روحانی یک فرد امنیتی است نمی تواند شبیه خاتمی و هاشمی باشد/ خاتمی تا پایان ریاست جمهوری از روحانی حمایت خواهد کرد/ دولت در اقتصاد شکست خورده است/ باید نیروهای اصلاحطلب افکار عمومی را روشن کنند که روحانی این همانی با گفتمان ناب اصلاحات ندارد
روحانی فرد دوم کشور و فرد اول مدیریت اجرایی است. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، عضومجمع تشخیص مصلحت و عضو مجلس خبرگان رهبری است و همچنین در مجلس دهم با آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز همسویی دارند. به عنوان یک کنشگر نمیپذیرم روحانی با توجه به جایگاهش به عنوان رئیس شورای امنیت ملی قادر نیست کاری انجام دهد.
گروه سیاسی جهان نیوز: عبدالله ناصری، مشاور عالی خاتمی، طی گفتگویی نکات قابل تاملی درباره حسن روحانی و عملکرد او بیان کرده است.
این چهره نزدیک به خاتمی مدعی شده که روحانی یک فرد امنیتی است و به هیمن دلیل با هاشمی و خاتمی متفاوت است و نیروهای اصلاحطلب امروز میتوانند با صراحت عنوان کرده و افکار عمومی را روشن کنند که روحانی این همانی با خاتمی یا گفتمان ناب اصلاحات ندارد.
به گزارش جهان نیوز، گزیده ای از اظهارات عبدالله ناصری در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب همدلی به شرح ذیل است:
*خدا آقای هاشمی را رحمت کند، ایشان تمایل زیادی به گفتمان توسعه سیاسی و اجتماعی نداشتند و در این حوزه ضعیف بودند اما آقای خاتمی از اول گفت که «نیامدم تا مساله اقتصاد را حل کنم بلکه برای رونق به حوزه فرهنگ و سیاست آمدهام». واقعیت این است که مشکل جامعه ما نیز همین بود و همانها که دیروز مخالف آقای خاتمی بودند، امروز معتقدند که ایشان به رغم اینکه گرانیگاه گفتمانش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود اما در حوزه اقتصاد هم موفقتر از دوره سازندگی عمل کرد.
*جریان رقیب دوم خرداد فهمید که نقطه قوت جنبش اصلاحات در رونق مطبوعات است برای همین نشستند و برنامهریزی کردند تا پس از موضوع قتلهای زنجیرهای که یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی معاصر ایران بود با مطبوعات برخورد کنند.بدون شک بیشترین سهم در تبیین و افشاگری قتلهای زنجیرهای را روزنامهها داشتند و پس از آن، همان کسانی که طراح بودند و از وزارت اطلاعات بیرون رانده شدند، آمدند و در جای دیگری به این نتیجه رسیدند که باید برای مطبوعات هم برنامهریزی کنند و یک آچار فرانسه و ابزار دستی هم نام به «سعید مرتضوی» پیدا شد و برخوردهای خشن صورت گرفت. این اتفاق نیروهایی که در همان زمان رشد کرده بودند را از عرصه بیرون کرد اما یک نقطه عطف دیگر هم داریم که تاثیرات سوء زیاد داشت و آن در سال 1388 بود. در این سال توقیف همه جانبه در کار نبود اما شناسایی و برخورد با صاحبان قلم رخداد که این هم شیوه جدید اقتدارگرایان در برخورد با مطبوعات اما به نوعی دیگر بود.
*تلقی من به عنوان یکی از منتقدان به این نقص این است که شخص آقای روحانی و به دنبال آن تیم ایشان متوجه نشدهاند که رسانه چیست، کجاست و چه کارکردهایی برایشان دارد و اتفاقا از همین نقطه ضربه خوردند و تیم ایشان نتوانست با حجم حملات علیه دولت مقابله کند و آقای روحانی هم تا امروز این ارزیابی را نداشته که رسانه تا چه حد میتواند در افکارسازی موثر عمل کند.
*موضوع سخنگویی دولت تا امروز جدی گرفته نشده است. البته این ایراد به هیچ وجه متوجه آقای نوبخت نیست چون ایشان منصوب شدهاند و کارشان این نیست. در دولت دوم، آقای «محمد قوچانی» در ریاست جمهوری فعال شدند تا بتوانند این کار را انجام دهند یا میشد از آقای «فریدون وردینژاد» در این حوزه کمک گرفت که سوابق رسانهای بسیار خوبی در کارنامه دارند اما عملا هیچکدام در جایگاه جدی و تخصصی خود قرار ندارند و کماکان در دارد بر روی همان پاشنه می چرخد
*نکته مهم این است که شخصیت سیاسی آقای روحانی در پرتو نهادهای امنیتی شکل گرفته است برای همین هیچوقت نمیتواند رویکرد آقای خاتمی یا سالهای اخیر مرحوم آقای هاشمی را داشته باشد.
