هيچکس نمي تواند آماري از زنان خياباني بدهد/تا وقتي آن ها را ناديده بگيريم کاري نمي توان کرد
قرايي مقدم معتقد است که پديده روسپيگري از بين رفتني نيست، پس بجاي پاک کردن صورت مسئله به فکر حل مسئله باشيم. ارشد هم ميگويد بهتر است پديده مردان خياباني را هم در نظر داشته باشيم.
موضوع زنان خياباني هم در سالهاي قبل از انقلاب و هم در سالهاي بعد از آن، همواره به عنوان يک مشکل مطرح بوده است. هم در آن زمان که اين زنان جا و مکان مشخصي در شهرهاي کشور داشتند، هم در اين زمان که هرچند گاهي از ساختن «خانههاي عفاف» براي جمعآوري آنها خبر ميرسد، اما در عمل هنوز وجود اين زنان به رسميت شناخته نميشود و همچنان از ساخت مکان خاصي براي نگهداري آنها خبري نيست.
سال ۸۵ را بايد تنها سالي دانست که چندتن از مسئولان کشور و پژوهشگران، رغم تقريبي اين زنان را ۳۰۰ هزارنفر اعلام کردند. در آن زمان براي اولين بار اين پژوهشگران، دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي زنگ خطر پايين آمدن سن زنان روسپي را به صدا در آوردند. در بررسي که در آن زمان در خصوص گروه سني زنان خياباني انجام شد از بين شش هزار و ۵۳ زن خياباني که در کل کشور زنداني بودند، دختران بين ۱۵ تا ۲۵ سال، بيشترين تعداد را تشکيل ميدادند.
حالا دوباره حرف اين زنان و مردان بر سر زبانها افتاده و از نظر مسئولان کشور به عنوان يک مشکل اجتماعي شناخته ميشود. براي بررسي بيشتر اين موضوع ميزگردي را با حضور امان الله قرايي مقدم ، رئيش انجمن جامعهشناسان ايران و آسيب شناس و ليلي ارشد، مددکار اجتماعي که سالهاست از نزديک با افراد خياباني آشناست در کافه خبر برگزار کرديم. دکتر قرايي مقدم معتقد است که پديده روسپيگري از ابتداي تمدن بشري و از زمان قوم لوط وجود داشته است و اين پديده از بين رفتني نيست، پس بهتر است به جاي پاک کردن صورت مسئله به فکر حل مسئله باشيم. ارشد هم ميگويد بهتر است در کنار زنان، پديده مردان خياباني را هم در نظر داشته باشيم و فکري به حال آنان کنيم.
مشروح اين گفتگو را ميخوانيد:
همانطور که ميدانيد پارسال بود که موضوع زنان خياباني به صورت ويژهاي در ميان مسئولان مطرح شد حتي اعضاي کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي، از برخي مسئولان سازمان بهزيستي و نيروي انتظامي خواستند که به مجلس بيايند . امسال هم در چند وقت اخير اظهارنظرهايي در مورد تعداد اين زنان در کشور از سوي برخي مسئولان نيروي انتظامي منتشر شده، دوباره بحث حضور اين زنان در خيابانهاي شهرهاي کشور و نوع برخورد با آنها بر سر زبانها افتاده است. از نظر شما که سالهاست با اين زنان از نزديک کار ميکنيد و در حوزه آسيب شناسي مربوط به آنها فعاليت ميکنيد، اساسا سخن از آمار دقيق اين زنان در خيابانهاي شهرها، ميتواند سخن درستي باشد با توجه به اينکه اين موضوع به عنوان يک پديده پنهان در کشور شناخته ميشود؟
ليلي ارشد: من شخصا در طول تمام اين سالهايي که با اين زنان کار کردهام هيچ آمار دقيقي از تعداد آنها نه ديدهام و نه شنيدهام که مسئولان کشور داشته باشند و بتوانند اعلام کنند. اين در حالي است که در بسياري از کشورها، فعاليتي که اين زنان ميکنند به عنوان يک شغل شناخته ميشود ولي در کشور ما قانوني نيست و جرم شناخته ميشود و فکر ميکنم دليلش اين است که وقتي ما يک موضوعي را آنقدر جرم بدانيم که اصلا به سراغ شناسايي درست آن هم نرويم، نتيجهاش همين ميشود که اصلا ما حالا و با تمام صحبتهايي که در مورد به مرحله هشدار رسيدن اين موضوع در کشور ميشود، آمار درستي از تعداد اين زنان نداشته باشيم.
