به گزارش
جهان نيوز به نقل از مشرق، وقتی بحث از کشورهای در حال توسعه است، قطعاً حمایت از صنایع، محصولات و کسبوکارهای داخلیِ نوپا به طرق مختلف از جمله تعرفهگذاری یکی از روشهای رایج است، اما وقتی صحبت از غولهای اقتصادی جهان مانند آمریکا و آلمان است، اساساً بکارگیری تعرفه به روشی متفاوت و با کارکردی متمایز است.
ترامپ چند روز پیش به استثناشدنِ متحدان آمریکا (اروپا، کانادا و مکزیک) از افزایش تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات فولاد و آلومینیوم پایان داد. مقامات این کشورها که تلاش زیادی برای گرفتنِ این امتیاز کرده بودند، در مذاکرات هفتههای گذشته نتوانستند آن را به یک استثنای دائمی تبدیل کنند و حالا در کنار سایر کشورها از جمله چین که از مارس ۲۰۱۸ طبق دستور اجرایی ترامپ مشمول افزایش تعرفه شده بودند، باید به فکر مقابله به مثل یا درمانی دیگر باشند.
کمیسیونر تجاری اتحادیه اروپا این اتفاق را «روزِ بد تجارت جهانی» نامید. قانون دهه ۱۹۶۰ یِ آمریکا به رئیسجمهور اجازه میدهد علی رغم قوانین سازمان تجارت جهانی، در صورت تهدید امنیت ملی تعرفههایی را بر کالاهای وارداتی وضع کند.
همزمان فارِن پالیسی به نقل از چند منبع مطلع گزارش داد واشینگتن ممکن است به زودی تحریمهایی را علیه شرکتهای سهیم در ساخت لوله جدید گاز روسیه که از طریق حوزه بالتیک به قلب اروپا میرسد، وضع کند. چند شرکت اروپایی از جمله آلمانیها در میان سازندگان خط لوله هستند.
بالاگرفتن ناهماهنگیهای اقتصادی در حوزه فراآتلانتیک نگاه کارشناسان را به خود جلب کرده است. پایگاه تحلیلی آتلانتیک، تعرفههای جدید ترامپ را «احمقانه» خوانده و نوشته است تعرفه گذاری میان قدرتهای اقتصادی، مانند قطع عضو در جراحی است، یعنی تنها زمانی به کار میآید که هیچ راه دیگری جوابگوی رفع خطر مهلک نباشد. زیرا همواره ضرر دارد و تنها زمانی برقرار میشود که فوایدش به مضرات قطعیاش بچربد. بنابر این ترامپ باید به سه پرسش پاسخ گوید:
کدام خطر مهلک پیشِ روی اقتصاد آمریکا است؟
آیا فروش محصولات صنایع آلومینیوم و فولاد آمریکا در خارج به قدری کاهش یافته که ترامپ با افزایش قیمت محصولات وارداتی، عزم خود را جزم کرده تا بازار داخلی را برای آنها نگه داشته، از ورشکستگیِ قریبالوقوع آنها پیشگیری کند؟ خیر.
آیا برای رفع آن هیچ راه دیگری پیشِ روی ترامپ نیست؟
اگر خطر مهلکی پیشِ روی صنایع آمریکا نیست، بنابر این ترامپ برای رفع چه چیزی تعرفه وضع کرده است؟ آتلانتیک پیشنهاد میدهد فرضیه دیگری را بررسی کنیم و آن، تلاش ترامپ برای ایجاد وقفه در روندهای کنونی اقتصادی اروپا است. این پیشنهاد، بد نیست. اروپا طی سالهای اخیر رشد نسبتاً متداومی داشته و آلمان بار دیگر به قدرت صنعتی جهانی تبدیل شده است. با ادامه این روند، حاکمیت آمریکا طی دهههای بعد بر اقتصاد جهان لطمه میبیند. شاید ترامپ رودربایستیِ آمریکا را کنار گذاشته و میخواهد در این پیشرویِ اروپاییان سهیم نباشد.
خوب اگر چنین دلیلی برای برقراری تعرفههای آمریکا بر صنایع اروپایی موجه باشد، چه دلیل و در چه زمانی برای پایاندادن به تعرفهها وجود خواهد داشت؟ به بیان دیگر، آیا واقعاً رفتار اروپاییان، کانادا و مکزیک یا روندهای جاری تغییر خواهد کرد؟