچوجه نمیتوانم ارتباط فکری و ذهنی با او برقرار کنم... اگر خصومت شخصی بود که برای تماشای فیلمشان نمیرفتم. فکر کردم شاید اصلاح شده و از کارهای انحصارگرایانهاش دست برداشته است، ولی دیدم نه. قضاوت نادرستی بود. ایشان جزو انصار حزبالله بودند و مرتب ما را مورد لطف قرار میدادند.
*علیرغم اینکه خودم چادر سر میکنم و به حجاب اعتقاد دارم، چادر را یک نوع حجاب میدانم و نه حجاب برتر. با توجه به جایی که هستم و کاری که انجام میدهم، بعضی جاها چادر سر نمیکنم و با مانتو و روسری هستم. مثلا سوارکاری، تدریس، در کلاس یا کوهنوردی. جایی که فکر میکنم چادر مانع است، برمیدارم.
*اگر دخترهای ما حقوقشان را طلب کنند، میتوانند به نتیجه برسند. دیر و زود دارد ولی سوختوسوز ندارد. البته باید برایش هزینه بدهیم. خب حالا حسن این حرکت این است که وقتی جمعیت بیشتری مطالبهگری کنند، هزینهها سرشکن میشود ولی اگر جمع خاصی بخواهد مطالبهگری را نمایندگی کند، هزینهها برای افراد خاصی بالا میرود و سخت میشود و آن جریان به شکست میانجامد؛ درواقع هرچقدر بیشتر دخترهای ما بیایند در جامعه و دنبال حقوقشان باشند، با هزینه کمتر بهترین نتیجه را میگیرند، بهخصوص این فضای مجازی که ابزار خوبی شده برای اینکه هر شهروند درواقع یک رسانه باشد و این مطالبات و حرفها را انعکاس میدهد و خب بیشتر به گوش مردم میرسد و برخوردها با آن کمتر میشود.
شما قرص خورده تان هم خطرناکید وای به روزی که قرصتان را فراموش کرده باشید نکند والده گرامی اون روزی که گفت بریزید توی خیابانها قرصش را فراموش کرده بود؟؟؟!!!!!!!
فائزه خانم حالا که دلت خنک شد از تقسم ارث به طور مساوی و حکم قرآن را زیر پا گذاشتید خوبه به داداش محسن پیشنهاد بدهید که یک همه پرسی هم در مورد حجاب بگذاره شاید اونهم ریشه ای حل شد و شما لازم نباشه این چادر سنگین را همه جا حمل کنی ببین خانم سلحشوری گردن درد گرفته از چادر، برای شما عبرت بشود!!!!!.
سلام ایشان منکرحکم ارث نشدند که بگویی انرا زیر پا گذاشتند خودشان دوست داشتند مساوی تقسیم کنند واین کار هم شرعا اشکالی ندارد.البته فتنه ۸۸ وحضورشان فراموش شدنی نیست.خوب بود خانم هاشمی برای بعضی از رفتاروگفتاروموضعگیریهایش یک اصولی غیر ازحب وبغض سیاسی وهوای نفس قرار می دادند
اگر برادری از حق خودش به خواهراش ببخشه ،حکم اسلام رو زیر پا گذاشته؟
مثلا اکثر زن های ایران که مهریه از شوهرانشان طلب نمی کنند در صورتی که در قرآن به آن تاکید شده حکم اسلام رو زیر پا گذاشته اند یا آنهایی که مهریه از شوهرانشان طلب کردند به حکم قرآن عمل کردند؟ واقعا این سطح درک از آیات قرآن تعجب داره که حتی معنی تحت الفظی قرآن رو هم نمی فهمید وای به حال مفاهیم معنوی قرآن
یک مثال : پدر بزرگ و مادر بزرگ من سهم ارث خودشون رو در هنگام فوت فرزندشون به نوه هاشون بخشیدن و هیچ چیزی طلب نکردند، یعنی انها هم حکم قرآن رو زیر پا گذاشتند ؟
بخشیدن حق برادر به خواهر یا بالعکس اشکال شرعی ندارد حتما هم ثواب داره، ولی ایشان بیانش طوری است که همه جا حقوق مساوی برای زن و مرد را تبلیغ میکند کانه خداوند متعال تبعیضی قرار داده و ایشان میخواهد آن را بردارد این تفکر غلطست که باید مورد نقد قرار گیرد ایشان مثلا مدافع حقوق زنان است و میخواهد افکار فمینیستی را رواج دهد.
