جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
 
۰
در نسبت سیدمحمد خاتمی با نظام جمهوری اسلامی؛

خارج از محدوده

عبدالمطهر محمدخانی
چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۶
کد مطلب: 502951
سید محمدخاتمی «آگاهانه» و «مصرانه» خطای فاحش خود و دوستانش درباره نظام جمهوری اسلامی را نادیده گرفته، به درخواست‌های مکرر و دلسوزانه رهبر انقلاب بی‌اعتنایی کرده و رهبری یک جریان سیاسی بسیار متکثر را که در آن عناصر و جریان‌های ضدانقلاب داخلی و خارج‌نشین هم حضور دارند را به حضور در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران ترجیح داده است.
جهان نيوز - عبدالمطهر محمدخانی: این روزها همزمان با سالگرد اغتشاشات 25 بهمن سال 89 و آغاز حصر خانگی سران داخلی فتنه 88، موضوع «آشتی ملی» از سوی سید محمد خاتمی مطرح و از سوی رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب پیگیری می‌شود. در این یادداشت قصد دارم به جای موضوع پیشنهادی یعنی «آشتی ملی» به خود پیشنهاد دهنده یعنی «آقای خاتمی» بپردازم. چه اینکه تصور می‌کنم تحلیل و شناخت درست از رفتار و وضعیت فعلی آقای خاتمی کمک بزرگی به شناخت وضعیت سیاسی جریان اصلاحات و روش بازگشت آنها به حکومت خواهد کرد و البته همین شناخت واقع‌بینانه و صحیح می‌تواند تکلیف او را ابتدا با خود و سپس جریان سیاسی همراه و در نهایت نظام مشخص کند.

این تحلیل بیشتر از این جهت اهمیت پیدا می‌کند که شاید تصمیمات تامینی دستگاه قضایی در ممنوعیت‌های سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای برای وی باعث شده تا این تصویر ذهنی در میان افکار عمومی و حتی جریان انقلابی و مومن کشور هم -که دیگر در معرض اخبار مرتبط با وی قرار نمی‌گرفت- ایجاد شود که سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشور در گوشه‌ای نشسته است و هر از گاهی دو سوی یک دعوای سیاسی را به میانه‌روی، انصاف و آشتی دعوت می‌کند. 
 
اما برای قضاوت درست درباره این این نگاه باید به رفتارشناسی وی در تعامل با نظام و به خصوص شخص رهبر انقلاب پرداخت. زندگی سیاسی آقای خاتمی از سال 1376 تا امروز در نسبت با نظام جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب اسلامی را می‌توان به چهار مرحله مهم و تاریخی دسته‌بندی کرد. 

1. دوران ریاست جمهوری تا سال 88؛ حمایت پدرانه رهبر انقلاب
حیات سیاسی آقای خاتمی به صورت طبیعی از سال 76 و با انتخاب ایشان به عنوان رئیس جمهور وارد فاز متفاوتی نسبت به همه عمر سیاسی پیشین او شد و او را در قامت شخصیت‌های سیاسی تراز اول نظام ارتقا داد. در این دوره آقای خاتمی به تصریح خودشان و مستندات تاریخی مشهون از حمایت‌ها و پشتیبانی‌های قاطع و پدرانه رهبر معظم انقلاب است. این حمایت از 3 خرداد 76 یعنی فردای انتخابات ریاست جمهوری با برخورد تند رهبر انقلاب نسبت به درخواست عده‌ای از نزدیکان آقای ناطق‌نوری برای ابطال انتخابات و هم‌چنین حماسه خواندن دوم خرداد آغاز می‌شود و تا واپسین روزهای ریاست جمهوری ایشان ادامه می‌یابد. یک جستجوی ساده در اظهارات آقای خاتمی در آن دوران و حتی سالهای بعد از ریاست‌جمهوری در خصوص دِین ایشان نسبت به رهبری و حمایت‌هایش؛ این ادعا را به سادگی اثبات می‌کند. این رفتار و این ارتباط، متناسب با شرایط بعد از ریاست جمهوری هم ادامه می‌یابد.