امانالله قرايي مقدم: همانطور که ميدانيد فرهنگ دولايه دارد: يک لايه ظاهري است که ميبينيم و يک لايه پنهاني. موضوع زناني خياباني لايه پنهاني جامعه است؛ يعني هيچکس نميتواند در کشور آمار دقيقي را از اين زنان بدهد. پس اين موضوع پنهان است و دليلش هم اين است که اگر برملا شود نتيجهاش سنگسار و زندان و ... است و اين طبيعي است که اين زنان تمام سعي خودشان را بکنند تا حضورشان را رخ مسئولان نکشند. از نظر من فردي هم که حرفي از در دست داشتن آمار اين زنان در کشور ميکند بي دقتي اش را به رخ مردم ميکشد حالا هرکه ميخواهد باشد، حتي پليس! و چون اين موضوع پنهان است، از لحاظ اجتماعي تابو و ممنوع است. من حتي معتقدم که در کشورهاي خارجي هم آنطور که خانم ارشد گفتند اين موضوع از نظر جامعه پذيرفتني نيست منتها جامعه مجبور است براي برآورده کردن يکي از نيازهاي اساسياش چنين کانالهايي را باز کند ولي مردم خانواده دار از آن خيابان حتي رد نميشوند. اخيرا هم در اروپا تعدادي به روسپي گري اعتراض کردند. اين اعتراض در کشورهاي اسلامي شديدتر است به طوري که از نظر من حتي اگر به عنوان مثال مجلس هم در اين مورد قانوني را تصويب کند، جامعه ما آن را نميپذيرد چون جامعه ما اسلامي و ديني است. ارزشها و هنجارهاي اخلاقي و اسلامي چينين چيزي را نميپذيرد ولو قانون آن را بپذيرد. پس همين هم باعث ميشود که آمار درستي از اين زنان در دست نباشد.
ولي آقاي دکتر موضوعي که در اين مورد به چشم ميخورد و نميشود آن را انکار کرد، افزايش روزافزون اين زنان است که حتي احتياج به تاييدهم ندارد و خود مردم شاهد آنند. حالا چه اين موضوع در لايه پنهاني جامعه باشد يا نباشد.
قرايي مقدم: بله، اين موضوع ديگري است. معمولا عوامل بروز اين مسئله است. قبل از همه اينها بايد گفت که روسپيگري هميشه و در همه جوامع بوده است. مثلا از زمان قوم لوط ما اين پديده را شاهديم و در کشورهايي مانند يونان و رم باستان و ايران و ... روسپيگري وجود داشته است به طوري که حتي يونانيها اعلاميه روسپيگري دارند. ما بايد وقتي در مورد روسپيگري در کشور و افزايش آن حرف ميزنيم، همه عوامل را در نظر بگيريم. وقتي در جامعهاي طلاق بالا ميرود، روسپيگري هم به عنوان يک معلول بالا ميرود؛ وقتي زني در يک کشور طلاق بگيرد و هيچ نوع حمايتي از اون نشود، زندگياش اعم از مسائل اقتصادي و... به هم مي خورد و همين شايد او را به سمت کاري مانند روسپيگري بکشاند. مهمتر از آن کمرنگ شدن ارزشها و باورهاي ديني است که در کشور ما هم متاسفانه اتفاق افتاده است و چون معنويات کمرنگ شدهاست روسپيگري هم بيشتر شده است. بنابراين عامل اقتصادي، کمرنگ شدن ارزشها و اعتقادات ديني، محل زندگي، مهاجرت و ... به عنوان عوامل رشد اين موضوع در کشور شناخته ميشوند و چون در جامعه جايي براي نگهداري اين افراد وجود ندارد به لايه هاي زير جامعه ميرود. به نظر من فروريختگي فرهنگي است که جامعه را دچار چنين مشکلي است؛ محروميتها، محدوديتها، اميال سرخورده و فروخورده، منجر به اين شده است.
پس يعني شما خلاف بسياري از کارشناسان اجتماعي، عامل اقتصادي را در اولويت نميدانيد؟
قرايي مقدم: از نظر من اين موضوع مهم است ولي در اولويت نيست. عوامل بسيار ديگري در اين موضوع دخيلند. اصولا اولين عامل براي روسپيگري در کشورهاي خارجي عامل اقتصادي است ولي در کشور ما وضع فرق ميکند.
ارشد: عامل ديگر در اين مورد و در کشورما به ازدواجهاي زودهنگام و اجباري برميگردد؛ کودکاني که به اجبار و در سن نامناسب ازدواج ميکنند. علاوه بر اينها ناتواني جنسي مردان يکي عامل بزرگ است.البته اين نکته را هم بد نيست اضافه کنم که هرگز يک روسپي به قصد روسپيگري کارش را شروع نميکند. يعني با برنامه ريزي قبلي شغلش را اينطور انتخاب نميکند ولي وقتي در خانواده اتفاقاتي مانند خشونت، فقر، مهاجرت به دليل فقر، اعتياد و ... است، اجبارا به اين کار کشيده ميشود.