گفته چادر حجاب برتر نیست و هر جا مانع باشه برمی دارم
خانم هاشمی پس عملا آن را حجاب برتر می دانی چون وقتی مجبور بشی بر می داری
مثل اینکه کسی تاکسی را به اتوبوس ترجیح دهد ولی اگر مجبور شود سوار اتوبوس می شود
اف بر خاتمی و مریدانش که مرحوم هاشمی را به قتلهای زنجیره ای متهم کردند. انتظار داریم که ایندفعه فائزه خانم خواب بابا را ببینند و از ایشان در مورد این اتهام سنگین سوال کنند.
نشون دهنده ی هزاران میلیارد هزینه کرد برای تبلیغِ تهران تشریف نداشتی ببینی هرچند قدم پوستر تبلیغاتی محسن هاشمی زده شده حتی تو کوچه پس کوچه های جنوب تهران
کجا صحبتی از نظر مردم بود که شما پارازیت انداختید؟
مردم با کسی عقد اخوت نبسته اند. نظر مردم ثابت نیست و دائم تغییر می کند. مانند سالهای 84 و 88 که کاملا برخلاف سال 92 و 96 بود....
عمق کینه و دشمنی ایشان و خانواده اش به آقای ده نمکی به دلیل انتقادهای ده نمکی از خانواده ایشان در سالهایی است که کسی جرات انتقاد از مرحوم هاشمی را نداشت. زمانی که خیلی از خودبزرگ بین های امروزی هنوز مفهوم آزادی بیان و انتقادپذیری را نمی دانستند. چقدر کینه! نوع انتقادش به ده نمکی را یک بار دیگر بخوانید تا به عمق کینه ایشان پی ببرید. از نظر اینها همه آزادند که حتی به امام معصوم هم توهین بکنند اما اگر کوچکترین انتقادی به خانواده مرحوم هاشمی داشته باشی می شوی تندرو و انحصارطلب و ...
ای کاش آقایون حداقل راجع به حجاب خانم ها نظر نمی دادن... این یک فقره رو به خود خانمها بسپارید... مگه ما میگیم چرا آقایون ورزشکار با این ظاهر زننده تو تلویزیون نشان داده می شن
خانم . باور کن پدرت از دنیا رفته و با مصاحبه و بد دهنی و بی پروایی نمیتوانی اورا در خاطره ها زنده کنی و نمی توانی به بی مسئولتی دردوران حضور ایشان باز گردی. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت
در مورد اینکه انصار حزب الله شما را مورد لطف قرار می دند بهتر است به سخنرانی پدر بزرگوارتان در نماز جمعه در مورد بی حجابها و فرستادن آنها با اردوگاههای کار اجباری مراجعه بفرمایید
خب چون ایشان فرزند یک نفر روحانی هستند دلیلی نیست که ایشان را از انتقاد محروم کنند بالاخره نظام باید به ازادی های اجتماعی پایبند باشد و این که بعضی جوان ها در سایت شما این افکار رانمی پذیرند پس باید انتخابات را هم نفی کنند . دیر یا زود با افزایش اگاهی های اجتماعی این خواسته ملت تحقق خواهد یافت .
