از مهمترین موانع آزاداندیشی در مجامع دانشگاهی، استبداد علمی جریان غربزده است که هر نوع نوآوری و سخن جدید را یا با تمسخر و یا با انگ غیرعلمی و یا با تصورات غلط کنار می زند. به عنوان نمونه بیان این نکته و تاکید بر آن که عده ای به دنبال آنند که یک شبه و به صورت دستوری تمدن ایجاد کنند و نمونه هایی از این دست.
جهان نيوز - دکتر فرزاد جهان بین: تمدن نوین اسلامی به عنوان هدف غایی انقلاب اسلامی است. این موضوع به عنوان دال مرکزی به سایر موضوعات در گفتمان امام و رهبری سامان می دهد و حذف آن از مرکزیت این گفتمان، موجب سردرگمی و بینظمی مفاهیم دیگر نظیر اقتصاد مقاومتی، پیشرفت، تولید علم، علوم انسانی اسلامی، وحدت و … خواهد شد.
از مهمترین عوامل موثر برنشاط و پویایی و یا رکود تمدنی می توان به مساله آزاد اندیشی اشاره کرد. مقام معظم رهبری در این باره بیان می کنند:
"بدون فضای انتقادی سالم و بدون آزادی و بدون آزادی بیان و گفت گوی آزاد… تولید علم و اندیشه و در نتیجه تمدن سازی ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود."
رهبر معظم انقلاب آزاداندیشی را این گونه معنا میکنند: «آزاداندیشى یعنى آزادانه فکر کردن، آزادانه تصمیم گرفتن، ترجمهاى، تقلیدى و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهاى تبلیغاتى غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشى سیاسى، شعارها و واژهها و خواستههاى متعارف سیاسى و اجتماعى هم مىشود."
فقدان آزاداندیشی و زمینه های تحقق آن، موجب از بین رفتن ابتکار و خلاقیت می گردد و تمدن حاصل همین ابتکار و خلاقیت است.
با تامل در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) می توان اصول ذیل را در تحقق فضای آزاد اندیشی مطرح کرد:
زمینه سازی برای طرح دیدگاهها و آراء مختلف
خداوند متعال در قرآن کریم در آیه "فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه "(زمر/18)بشارت را مخصوص بندگانی دانسته است که به آراء و اقوال مختلف به صورت عمیق گوش فرامی دهند (یستمعون) و از آن میان بهترین را برمی گزینند.(فیتبعون احسنه). این آیه علاوه بر بعد فردی می تواند از منظر راهبردی نیز مورد توجه قرار گیرد بدین معنا که جلساتی ترتیب داده شود تا در آن اقوال مختلف مطرح گردد و مخاطبین در یک فضای متین و عمیق و با دوری از احساسات بتوانند موشکافانه آراء و اقوال را شنیده و بهترین را برگزینند.
در همین زمینه روایاتی نیز که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است مانند این روایت که "اطلبوا العلم بالصین فان طلب العلم فریضة علی کل مسلم" و نیز "خذوا الحکمة ولو من المشرکین " (8) و یا «الحکمة ضالة المؤمن فخذ الحکمة ولو من اهل النفاق » (9) و نیز این روایت که «خذوا الحق من اهل الباطل و لا تاخذوا الباطل من اهل الحق، کونوا نقاد الکلام » (10) نشان دهنده زمینه سازی گسترده ای است که در زمینه طرح آراء و دیدگاههای مختلف شده است.
در روایتی از امام علی (ع) آمده است:
" إضرِبُوا بَعضَ الرَّأیِ ببَعضٍ یَتَولَّدُ مِنهُ الصَّوابُ, وامخَضُوا الرَّأیَ مَخْضَ السِّقاءِ یُنتِج سَدیدَ الآراءِ"( شرح غرر الحکم، ج 2، ص266 )
نظرات گوناگون را در برابر هم قرار دهید، تا آنچه صواب است به دست آید و اندیشهها را همانند به هم زدن مشک برای گرفتن کره به هم زنید تا آرای صحیح و استوار حاصل آید.
عدم محدودیت در طرح پژوهش
خداوند متعال در قرآن کریم از شکل گیری فضای آزاداندیشانه در طرح پرسشها و ارائه نظرات دفاع میکند. آن زمان که درباره قرآن تحدی میکند و از مردم میخواهد تا اگر کسی توانایی آوردن مانند آن را دارد آزادانه این کار را انجام دهد. خداوند، اندیشیدن و اقدام برای آوردن دلیل علیه کتاب خود را نهی نمیکند و حتی با کاهش دادن محدوده تحدی از آوردن ده سوره(هود / 13) به آوردن یک سوره(یونس/38) فضا را برای رقیب آزادانهتر میکند و به او این اجازه را میدهد تا با آوردن حداقل یک سوره به مقابله با قرآن بپردازد. در این مسیر، قرآن کریم موانع اندیشیدن و طرح پرسشهای نو را نیز ذکر و تلاش می نماید تا آنها را رفع کند و به نوعی ذهن را از خودکارشدگی برهاند.به عنوان نمونه در قرآن کریم از پیروی مقلدانه از آیین پدران (زخرف/23و بقره/170)و اطاعت از بزرگان(احزاب/67)به عنوان عواملی که موجب انسداد در اندیشیدن می شود به شدت نفی شده است.در روایتی نیز از امام صادق(ع) بیان شده است که کلید علم در پرسش است.
