ناگفته پیداست که در شرایط ویژه ای که کشور دارد، حفظ وحدت جریان های اصیل اصولگرا و ملتزمین واقعی به فرامین رهبری یک «اصل مشترک» محسوب می شود. این جریانها که مجموعه ای از دلسوزان و آزمون پس داده های نظام و امنای رهبر انقلاب هستند؛ علیرغم اختلاف سلیقه هایی که می تواند نشانه ظرفیت بالای مدیریتی آنان و فضای دمکراتیک اصولگرایان باشد، در مقاطع مهم نشان داده اند که برنامه های راهبردی نظام، منویات رهبر معظم انقلاب و نیز مصلحت جمعی را بر رویکردهای فردی و گروهی ترجیح می دهند. همان موضوعی که وجه ممیزه آنها با «جریان قانون شکن مدعی اصولگرایی» است.

به گزارش فردا اکنون دو طیف از اختلاف و چند دستگی اصولگرایان سود می برند. اول دشمنان داخلی و خارجی نظام و دوم جریان قانون شکن و انحرافی داخلی. دلایل آنها هم معلوم است. طیف اول با توجه به ظرفیت بالای اصولگرایان و بدنه اجتماعی آنان از یکسو و رویگردانی و انفعال عمومی از تجدید نظر خواهان از سوی دیگر، تضعیف شخصیت های موثر و کارامد اصولگریان و گسسته شدن صفوف آنان را مقدمه ای برای ضربه به اصل نظام می دانند. طیف دوم هم با توجه به پیوند «قدرت و ثروت» و ژست های اصولگرایانه ای که حالا دیگر نخ نما شده، برآنند تا با چند پاره کردن اصولگرایان راه خود را برای تسخیر مجلس نهم و رخنه بیشتر در عرصه های حاکمیتی هموار کنند.

این دو طیف تکلیفشان معلوم است و در انتها نقش تیغه های یک قیچی را در برابر نظام و جریان «اصولگرایِ ولایتمدار» بر عهده گرفته اند. حال سوال اینجاست که وقتی بزرگان نظام و نیز جامعتین بر وحدت حداکثری اصولگرایان، منهای جریان قانون شکن، به عنوان یک راهبرد لازم و جمعی تاکید می کنند، «فرآیند» زمزمه های تفرقه و تخریبی که از برخی رسانه های اصولگرا علیه چهره های موثر و مقبول نظام آغاز شده دارای چه خاستگاه و هدفی است؟ آیا این دوستان نمی اندیشند که اشتغال به تخریب یکدیگر، «گل زدن به دروازه خودی» است؟ وقتی در چنین تخریبی، میان برخی سایت های اصولگرا و رسانه های جریان قانون شکن همپوشانی و «هم آهنگی» مشاهده می شود آیا نشانه این نیست که در غفلت یا خدای نا کرده تغافل بزرگان جریان اصولگرایی (که مدیریت اصلی این سایتها و رسانه ها قلمداد می شوند) راهبرد تبلیغی جریان انحرافی در حال پیگیری است؟!

متاسفانه مروری بر عملکرد برخی سایت های مرتبط با چهره های موجه جریان اصولگرایی نشان می دهد که «فرآیند مدیریت شده ای» علیه شخصیت هایی چون رئیس مجلس و شهردار تهران در آنها طی ماههای اخیر قابل مشاهده است. تا آنجا که رئیس مجلس و سردمداران جریان قانون شکن را با یک چوب می راند! قطعا با توجه به مسئولیت های مهم مدیران اصلی و خوشنام این سایتها نمی توان هر یک از این تخریب ها را به نام آنان نوشت، اما آیا منصفانه و باور پذیر هم هست که این عزیزان شانه از مسئولیت خالی کنند؟ و اگر سایر شخصیت های اصولگرا و فعالان رسانه ای منصوب به آنها نیز مثل این عزیزان خود را محق بدانند که پا بر وحدت و مصالح مملکت گذاشته و توپخانه را به جای رقیب اصلی به یاران خودی نشانه بگیرند، راه برای چه کسانی آزاد راه خواهد شد؟!

متاسفانه به عنوان نمونه در یکی از این مطالب تخریبی از پروژه بوستان ولایت هم ذکر شده که این به نوبه خود نادیده گرفتن عنایت ویژه رهبر انقلاب به این اقدام است. حال آنکه نفس حضور ایشان در محوطه پادگان قلعه مرغی و تاکید ایشان بر خدمات بیشتر به محدوده های محروم و توسعه فضای شاد شهری و .... و همینطور وعده دادن شخص ایشان به تحویل گرفتن بوستان از شهردار تهران در کمتر از ۳ ماه و سپس حضور رئیس دفتر معظم له به افتتاح این پروژه ، نشان می دهد که برخی دوستان چقدر راهبرد اشتباهی پیش گرفته اند و به چه مقدار هدف را مهمتر از وسیله می دانند!

ناگفته های دیگری هم هست که به امید اصلاح این رویه و بدون نام بردن از این جریان رسانه ای از آن می گذریم. امید که همین نقد برادرانه کفایت کند و ...