2. ماه‌های ابتدایی پس از انتخابات 88؛ رهبری در انتظار یاری و همراهی
ماجرای آقای خاتمی اما پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 88 کاملا متفاوت می‌شود. او به عنوان یکی از مهمترین حامیان میرحسین موسوی نه تنها از رفتارهای ساختارشکنانه کاندیدای مغلوب علنا فاصله نگرفت بلکه «در عمل» از او حمایت نیز کرد. از مصاحبه عجیب آقای خاتمی در همان هفته اول و درخواست برای برگزاری رفراندوم ملی درباره صحت نتایج انتخابات -درخواستی مبنایی‌تر و ساختارشکنانه‌تر- که بگذریم، امضای وی پای بیانیه مجمع روحانیون مبارز یک روز پیش از خطبه‌های نمازجمعه رهبر انقلاب برای برپایی راهپیمایی اعتراضی در تهران در روز شنبه -یعنی فردای بیانات رهبر انقلاب- را چطور می‌توان تحلیل کرد؟ آقای خاتمی پس از این اتفاقات و با اوجگیری حوادث فتنه‌گون سال 88، تقریبا به یک سکوت طولانی مدت فرو می‌رود. حتی اعلام آمادگی رهبر معظم انقلاب برای برگزاری جلسه با وی بدون نیاز به هماهنگی با دفتر رهبری را تعمدا بی‌پاسخ می‌گذارد. در واقع تعمدا دست یاری رهبری را برای مدیریت صحنه پرآشوب کشور رد می‌کند. از اینجا تا حوالی 9 دی سال 88، هیچ واکنش جدی از او نمی‌شنوید الا ابراز خطر از برخورد با فتنه‌گران و متهمان امنیتی در زندان‌ها.

3. از 9 دی 88 تا اواخر سال 91 / هشدار و عتاب رهبری به امید بازگشت خاتمی
همزمان با ادامه این رفتارها از سوی آقای خاتمی هشدارها، عتاب‌ها و حتی فریادهای رهبر انقلاب به امید بازگشت رئیس‌جمهور سابق به دامان کشور آغاز می‌شود. رهبر انقلاب در سخنرانی‌های مختلف با تبیین ابعاد فتنه 88 و اشاره به نقش دشمنان از بزرگان جریان اصلاح‌طلب و حامیان آقای موسوی می‌خواهند تا با «مرزبندی» خط خود را از جریان‌های ضد انقلاب داخلی و دشمنان خارجی سوا کنند. اما پاسخ آقای خاتمی به همه این درخواست‌ها مثل درخواست‌های قبلی منفی است. آقای خاتمی همچنان نظام را به فراموشی گذشته دعوت می‌کنند و از آنچه که تندروی دو سوی یک دعوای سیاسی نام می‌برند، انتقاد می‌کنند. حتی شرکت در انتخابات مجلس در یک روستای دورافتاده را نیز با ملاقات از خانواده زندانیان و کشته‌شدگان فتنه جبران می‌کنند.

به اعتقاد بنده بعد از همه هشدارهای دلسوزانه، نقطه کانونی و فصل‌الخطاب رهبر انقلاب به آقای خاتمی در دیدار رمضانی دانشجویان با ایشان در مرداد سال 92 اتفاق افتاد: «در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه‌ی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟»
4. از 92 تاکنون/ جرم فتنه و بغی
پاسخ آقای خاتمی به همه این هشدارها و مطالبات رهبر انقلاب درباره تهمت تقلب و اردوکشی خیابانی و در یک کلام قانون‌شکنی گسترده و ساختاری چه بود؟ عدم مرزبندی با ضد انقلاب خارجی، ابراز امیدواری به آزادی رهبران جنبش سبز نه به عنوان متهان اصلی انتخابات بلکه به عنوان قهرمانان ملی، درخواست برای آزادی زندانیان امنیتی با عباراتی حاوی تجلیل از آنها، دیدار با متهمان امنیتی سال 88، سرکشی به منازل زندانیان امنیتی و ... این اخبار از گفتار و رفتار وی اما به دلیل محدودیت‌های تامینی دستگاه قضایی به اطلاع بخش قابل توجهی از مردم نمی‌رسد و این تلقی را که آقای خاتمی راهبانه از این عرصه کنار کشیده و دو سوی میدان را به گذشت و آشتی دعوت می‌کند تقویت می‌کند. درصورتیکه آقای خاتمی نه تنها هیچ‌گاه کنار نکشید بلکه گاهی جای خالی سران داخلی فتنه را برای متهمان امنیتی و بدنه آن‌ها پر کرد.

سید محمدخاتمی حالا در چهارمین دوره زندگی سیاسی خود پس از خرداد 76 قرار دارد. دوره‌ای که «آگاهانه» و «مصرانه» خطای فاحش خود و دوستانش درباره نظام جمهوری اسلامی را نادیده گرفته، به درخواست‌های مکرر و دلسوزانه رهبر انقلاب بی‌اعتنایی کرده و رهبری یک جریان سیاسی بسیار متکثر را که در آن عناصر و جریان‌های ضدانقلاب داخلی و خارج‌نشین هم حضور دارند را به حضور در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران ترجیح داده است. حالا دیگر سیدمحمد خاتمی جایی دورتر از خطوط و ساختارهای قانونی درون نظام و خارج از محدوده کارگزاران نظام اسلامی ایستاده است. موقعیت جغرافیایی که با رفتار هفت سال اخیر او رقم خورده است. موقعیتی که بیش از همه به ضرر خود او و گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب درون نظام و علاقمند به فعالیت سیاسی قانونی در کشور است.

 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *