اظهارات عبدی که پس از زلزله صحبتهای محمدرضا عارف مبنی بر اینکه اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ مجلس با دولت ائتلاف نخواهند کرد، ایراد شدهاند، حاوی چند تأمل است. خاصه آنکه اگرچه این اظهارات در بادی امر ناظر به انتخابات مجلس در سال ۹۸ به نظر میرسند اما در تحلیل مشخص است که هدف اصلی این بگومگوها در سمت و سوی انتخابات مهم ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ قرار دارد.
به گزارش جهان نیوز؛ عباس عبدی، از تئوریسینهای طیف چپ به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد پیرامون «ایجاب ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالیون» گفته است:
«برداشت من این است که در جریان اصلاحات تنوعی وجود دارد که در شرایط کنونی ائتلاف با اعتدال بهترین گزینه آنان است البته دو سال دیگر را باید منتظر بود و دید چه می شود. اگر نخواهند چنین کنند، ممکن است نیروهای خودشان هم به چند بخش تقسیم شوند. بنابراین اگر به عنوان جبهه به آنها نگاه کنیم، نیروهای معتدل کماکان جزو این جبهه محسوب میشوند.»
او همچنین در پاسخ سؤالی مبنی بر «جهان پساائتلاف» نیز تصریح میکند: بستگی دارد که پایان ائتلاف چگونه باشد. اگر پایان خوبی باشد به این معنا خواهد بود که جناح ثالث دیگر خطری ندارد. رقابت اصلی میان نیروهای جبهه اصلاحات و میانه روها خواهد بود و این خیلی مطلوب است. اگر چنانچه این پایان به گونه ای باشد که کماکان خطر نیروهای ثالث برجسته باشد و اینها از همدیگر منشعب شوند، آینده تیره و تاریکی را در برابر کشور و اصلاحات رقم خواهد زد.[۱]
*اظهارات عبدی که پس از زلزله صحبتهای محمدرضا عارف مبنی بر اینکه اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ مجلس با دولت ائتلاف نخواهند کرد، ایراد شدهاند، حاوی چند تأمل است. خاصه آنکه اگرچه این اظهارات در بادی امر ناظر به انتخابات مجلس در سال ۹۸ به نظر میرسند اما در تحلیل مشخص است که هدف اصلی این بگومگوها در سمت و سوی انتخابات مهم ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ قرار دارد.
آن تأملات از این قرارند:
یکم: اینکه کسانی در اردوگاه طیف چپ و ایضاً راست، با کمرنگسازی خط قرمز فتنه و سکوت در مقابل کژیهای اجرایی و سیاسی و اعتقادی برخی جریانات دولتی و سیاسی، در حال طرح خود به عنوان نیروهای عاقل و معتدل هستند و مابقی نیروهای کشور را «تندرو» معرفی میکنند، رفتاری غیر عقلانی است که خواص دلسوز کشور بایستی جلوی آنرا بگیرند.
دوم: اظهارات عبدی مبنی بر اینکه اصلاحطلبان چارهای جز ائتلاف ندارند و ممکن است خودشان هم منقسم شوند! اگر یک عملیات روانی نباشد؛ نسخهای است که طیف دیگر اصلاحطلبان یعنی آقایان حجاریان، تاجیک و دیگران که به تازگی بر نقد روحانی و انفکاک اصلاحات از اعتدال تأکید داشتهاند با آن مخالف هستند.
خاصه آنکه پیش از این و در ایام دولت اول رئیسجمهور روحانی هم هنگامی که سعید حجاریان طی اظهاراتی تأکید کرده بود: شکست روحانی شکست ما نیست! عباس عبدی مقالهای منتشر و طی آن در پاسخ به حجاریان تأکید کرد: اگر شکست روحانی شکست اصلاحطلبان نیست، پس شکست کیست؟!
و سوم: ماندن یا جدایی اصلاحطلبان از روحانی در ابتدای امر تابعی از منافع ستاد اصلاحات است و این قبیل دعواها بیشتر نوعی جنگ زرگری و یا در حالتی دیگر، اختلاف حزب کارگزاران و کارگزارانیمسلکها (بعنوان کسانی که صراحتا از ائتلاف با روحانی حمایت میکنند) با قاطبه دیگر اصلاحطلبان ارزیابی میشود.
در گام بعد نیز باید دانست که تحلیلها حاکی از آنست که چپها در روندی فزاینده در حال جدایی از رئیسجمهور روحانی و اعلام «طلاق سیاسی» از او هستند و این مسئله در روزهای آینده وارد فازهای جدیدتری خواهد شد.
به سخن دیگر اینکه عبدی و سایر مخالفان جدایی از روحانی، قاعدتا بخشی از حرکت جمعی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ خواهند بود و ابراز مخالفتهای این روزها برای جدایی از رئیسجمهور روحانی نبایستی چندان جدی تلقی شود.
1_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3633435