نکته جالب این است که «سه رخ» سومین فیلم پناهی در دوران ممنوعالکاری او است و به نظر میرسد ضعف نهادهای نظارتی بر فعالیتش باعث شده او بتواند در این بازه زمانی نهتنها 3 فیلم بسازد، بلکه هر بار با این آثار متقاضی حضور در جشنوارههای بینالمللی شود و حتی در آخرین نمونه آن توانست با فیلم بدون مجوز «تاکسی» برنده جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین شود.
گروه فرهنگ و هنر جهان نیوز: جعفر پناهی، فیلمساز ظاهرا ممنوعالکار که در دوران ممنوعالکاری سابقه ساخت 3 فیلم و بردن جوایز جشنوارههای مختلف از جمله خرس طلایی جشنواره برلین را دارد با جدیدترین ساخته خود «سه رخ» در بخش مسابقه جشنواره کن حاضر خواهد بود.
به گزارش جهان نیوز، جعفر پناهی که از جمله فیلمسازان پرحاشیه سینمای ایران است در حالی با فیلم «سه رخ» روانه هفتادویکمین دوره جشنواره فیلم کن شده است که بر اساس قانون به مدت 20 سال از هرگونه فعالیتی در حوزه سینما منع شده است.
نکته جالب این است که «سه رخ» سومین فیلم پناهی در دوران ممنوعالکاری او است و به نظر میرسد ضعف نهادهای نظارتی بر فعالیتش باعث شده او بتواند در این بازه زمانی نهتنها 3 فیلم بسازد، بلکه هر بار با این آثار متقاضی حضور در جشنوارههای بینالمللی شود و حتی در آخرین نمونه آن توانست با فیلم بدون مجوز «تاکسی» برنده جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین شود.
بر اساس اخبار منتشر شده، داستان این فیلم پیرامون شخصیت 3 بازیگر زن است که یکی متعلق به دوران پیش از انقلاب است و دیگری یکی از بازیگران زن فعلی سینمای ایران و نفر سوم بازیگر جوانی است که هنوز در حال تحصیل این رشته است. باید منتظر بود و دید آیا وزارت ارشاد این بار نسبت به فعالیت غیرقانونی این فیلمساز و حضور فیلم او به عنوان یکی از نمایندگان سینمای ایران در جشنواره کن واکنشی نشان خواهد داد یا ترجیح میدهد به سکوت خود در مواجهه به فیلمسازی که اینگونه نسبت به قانون بیاعتنایی میکند، ادامه دهد.(1)
حالشان را خوب میکند!
تیری فرمو دبیر جشنواره فیلم کن معتقد است که فیلم سه رخ تماشاگر را به گردش در ایران امروز میبرد. به گزارش ایلنا، تیری فرمو، دبیر جشنواره کن، درباره این فیلم و حضور جعفر پناهی در جشنواره فیلم کن گفت: «این نخستین باری است که جعفر پناهی وارد بخش اصلی مسابقهای کن میشود.
نام فیلم او «سه رخ» است و فیلمی است که ما را به گردشی در ایران امروز میبرد. یک فیلم خوب. در واقع میتوان این فیلم را از آن گروه فیلمهایی دانست که حال انسان را خوب میکنند.
وی ادامه داد: پناهی، خرس طلایی فستیوال برلین را برای «تاکسی تهران» برده بود. هنگامه پناهی
پخش کننده این فیلم است و ممنتو هم که در گذشته کار خوبی روی فیلم پیشینش انجام داده بود، آن را در فرانسه به نمایش درخواهد آورد.»
از «فروشنده» تا پارلمان اروپا
ممنتو فیلمز، پخش کنندهای که در پاریس پایه گذاری شده و سابقه طولانی مدت و موفقی در کار کردن با سینمای ایران دارد؛ حق پخش فیلم قبلی پناهی، تاکسی تهران را هم به دست داشت که توانسته بود بیش از 600 هزار درخواست برای نمایش به دست آورد. به گزارش کافه سینما به نقل از اسکریندیلی، مدیرعامل ممنتو فیلمز گفت: «تاکسی تهران از لحاظ نقد و فروش باکس آفیس موفقیت شگفتانگیزی داشت و تجربه خوبی برای ممنتو بود. ما از این که پخش کننده فیلم تازه جعفر پناهی هستیم، بسیار مسروریم. سه رخ دعوتنامه تازهای برای سفر است.
سروصدا و شلوغی تهران را به سوی دامنههای کوه، ترک میکند. جعفر فیلمی با زیبایی خیره کننده و هیجان خلق کرده که تصویری دقیق و با جزئیات از جامعه ایران نشان میدهد. سه چهره تأثیری فراموش نشدنی برجا میگذارد. برای اکران آن برای تماشاگران فرانسوی، بیصبرانه منتظریم.» این کمپانی پخش فیلم «فروشنده» آقای اصغر فرهادی را نیز برعهده داشته است. خانم هنگامه پناهی قبلتر از این با فیلمسازان دیگری از جمله خانم مرجان ساتراپی همکاری داشته است.
