آقای آخوندی در آلمان، بعد از هگل که اصل مدرنیته را مورد پرسش قرار داد، هایدگر تکنولوژی مدرن را مورد پرسش اساسی قرار داد و این رویکرد تا هابرماس نیز تداوم دارد. چه میشود که این پویندگی در یک کشور بسیار تکنولوژیک و فنسالار همواره تداوم دارد ولی در ایران که پرسشگری از عصر فارابی آغاز شده بود، اینک به انحطاط در نقد و پرسش رسیدهایم؟!
گروه سیاسی جهان نیوز: عباس آخوندی که برخی کارشناسان او را یکی از ضعیف ترین وزاری پس از انقلاب می دانند، اخیرا رو به اظهارات فلسفی و تاریخی آورده است.
به گزارش جهان نیوز، وی که طی پنج سال وزارت در مسکن و شهرسازی، قیمت مسکن را به بالای 70 درصد افزایش داده و عملا مسکنی هم برای مردم نساخت، پس از نوشتن یکسری یادداشت های غیرمرتبط با حوزه مسکن در برخی روزنامه ها، اخیرا در مباحث فلسفی و تاریخ تحلیلی نیز ورود کرده است.
با این وجود سوالات ذیل تنها بخشی از سوالات پرسیده شده خبرگزاری اصلاح طلب ایلنا از عباس آخوندی درباره مدرنیته، سنت، تکنولوژی و هگل! است که از نظر می گذرد:
*در دورههایی مکانیزاسیون به عنوان وجه تکنولوژیک مدرنیته وارد ایران شد و یک نسبتی با ابعاد مکانیکی دنیای مدرن در ایران ایجاد شد و این فرآیند مکانیکی به بن بست میخورد. چه چیزی باعث عدم بسط تکنیکی مدرنیزاسیون در ایران شد؟ فرآیندهای عقیدتی و سنتباور چه نقشی در بسط یا عدم بسط تکنولوژی در ایران، به عنوان ظاهر مدرنیته داشتند؟
*در اروپا، افرادی نظیر هگل بودند، که مدرنیته را به پرسش اصلی مدرنیته تبدیل کردند و خود مدرنیته که یک فرآیند بود مورد پرسش و تامل واقع شد. در این میان افرادی هم بودند که technology را با T به مثابه یک بحران مینوشتند، آیا در ایران، ایران و مدرنیته مورد پرسش واقع شدهاند؟
*ایرانیان در مواجهه با تکنیک، با پدیدهای مواجه میشوند که داریوش شایگان به آن نام «افسونزدگی جدید» میدهد و «هویت چهل تکه و تفکر سیار» را هم محصول این افسونزدگی میداند. این وضعیت افسونزده، مولود اقدامات ماست و یا بر ما تحمیل شده است؟ آیا این نامگذاری، دقیق است؟
* بازآفرینی در سنت، سامان جدیدی خلق میکند؟ امکان عدم توفیق بر حسب نوع روابط است؟
*در صحبتهایتان به اثرپذیری یونان و هند از ایران برای شناختشان از یکدیگر اشاره کردید و اینکه در دورانی ایران منشور تعریف کشورها برای یکدیگر بود. مفاهیم مدرن نیز برای ایران از طریق عثمانی و روسیه تزاری وارد شد که هر دو روابط فرساینده با غرب داشتند، آیا این اقتباسگری زاویهدار، منجر به تولید روابط فرساینده میشود؟
* در آلمان، بعد از هگل که اصل مدرنیته را مورد پرسش قرار داد، هایدگر تکنولوژی مدرن را مورد پرسش اساسی قرار داد و این رویکرد تا هابرماس نیز تداوم دارد. چه میشود که این پویندگی در یک کشور بسیار تکنولوژیک و فنسالار همواره تداوم دارد ولی در ایران که پرسشگری از عصر فارابی آغاز شده بود، اینک به انحطاط در نقد و پرسش رسیدهایم؟
جدای از اینکه عباس آخوندی به این سوالات چه پاسخ هایی داده؛ اما وی که پیش از این به علت اختلاف با دولت، از کابینه روحای کناره گیری کرده در بخشی از این سوال و جواب های فلسفی حسن روحانی را نیز مورد نقد قرار داده است.
آخوندی گفته است: همین چند روز پیش آقای رئیسجمهور در سخنرانیاش عنوان کرد که ما آب دریا را شیرین و سپس به کویر منتقل میکنیم. یعنی به درگیری با اغواگری بزرگتر از گذشته مواجه شدیم. در گذشته در تخصیص آب به زایندهرود فریب خوردیم و اکنون در تامین آب برای زایندهرود دچار فریبخوردگی هستیم. داستان به همین سادگی است که آقایان میگویند: آب را در دریای مازندران شیرین میکنیم و به سمنان میآوریم یا از دریای عمان شیرین میکنیم و به کرمان و زاهدان میآوریم! اقلیم، چیزی بسیار فراتر از آب است. کسی هم در ایران عبرت نمیگیرد. وقتی که رئیسجمهور در مجلس چنین چیزی را مطرح میکند، هیچ صدای مخالفی برنمیخیزد!