قتل زن جوان در حمام خانه

کاری به اصل این عمل که جنایت است ندارم که قطعاً مجرم باید مجازات شود. ولی نگاهی به وضعیت ادارات، شرکت‌ها و کارخانه‌های بخش دولتی و خصوصی و فروشگاه‌ها، تاکسی‌ها و .... بیندازید. این همه تاکسی‌موتوری ظرف 15 سال اخیر از کجا پدید آمده و روز به روز نیز بر تعدادشان افزوده می‌شود که حتی بعضی‌های‌شان پیرمردهای بازنشسته و نحیف هستند؟ وقتی سیاست احمقانه و کثیف بخش دولتی و باز کردن راه برای بخش خصوصی به جایی ختم می‌شود که مردان جامعه یا کار پیدا نمی‌کنند و یا شغل‌شان سست و ناامن است و همان را هم به راحتی از دست می‌دهند و به خاطر به خطر افتادن آیندة شغلی و خانوادگی‌شان دچار فشارهای عصبی و غم و غصه می‌شوند و بر اثر بی‌پولی قادر نیستند نیازها و توقعات خانواده‌شان را برآورده کنند و لی در همان زمان زن‌ها پشت سر هم وارد بازار اشتغال می‌شوند و مردان نفقه‌خور زنان می‌شوند، باید هم چنین اتفاقاتی بیفتد که مرد بر اثر فشار و احساس بی‌عُرضگی و ناتوانی مجبور شود زنش را به سر کار بفرستد و نهایتاً در پیچ و خم‌هایی که پیش می‌آید دست به چنین جنایتی بزند.
اشتغال زن‌ها هیچ خیر و برکتی برای دنیا ندارد و این حرف‌های احمقانه‌ای که نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می‌دهند و باید از نیروی آنها برای رشد و پیشرفت استفاده کرد، نتیجه‌اش اختلاط زنان و مردان و سس شدن روابط خانوادگی، عوض شدن روحیات زنان و عدم اطاعت آنان از مرد، فسادهای اخلاقی و نهایتاً جرم و جنایت می‌شود.
گل بود به سبزه نیز آراسته شد. حالا به خاطر همین آزادی‌های ویرانگری که به زنان داده‌ایم، زنان آزادانه و بی‌پروا و در نهایتِ بی‌حیایی در خیابان‌ها و در داخل ماشین‌ها و پارک‌ها و همه جا علاوه بر کشف حجاب، سیگار و قلیان هم می‌کشند. هیچ مرد باغیرتی هم نیست که جلوی‌شان را بگیرد و اگر هم مرد اعتراضی بکند، پول و شغل و درآمد و خانه شخصی و اجرا گذاشتن مهریه و خیلی چیزهای دیگر را بر سر مرد می‌زند و او را رها کرده می‌رود به دنبال زندگی مجردی یا عشق آزاد.
باید به دولتمردان‌مان که این همه دختر را به دانشگاه‌ها کشاندند تبریک گفت