ساتراپی و پناهی فیلم «خورش آلو با مرغ» را ساختهاند. ساتراپی فیلمسازی ایرانیالاصل است که به دلیل تولید «پرسپولیس» دربین ایرانیان مشهور شد. این فیلم به عقیده بسیاری از کارشناسان، اثری ضدایرانی شناخته میشود.
در تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۰۹، مرجان ساتراپی و محسن مخملباف، در نشست رسمی پارلمان اروپا در بروکسل حضور پیدا کرده و ضمن ابراز ادعاهایی با حمایت از اعتراضات پس از انتخابات نسبت به نتایج اعلامشده در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری ایران، از مقامهای اروپایی خواستند تا رییس جمهوری وقت را به رسمیت نشناسند و به حکومت ایران فشار وارد کنند.(2)
فیلمسازی که آشغالهای حقوق بشری میسازد
میلاد روشنیپایان از منتقدان سینمایی به بهانه حضور غیرمترقبه فیلم جعفر پناهی در لیست فیلمهای بخش اصلی جشنواره کن ۲۰۱۸، یادداشتی در فضای مجازی نوشته است که در زیر میخوانید: جعفر پناهی را در نظر بگیرید. شجاع، سرشار از حسننیت، یک روشنفکر دلسوز، اما در نهایت کسی که آشغالهای حقوق بشری میسازد. کسی که سینما برایش رسانه است. پیامی که در یک مسیر لیز باید به مقصد برسد. کدام مقصد؟ مقصد پیشاپیش مشخص است؛ وجدان قالبریزی شده عمومی. جایی که ساکنان آن پیشاپیش، پیش از رسیدن پیام، برای پذیرفتن پیام قانع شدهاند.
جایی که پناهگاه آهنین برای هر آرتیست نایسی است که با قلبی به وسعت اقیانوس، فاضلاب میسازد. این سرنوشت عمومی هر اهل هنری است که «من از دردهای جامعهام میگویم» را به سینهاش چسبانده است اما نمیتواند انزال فیلمش را کنترل کند. موضوع مطلقا تشخیص این مساله نیست که این پیام از طرف چه کسی فرستاده میشود، از طرف اپورتونیسمی که از مد روز تغذیه میکند یا از طرف یک هنردوست متعهد.
مساله شکست هنری هر فیلمیاست که خود را وقف پاسخهای همگانی از پیش موجود میکند؛ فیلمی که میخواهد هنر باشد اما در نهایت ناچار است برای فرار از پیچیدگیهای مسالهای که به مبارزهاش رفته است، به یک پیام همهپسند قانع شود. فیلمی که یا خطابه میشود یا دیالوگ و هر دوی اینها سمهای عامهپسندند. اما فیلمهای بزرگ نه خطابهاند نه دیالوگ، مونولوگند. همانطور که فیلمهای رنه با نقاب هیروشیما و ویتنام و داخائو، مونولوگهایی درباره زمان و فیلمهای آنتونیونی با نقاب دردسرهای طبقه متوسط، مونولوگهایی درباره متافیزیک رابطهاند. مونولوگهایی که همه هستی خود را از تردیدها، ابهامها و گسستهای خود میگیرند و هیچ جوابی برای حل مسائل ندارند و همه رسالت آنها پیچیدهتر و آشفته کردن مسائل است.
این دلیل ویژهای است که چرا فیلمهای بزرگ رسانه نیستند، بلکه پارازیتند و درست لحظهای به موفقیت کامل میرسند که پرلکنتتر، مبهمتر و دستنیافتنیتر باشند. اما فیلمسازی که تنها میخواهد به دردهای جامعه رسیدگی کند، ابتدا باید تکلیف خود را با مساله مبارزه روشن کند. شرط مبارزه، روشنی و شفافیت است. پیام و مقصد معلوم. مبارزه رسانه میخواهد. فیلم آموزشی، کانال ارتباطی، شبکههای هماهنگکننده و هر چیز دیگری غیر از هنر. این یک مساله عمومی است. فیلمسازی که در مقام یک مصلح اجتماعی، فیلم میسازد، میتواند آدم خوبی باشد، اما قطعا هنرمند نیست.
صندلی خالی فیلمساز اپوزیسیون!
معین احمدیان نیز در روزنامه فرهیختگان نوشت: آنچه در رسانههای غربی در مورد جعفر پناهی کارگردان، بازنشر وسیعی داشته و او را بعد از التهاب سیاسی سال 88 به عنوان یکی از فیلمسازان اپوزیسیون مشهور کرده است، این است که پناهی بر اساس حکم دادگاه به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلمسازی، ۲۰ سال محرومیت از فیلمنامهنویسی، ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شده است. اما در تمام این سالها، واقع امر و آنچه عملا اجرا میشود به پشتگرمی جنجال رسانههای غربی، شق دیگری یافته است. پناهی پس از محکومیتش، سه فیلم «این یک فیلم نیست»، «پرده» و «تاکسی تهران» را ساخت که اتفاقا در جشنوارههای بینالمللی حضور داشتند. او امسال هم با فیلم سینمایی «سه رخ» در بخش اصلی هفتادویکمین دوره جشنواره فیلم کن حضور دارد. فیلمی که به قول تیری فرمو، دبیر جشنواره کن، قرار است مخاطبان خارجیاش را به گردشی در ایران امروز ببرد. نفع تبلیغاتیای که پناهی از حکم دادگاهش میبرد، این است که فیلمش را با عنوان فیلمساز ممنوعالکار در جشنوارههای خارجی نمایش دهد ولی چون ممنوعالخروج است و نمیتواند به این جشنوارهها برود، صندلیاش همیشه خالی باقی میماند و بعدا جایزهاش نیابتی به دستش خواهد رسید.