این خانم ناروا و بی هیچ منطق درستی از فیلمهای آقای دهنمکی انتقاد کرده است ، در حالیکه آقای دهنمکی عزیز هم رزمنده بوده و هم عدالتخواه است و بسیار کارگردان و نویسنده خوبی است و وطن اش را دوست دارد
چرا دوستان تخم نفرت و توهین پخش می کنید ایشان نگفتند که بی حجاب می شوند بلکه بجای چادر روسری و مانتو و سایر حجاب ها استفاده می کند . بد است اینطور تاختن و خود را مظلوم نشان دادن . اثرات منفی تفکرات سیاسی بر حوزه اخلاق در اظهار نظر ها چربیده است بهوش باشید اینده از هم اکنون من و شما شروع و ادامه می یابد نکند با رفتار های اینچنینی شما و ما را بکوبند .
خوب شد شما مشاور خانواده نشدی !
گرچه مردی که دست رو زنش بلند کنه لایق یدتر از این هاست ولی شما سال ۸۸ هنرت رو نشون دادی لطفا دیگه وارد مسائل خانواده نشو
فائزه خانم مصاحبه شما را بدقت مطالعه و درقیاس با هرانچه نویسندگان وصاحبان علوم انسانی و مذهبی با قلم خود اوردند به این نتیجه رسیدم که قبل از اینکه جامعه به وجود شما محتاج باشد از حصور شما نگران است چون تجربه ثابت کرده که آرامش مردم را سلب ودر درستی راهتان شک کنید که پیرتر شوید امکان جبران آن وجود ندارد .
"اگر خصومت شخصی بود که به تماشای فیلم هایشان نمی رفتم"!!
این یکی دیگه آخر آخر استدلال بود !
آقا کمرم!!
همچی گفت "کپی از هرچی فیلم خوب"؛ گفتیم الان هفت هشت ده تا از اون درجه یک های هالیوود رو قطار می کنه، می زنه تو پوز ده نمکی. آخه تیپ مارمولک و لیلی با من است چه ربطی داره به تیپ اخراجی ها؟؟؟؟
این حجم ایشان را تخریب می کنید لااقل بفرمائید که ایشان هیچ ریاکاری ندارد و صاف و صادق بدون چاپلوسی و پاچه خواری حرف دلش را می زند این در حالیست که خیلی ها ولائیم ولائیم لقلقه ی زبانشان هست ولی عملکردشان بر خلاف زبانشان بوده راحتتر اینکه حرف زبان و دلشان یکی نیست.
از همه از نظام انتقاد می کنید ولی اگر کسی از شما انتقاد می کرد تاوانش را بخوبی پس می داد .
فرد منتقد خواهان تبدیل کردن امور به نحو احسن است ولی شما از خودتان هیچ انتقاد نکردید چرا همه استاد دانشگاه در دانشگاه ازاد شدید نگفتید مگر ملک شخصی کسی است که تمام مناسب ان به یک خانواده داده شود ان هم بدون تخصص و مهارت خاصی
پاسخ سؤال فوق در آیه 60 سوره «نور» بیان شده است، در این آیه مى خوانیم: (زنان از کار افتاده اى که امیدى به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نیست که لباس هاى [روئین] خود را بر زمین بگذارند به شرط این که در برابر مردم خود آرائى نکنند)؛ «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجات بِزِینَة».
در واقع براى این استثناء دو شرط وجود دارد:
نخست این که: به سن و سالى برسند که معمولاً امیدى به ازدواج ندارند، و به تعبیر دیگر جاذبه جنسى را کاملاً از دست داده اند.
دیگر این که: در حال بر داشتن حجاب، خود را زینت ننمایند.
روشن است: با این دو قید مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت و به همین دلیل، اسلام این حکم را از آنان برداشته است.
این نکته نیز روشن است: منظور برهنه شدن و بیرون آوردن همه لباس ها نیست، بلکه تنها کنار گذاشتن لباس هاى رو است که بعضى روایات از آن تعبیر به چادر و روسرى کرده است «اَلْجِلْبابُ وَ الْخِمار».
ما هم از اول همین را میگوییم که موجودات خطرناکی هستید و هر روز برای ضربه زدن به رنگی در امده و موج سواری می کنید نمی دانم از جان این ملت چه می خواهید و ملت برای جند ماه باز داشتی پدرتان هرینه سنگی را پرداخت کرده و می کند