قرايي مقدم: بله ناتواني جنسي مردان هم در سالهاي اخير به اين عوامل اضافه شده است. چرا اين مشکل به وجود آمده؟ به خاطر اينکه مردان کشور مرتبا تحت استرس و فشارند، جامعه در شادي و نشاط نيست و در چنين شرايطي غرايز جنسي کمرنگ ميشود. از طرف ديگر برخي مردان تنوع طلب شدهاند .
شما گفتيد که روسپيگري در ايران يک پديده پنهان است. اگر اين موضوع را بپذيريم و به زيرزميني بودن آن اعتقاد داشته باشيم، از نظر شما عواقب آن چه مي تواند باشد؟
قرايي مقدم: همانطور که خانم ارشد گفتند، هيچ زني مايل نيست که وارد چرخه روسپيگري بشود. برخي نظريه پردازان گفته اند که برخي زنان از لحاظ متابوليسمي براي اين کار مناسبترند اما آنها هم مايل به اينکار نيستند. در کشور ما يک روسپي ميداند که زندگياش در ايران با اين کار از بين ميرود و انواع و اقسام عواقب را بايد بعد از آن ببيند، از ايدز و اعتياد و خشونت گرفته تا قاچاق. اما ما ميگوييم که او مقصر نيست بلکه اين جامعه است که او را مجرم کرده است.
خب از نظر شما راهکار چيست؟
قرايي مقدم: بله! من معقتدم که بايد جاهايي براي اينکار اختصاص داده بشود. اين نياز جامعه است. ۵۰ درصد جمعيت ما زير ۳۰ سال است و او به دنيال غريزه جنسياش است و وقتي جلوي او را بگيري، اين غريزه به لايههاي زيري جامعه ميرود و دودش به چشم کساني که آن را ناديده گرفتهاند ميرود. بنابراين اين جامعه است که فحشا به وجود ميآورد.
آقاي دکتر شما گفتيد که در ايران وقتي زني روسپي ميشود ديگر زندگياش از بين رفته است! فکر نميکنيد که اگر بخواهيم اينطور به آنها نگاه کنيم، يعني آنها را حذف کردهايم؟ يعني اين فکر باشد که زندگي او از بين رفته و خودش هم ميداند که ديگر کاري نميشود کرد! از نظر شما بهتر نيست که براي اين زنان مراکز بازپرورياي ايجاد بشود تا بشود دوباره آنها را به زندگي معمولي برگرداند؟
قرايي مقدم: درست است ولي مهم اين است که چطور؟ چطور آنها را بازپروري کنيم و با چه تضميني؟ وقتي ما به يک زن سرپرست خانوار سي هزارتومان ماهانه ميدهيم، ميخواهيم زندگي معمولي داشته باشد؟ شغل به آنها بدهيم؟ جوانان ما الان بيکارند، چه شغلي بدهيم به آنها؟ يک زن بيماري و هزار مشکل ديگر دارد، ما با سي هزارتومان چه انتظاري از او داريم؟
ارشد: ميدانيد مشکل کجاست؟ مشکل اين است که وقتي ما چنين موضوعاتي را ناديده ميگيريم، هنوز نميتوان کاري کرد. وقتي ما پذيرفتيم که چنين مشکلي داريم، قطعا به دنبال راه حل آن هم خواهيم رفت ولي تا هنگامي که بگوييم اينها وجود ندارد و تعدادشان کم است صحبت از رسيدگي کردن به آنان، بيهوده است.
قرايي مقدم: بله. مهم اين است که مسئولان بپذيرند که روسپيگري را جامعه به وجود آورده است، نه ذات و فطرت روسپيان. اين جامعه است که آنها را مريض اجتماعي کرده. از نظر من مسئولان وجود آنها را پذيرفتند ولي نميخواهند مسئوليتش را بپذيرند.
سوال ديگر اين است که اساسا چرا هميشه زنان خياباني؟ چرا هيچ وقت گفته نميشود مردان خياباني؟ در حالي که در رابطهاي که ميان زن و مرد خياباني برقرار ميشود هر دو سهم دارند!
قرايي مقدم: چون حساسيت جامعه روي زنان است. هميشه و در همه جوامع خشونتهايي در برابر زنان وجود دارد که براي مردان وجود ندارد. يکي از اين خشونتها هم کلامي است، يعني اينکه زن را بدکاره و خياباني و ... بدانند و مرد را نه.
ارشد: اين را قبول دارم آقاي دکتر ولي چرا هميشه زنان؟ چرا زنان هميشه بايد سوژه اي خشونتها باشند.
قرايي مقدم: چون اين خشونت در ميان خود زنان وجود دارد. خود زنان خودشان را قبول ندارند و عليه خودشان خشونت ميورزند. زن در طول تاريخ تحقير شده و اين مشکل مولود اين تحقير است. در کل هم بايد گفت که اين پديده از بين رفتني نيست، در طول جامعه بوده و خواهد بود.
منبع: خبر آنلاین