تاکید بر برهان پذیری و دینداری مدللانه
قرآن کریم همواره بر پرهیز از تبعیت از ظن و گمان (یونس/36) و نیز خواهش ها و تمایلات نفسانی (قصص/50 و محمد/14) تاکید داشته و همگان را به اقامه برهان و دینداری مدللانه سوق می دهد.به عنوان نمونه خداوند متعال در آیه مبارکه 24 سوره انبیاء می فرماید:
أَم اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ هذا ذِکْرُ مَنْ مَعِیَ وَ ذِکْرُ مَنْ قَبْلی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ"
و یا در آیه 64 سوره نمل می فرمایند:
" أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ"
بی شک وجود چنین دیدگاهی در قرآن کریم و تاکید برآن تاثیر به سزایی در شکل گیری دوره درخشان تمدن اسلامی داشته است.دکتر عبدالحسین زرین کوب در همین زمینه می نویسد:
"آنچه این مایه ترقیات علمى و پیشرفتهاى عادى را براى مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام که با تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط حیاتى، روح معاضدت و تسامح را جانشین تعصبات دنیاى باستانى کرد... در چنین دنیایى که اسیر تعصبات دینى و قومى بود اسلام نفخه تازهاى دمید.چنانکه با ایجاد دارالاسلام که مرکز واقعى آن قرآن بود نه شام و نه عراق، تعصبات قومى و نژادى را با یک نوع جهان وطنى چاره کرد، در مقابل تعصبات دینى نصارى و مجوس،تسامح و تعاهد با اهل کتاب را توصیه کرد و علاقه به علم و حیات را و ثمره این درختشگرف که نه شرقى بود نه غربى. بعد از بسط فتوحات اسلامى حاصل شد".
نگاهی به سابقه تمدن اسلامی به وضوح نشان می دهد که نسبت مستقیمی میان اهتزاز تمدنی و یا رکود تمدنی با مساله آزاداندیشی وجود داشته است. به عنوان مثال مشخص، اوج تمدن اسلامی در زمان حاکمیت آل بویه است.
یا در نمونه ای دیگر می توان به مراکز آموزش عالی نظامیه و الازهر اشاره کرد. این مراکز که الگویی برای مراکز آموزش عالی جهان قرار گرفتند از حیث نظام آموزشی بسیار برجسته بودند اما به دلیل بی توجهی به مقوله آزادفکری و آزاداندیشی و برخورد حذفی با جریانات فکری نتایج منفی جدی را به بارآوردند.
مقام معظم رهبری در همین زمینه بیان می کنند:
"اگر به تاریخ پیشرفت علم مراجعه کنید، درمییابید که تحجر با علم همیشه در مقابل یکدیگر صفآرایی کردهاند و هر گاه نگاه دگم، متعصب و به دور از اندیشه بر جامعهای حاکم شده، رشد و بالندگی علمی از آن جامعه رخت بربسته است؛ همچنان که در دورهی حاکمیت کلیسا بر جوامع غربی، به دلیل تحجر و تعصب مسیحیت تحریفشده، محافل علمی غرب و اروپا از ترس مرگ و شکنجه از سوی کشیشهای مسیحی، جرئت بیان نتایج کارهای علمی خود را نداشتند و در موارد نادری هم که دانشمندان عقاید علمی و نظریات تازهی خود را ابراز میکردند محاکمه میشدند.
حافظهی تاریخ سرگذشت دانشمندانی همچون گالیله را در خود ثبت کرده است؛ کسی که به خاطر همخوانی نداشتن آموزههای کلیسا با نظریهاش مبنی بر مسطح نبودن زمین و گرد بودن و حرکت آن محاکمه شد و سرانجام ناگزیر شد برای زنده ماندن این نظریهی علمی را کتمان و در دادگاه از ابراز آن توبه کند!
در مقابل این دیدگاه اسلام را داریم؛ دینی که با فراگیر شدنش از همان ابتدای امر مردم را به تفکر و تدبر دعوت کرده و تاریخ پیشرفت اسلام در مناطق گوناگون جهان با پیشرفت و توسعهی علم و دانش همراه بوده است. این دین آسمانی مهد پرورش بسیاری از بزرگترین اندیشمندان و متخصصان علوم مختلف است. بنابراین به روشنی میتوان دریافت چگونه آزاداندیشی تحجر را از میدان بیرون میراند. بالطبع تنها راه از میان برداشتن تحجر و دست یافتن به توسعه همین اندیشیدن به دور از تعصب و وابستگی فکری و عملی است."
امروز ما از افق تمدنی با چالشهای پارادایمی مانند چالش توسعه و عدالت، چالش رشد اقتصادی و سازندگی اخلاقی، چالش نسبت زن، اشتغال و خانواده و... مواجهیم که جز با این آزاداندیشی و با پرهیز از تحجر و جمود و نیز غربزدگی قابل حل نیست.
از مهمترین موانع آزاداندیشی در مجامع دانشگاهی، استبداد علمی جریان غربزده است که هر نوع نوآوری و سخن جدید را یا با تمسخر و یا با انگ غیرعلمی و یا با تصورات غلط کنار می زند. به عنوان نمونه بیان این نکته و تاکید بر آن که عده ای به دنبال آنند که یک شبه و به صورت دستوری تمدن ایجاد کنند و نمونه هایی از این دست.
اما گفتنی است که با توجه به تجربه تاریخی و نیز تحلیل منطقی، دیدگاه سدید جای خود را باز خواهد کرد و انشالله از مبانی به نظام های نظری عملی و از نظام های نظری عملی به سطح ساختارسازی می رسد. این تولید و بسط و عینیت یافتگی به جهت قوت خود، تکثیر پیدا می کند و تمدن اسلامی محقق خواهد شد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، تمدن نوین اسلامی به معنای کشورگشایی نیست بلکه به معنای الهام گرفتن ملتها از روح اسلام است.