اقمار رسانهای غرب از این رهگذر درصددند به جامعه القا کنند که قوه قضائیه بهعنوان یکی از ارکان مهم نظام اسلامی مانع از سرمایهگذاری سرمایهداران و فراری دادن آنها میشوند و از سوی دیگر میکوشند که روند دادرسی و فرایند قضایی را ناعادلانه معرفی کنند.
چرا صدای بی بی سی و ضد انقلاب درآمده است؟
محمدصادق کوشکی
4 دی 1397 ساعت 16:51
اقمار رسانهای غرب از این رهگذر درصددند به جامعه القا کنند که قوه قضائیه بهعنوان یکی از ارکان مهم نظام اسلامی مانع از سرمایهگذاری سرمایهداران و فراری دادن آنها میشوند و از سوی دیگر میکوشند که روند دادرسی و فرایند قضایی را ناعادلانه معرفی کنند.
جهان نیوز - دکتر محمدصادق کوشکی: هیاهوی رسانهای و شانتاژهای خبری بعد از هر برخورد قاطع قوه قضائیه با دانهدرشتها اتفاقی نهچندان جدید است و نمونه آن را در غائله دراویش و اعدام «محمد ثلاث» شاهد بودیم. گویی این دستپاچگی و واکنشهای هدفدار به یک رسم مألوف در طیف ضدانقلاب خارج نشین تبدیلشده که از هر مجرم و مفسدی بهطور پیشفرض حمایت کنند و آن را دستمایه سیاه نمایی جمهوری اسلامی قرار دهند. اگر بخواهیم فقط یک دلیل و گواه برای درستی راهی که دستگاه قضا در مبارزه با مفاسد در پیش گرفته اقامه کنیم، حمایت سنگین رسانهای بیگانگان از «باقری درمنی» و اعتراضات هدفمند به اعدام وی است. بهعبارتدیگر، مخالفت سازمانیافته بیبیسی بهعنوان بازوی رسانهای استعمار پیر با اعمال اشد مجازات برای یک ابر مفسد اقتصادی و متلاشی کردن شبکه تحت امر وی، ثابت میکند که این نهاد انقلابی، درست، به موقع و بهجا به هدف زده است.
نگاهی به سوابق «درمنی» نشان میدهد که وی از یک طرف با کانونهای فساد سیاسی به گونهای مرتبط است که مجرمین سیاسی – امنیتی حاضر بودند برای وی وثیقه بگذارند و از سوی دیگر، رفیق گرمابه و گلستان مفسدین اقتصادی مشهور مثل بابک زنجانی و امثالهم بوده است. حمایت بیبیسی و برخی محافل داخلی در کنار زد و بند وی با کانونهای بسیار مسئلهدار اما زاویه دیگری را هم نمایان میکند که حائز تأمل و تفکر فراوان است. هارمونی مجموعهای از منفورترین دشمنان انقلاب اسلامی در جانبداری مغرضانه از فردی که به صورت شبکهای مبادرت به فساد گسترده کرده است، حاکی از این واقعیت که ماجرای فساد اقتصادی درمنی، یک امر فردی با انگیزههای سودپرستانه نیست، بلکه جزئی از یک چرخه فساد است که یک سر آن به نیروهای برانداز داخلی بازمیگردد که برای وی وثیقههای سنگین ارائه میکنند و سر دیگر آن به سازمانها و کشورهای معاند و مخالف میرسد که 40 سال است سودای سرنگونی نظام اسلامی را در سر میپرورانند.
مهمتر اینکه مرور این سرنخها این حقیقت را به دست میدهد که قوه قضائیه و نیروهای امنیتی، روی نقطه اتصال و یکی از حلقههای رابط بین جریان «برانداز سیاسی» و «مفسدان اقتصادی» دست گذاشتهاند که صدایشان در آمده است .درمنی فردی نیست که بهعنوان مثال، در یک فعالیت تجاری دچار خطاهای بزرگی شده باشد و چنین تصوری، بیتردید، سادهانگارانه و سطحی است.