فیلم «تاکسی تهران» او، دو سال قبل در جشنواره فیلم برلین حضور یافت و اتفاقا جایزه «خرس طلایی» را از آن پناهی کرد. جعفر پناهی که ادعا میشود، ممنوعالمصاحبه است، در همان روزهای بعد از دریافت جایزهاش، در گفتوگویی با «ایلنا» گفت: «سالهاست که در کشور خودمان صدای پای سیاست را در عرصه هنر به خصوص سینما میشنویم که تلاش در آلوده کردن هنر با سیاست دارد... . آقای ایوبی جدایی هنر از سیاست را به دیگران توصیه میکنند. این توقع ایجاد میشود که چرا خودشان به آن عمل نمیکنند؟ و میگذارند سیاست دیواری طویلتر از دیوار چین و بلندتر از برج میلاد در حوزه هنر سینما ایجاد کند.» این ژست جعفر پناهی و اعلام خبر جایزهاش در رسانههای خارجی با واکنش حجتا... ایوبی، رئیس وقت سازمان سینمایی ایران هم رو بهرو شد. ایوبی در نامهای خطاب به مدیر جشنواره فیلم برلین نوشت: «متاسفم از اینکه شما به بهانه فیلم فیلمسازی که به موجب قانون کشورش فعلا نمیتواند فیلم بسازد (گرچه دارد میسازد)، میخواهید همه را سوار تاکسی سوءتفاهمهای تازهای علیه مردم ایران کنید.» ایوبی در این نامه نوشته بود: «برخلاف آنچه در برلین گفته شد، سازنده فیلم تاکسی در ایران سوار بر قطار پرشتاب زندگی خویش است و از همه مواهب زندگی آزادانه خود برخوردار است.»
به قول رئیس سازمان سینمایی سابق، پناهی همچنان از مواهب زندگی آزادانه با همان ژست اپوزیسیونش برخوردار است و جالب اینکه کارگردان محروم از فیلمسازی، در محافل سینمایی حضور دارد و نطق سیاسی میکند. نمونهاش جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران سال قبل که مطابق پیشبینیهای قبلی، محمدحسین مهدویان ستاره تازه کارگردانی در سینمای ایران، برای فیلم «ماجرای نیمروز» جایزه گرفت. جعفر پناهی برای اهدای جایزه او به بالای سن دعوت شد و در حالی که در جامعه سینمایی ایران هیچ شک و شبههای درباره کیفیت سینمایی کار مهدویان وجود نداشت، پناهی از جایزه دادن به مهدویان خودداری کرد. گوشهای در کنار سن ایستاد و بعد از اینکه مهدویان از سن پایین رفت، پشت میکروفن آمد و کنایههایی بار آنچه آن را سینمای دولتی میخواند کرد. اما پناهی با همین قامت جسوری که از خود تصویر میکند، چیزی فراتر از قالبی ساخته شده برای جشنوارههای خارجی نیست؛ درست مثل فیلمهای اخیرش خود را وقف پاسخهای عوامانه از پیش تعیین شده به مسائل جامعه ایرانی کرده و از همان قالب عمومی موردپسند جشنوارههای خارجی، فراتر نمیرود.
پناهی همچنان با ژست سیاسیای که از خود برای جشنواره های خارجی نگه داشته، فیلم میسازد، به خارج میفرستد و در اغلب مواقع جایزه میگیرد. به تازگی هم اعلام شده که بناست، فیلم جدیدش «سهرخ» به کمک زنی به نام هنگامه پناهی مدیر پخش Celluloid Dealers و با همکاری شرکت ممنتو که در گذشته، فیلم پیشین پناهی را هم پخش کرده بود، در فرانسه به نمایش درآید.
همه چیز بر وفق مراد است و فرمو مدیر جشنواره فیلم کن هم میگوید: «ما پناهی را برای حضور در جشنواره فیلم کن دعوت کردیم. همچنین از مقامات فرانسوی هم تقاضا کردهایم یک دعوتنامه رسمی برای وی صادر کنند و برای مقامات ایرانی بفرستند و امیدواریم پناهی بتواند در جشنواره فیلم کن حاضر شود.» اما از حالا میتوان پیشبینی کرد که صندلی خالی در جشنواره کن، همچنان خالی بماند.
پی نوشت:
1)http://www.vatanemrooz.ir/?nid=2415&pid=13&type=0
2)http://sobhe-no.ir/newspaper/450/11/17888