*علیرغم پشتوانه و رای اصلاحطلبی که همراه روحانی است اما متاسفانه به گفتمان اصلاح طلبی و حوزه اصلاحات بسیار کم لطفی شد نه از آن بابت که در دولت به مسئولیت گرفته نشدند اما گلوگاههای اصلی قوه مجریه به دست کسانی سپرده شد که در ماهیت اصلاحطلب نیستند و در مواردی مخالف آن هستند و ناگفته نماند که بیش از هرکس آقای روحانی هزینه آن را داد. نیروهای اصلاحطلب امروز میتوانند با صراحت عنوان کرده و افکار عمومی را روشن کنند که روحانی این همانی با خاتمی یا گفتمان ناب اصلاحات ندارد.
*معتقدم برای کنشگران و نخبگان و گروه های مرجع، مخصوصا در دولت دوم این تمایز خیلی هویدا شده است چراکه آقای روحانی به یک سوی دیگر میرود و گفتمان رهبری جبهه اصلاح طلب چیز دیگری است با وجود این تمایزات، آقای خاتمی تا آخر دوره ریاست جمهوری دست از حمایت روحانی بر نمی دارد.
*روحانی ناخواسته نتیجه سیاست پیشگی و نحوه مدیریت و تعاملش با گفتمان انتخاباتی اش باعث شده امروز افت داشته باشد و اقبالش از نظر سیاسی کم رنگ تر شود. همان اندازه که روحانی نتوانست برای اهداف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی از رسانه استفاده کند به همان میزان در مسائل اقتصادی هم شکست خورد. در وضعیت ناهنجار جامعه با بحران های اقتصادی، تلقی همگانی این است که اقتصاد بر همه مسائل سایه انداخته است. مدل اقتصادی جامعه ریشه در سیاست ورزی حاکمیت دارد که البته نقش دولت هم زیاد است. روحانی نباید و نمی تواند کابینهاش را سرزنش کند و ادعا کند نمیگذارند که کارهایی صورت بگیرد. در دوره خاتمی هم نمی گذاشتند.
*به هر حال روحانی فرد دوم کشور و فرد اول مدیریت اجرایی است. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، عضومجمع تشخیص مصلحت و عضو مجلس خبرگان رهبری است و همچنین در مجلس دهم با آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز همسویی دارند. به عنوان یک کنشگر نمیپذیرم روحانی با توجه به جایگاهش به عنوان رئیس شورای امنیت ملی قادر نیست کاری انجام دهد.
*اگر آقای روحانی بعد از برجام، رفع حصر را که به عنوان یک مطالبه عمومی و حتی مطالبه اصولگرایان خوشخیم است، در دستور شورای امنیت ملی قرار می داد، قابل حل بود زیرا کانون اصلی قدرت به این نتیجه رسیدند که فضا را باید عوض کرد و پرونده ۸۸ را بست. البته اقداماتی در آینده نزدیک صورت خواهد گرفت اما برنده اش روحانی نیست. اگر او بعد از برجام این خط را دنبال میکرد زمینه تعامل و آشتی ملی صورت میگرفت. متاسفانه اما اشتیاقی در آقای روحانی نمیبینم. کسی که بستر ذهنیت سیاسی اش در جاده و یا افق امنیت شکل گرفته است، نمی تواند این نکته را به خوبی درک کند البته ایشان سوءنیت ندارند اما رفع حصر یک اتفاق است که روی سیاست داخلی و خارجی تاثیر میگذارد و این تاثیر بر روی اقتصاد هم مشاهده خواهد شد و بخش خصوصی را نسبت به امنیت امیدوار میکند تا، فضای سیاسی آرام می شود.
*کسانی که روحانی را معرفی کردند از قبل او را میشناختند و هیچ خلا در آگاهی نسبت به وی نداشتند و علتش مساله ملی بود و هیچ وقت نگفتند که ایشان اصلاحطلب هستند و گفتند این جریان را همراهی میکنند. یک مکانیزم باعث شد تا اصلاحات به سمت روحانی برود.رای آوری روحانی از عارف بیشتر بود. اگر هاشمی رد صلاحیت نمیشد، اصلاح طلبان از ایشان حمایت میکردند. شرایط به نحوی بود که اگر همه نیروهای اصلاحطلب و هوادار هاشمی پای روحانی نمیآمدند و هم عارف رای نمیآورد، کسی به ریاستجمهوری میرسید که ادامه دهنده ۸۴ بود.
*آقای روحانی امروز نسبت به آقای روحانی قبل از ۹۲ تغییر کرده و رویکردهایش با این که در تیم مذاکره کننده هستهای و دبیر شورای امنیت ملی بود، عوض شده است.