حل کردن این معادله سخت نیست که مجموعهای از چهرههای بدنام را در یک طرف قرار دهیم، در سوی دیگر معادله، حمایت سرویسهای جاسوسی انگلیس، آمریکا و ... را بنشانیم و آنگاه به نقطه اشتراک آنها که افرادی نظیر درمنیها هستند برسیم. از این رو، اگر بیبیسی و بعضی از محافل به اصطلاح رسانهای – هنری به این اعدام و نظایر آن واکنشهای عجولانه نشان نمیدادند، شاید برخی به درستی این اقدام و درایت دستگاه قضا برای اجرای شجاعانه و قاطعانه عدالت شک میکردند و میپرسیدند مگر نه این است که سنگ محک درستی تصمیمات انقلابی، اعتراض و هیاهوی دشمنان است، پس چه شد که هیچ صدایی از براندازان و بیگانگان درنیامد؟! وقتی ضربهای به عضوی از اعضای یک فرد میخورد، طبیعی است که داد و فریادش بلند شود وگرنه کسی انتظار ندارد کسی که آسیبی نخورده، فغان و فریاد سر دهد!!
نکته دیگر در این خصوص اینکه ورود رسانههای معاند را میتوان در راستای فراهم کردن آتش تهیه برای «جنگ اقتصادی» تفسیر کرد، چراکه امثال درمنیها افسران این عرصه جدید تقابل با نظام سلطه هستند و با حمایت از آنها میتوانند این حربه را بکار گیرند. اقمار رسانهای غرب از این رهگذر درصددند به جامعه القا کنند که قوه قضائیه بهعنوان یکی از ارکان مهم نظام اسلامی مانع از سرمایهگذاری سرمایهداران و فراری دادن آنها میشوند و از سوی دیگر میکوشند که روند دادرسی و فرایند قضایی را ناعادلانه معرفی کنند. این در حالی است که ازاله مفاسد، مثل درمان بیماریها برای حیات اقتصادی جامعه از اوجب واجبات به شمار میآید. به فرموده رهبر حکیم انقلاب اسلامی: «برخورد با مفسد اقتصادی موجب امنیت اقتصادی است برای غیرمفسد. غیرمفسد کیست؟ اکثریت مردم. مفسد اقتصادی تعداد معدودی هستند؛ سوءاستفادهچیها. با اینها برخورد سخت بشود تا اکثر مردم، اکثر فعالان صحنه اجتماع که در امر اقتصادی کار میکنند، احساس کنند دارای امنیتاند و راه صحیح آن راهی است که آنها پیش گرفتهاند.» (7 تیر 86)
از سوی دیگر، نهادهای به اصطلاح حقوق بشری هم به دنبال گرفتن ماهی از آبی هستند که خود آن را گلآلود کردهاند. اساساً تفکیک بهانههای حقوق بشری از منظومه توطئههای ضد ایرانی امری محال است. در آشوبهای هدایت شده زمستان سال گذشته دیدیم که موجی از تحریمها در این حوزه علیه افراد و نهادهای حقیقی و حقوقی وضع شد و هنوز هم یک پای ثابت اتهامات غرب در خصوص نقض حقوق بشر در ایران اسلامی، به اعدام مفسدینی ربط پیدا میکند که حکم آنها پس از طی مراحل دقیق قانونی و تجدیدنظرهای موشکافانه به مرحله اجرا میرسد. در کذب بودن نگرانی حقوق بشری غربیهای اتوکشیده متمدن همین بس که چشم خود را به اعدامهای وحشیانه و بدون طی شدن روند قانونی در عربستان میبندند، از جنایت آنها در یمن ابراز انزجار نمیکنند که هیچ، حتی حمایت هم میکنند و با استانداردهای دوگانه بلکه چندگانهای که تعریف کردهاند، فقط به دنبال نقد کردن چکهای خود و دوشیدن گاوهای شیرده منطقه هستند. بنابراین، نگرانی حقوق بشری آنها در خصوص مفسدین اقتصادی فاقد وجاهت، مغرضانه و در امتداد سریال دشمنیهای گذشته برای تغییر نظام و یا حداقل تغییر محاسبات جمهوری اسلامی است.
طرفه آنکه این اتفاق مبارک، نیاز مبرم کشور به تعقیب و تداوم چنین برخوردهای راهگشایی را نشان میدهد و لازم است که سر حلقهها و رابطین فساد سیاسی، اقتصادی و البته فرهنگی زده شود تا جای تنفس برای فعالیتهای پاک دستانه در حوزههای مختلف فراخ شده و روند اعتلا و پیشرفت انقلاب اسلامی در آستانه 40 سالگی بیش از گذشته و با شتاب طی گردد.
منبع:حمایت
کد مطلب: 661177
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/661177/چرا-صدای-بی-سی-ضد-انقلاب-درآمده