یادداشت تحلیلی؛
کاندیداهای اصلی ریاست جمهوری آمریکا درباره گزینه نظامی در دوران "پسااوباما" چه می‌گویند؟
شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۱:۱۹
کد مطلب: 488043
مردم و ارتش آمریکا هم، دیگر خواستار تکرار جنگ هایی شبیه دوران بوش پسر نیستند و این بارها در نظرسنجی های مختلف در طول سالهای اخیر نمایان شده است. هر چند اساسا اصلی ترین دلیل رای آوری اوباما به علت تغییری بود که افکار عمومی در آمریکا به دنبال آن بود و فرار از جنگ افروزی های دوران بوش و شعارهای اقتصادی اوباما، آن هم بدون جنگ، دوباره یک سیاهپوست را وارد کاخ سفید کرد.
در داخل کشورمان، به خصوص آنان که بیش از حد روی گزینه نظامی آمریکا در برابر ایران حساب باز می کنند، برای‌شان دوران "پسااوباما" بیش از هر نوع بررسی سیاست های کلان و فراحزبی آمریکا در برابر جمهوری اسلامی، مهم و مورد محاسبه است. اینک که سرنوشت برجام نیز به دغدغه و دلواپسی این دست تحلیلگران اضافه شده، آرزوی تکرار فردی شبیه اوباما برای آینده ریاست جمهوری را در تحلیل های خود بیان می کنند، آن هم به عنوان گزینه مطلوب تر برای ایران به نسبت دیگر گزینه ها.
گرچه محدودیت هایی که اینک اوباما برای دوری از جنگ دارد، همانند قرض های تریلیون دلاری آمریکا، ریسک بالا و عدم معلوم بودن نتایج جنگ افروزی در شرایط پیچیده غرب آسیا و... برای رؤسای جمهور آینده هم به ارث خواهد ماند ولی بررسی مواضع این روزهای کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا هم تاحدودی به رسیدن به پاسخ کمک می کند. اکثر پیش بینی ها از روند موجود در انتخابات های ایالتی در آمریکا نشان می‌دهد که نهایتا هیلاری کلینتون به عنوان نماینده دموکرات ها و دونالد ترامپ به عنوان نماینده جمهوری‌خواهان به دور نهایی ریاست جمهوری آمریکا راه خواهند یافت. بنابراین بررسی مواضع این دو در تبلیغات فعلی ریاست جمهوری، می تواند واقعیات در رویکردهای آینده آنها را به نمایش بگذارد.
کلینتون، افراطی تر از اوباما اما به دنبال کسب رأی است
هیلاری کلینتون شبیه ترین فرد به اوباما در ریاست جمهوری آینده خواهد بود با این تفاوت که وی از اوباما در سیاست خارجه کمی افراطی تر فکر می کند و به اندازه اوباما محافظه کار نیست.
با این وجود کلینتون اخیرا به صراحت گفته است که رئیس جمهور آینده آمریکا باید مصمم باشد که هیچ سرباز نیروی زمینی آمریکا را به غرب آسیا بازنگرداند.
این در حالی است که وی قبلا روحیات جنگ طلبانه تری از اوباما داشته است ولی اینک در مقام یک کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا برای جذب رای از افکار عمومی، اینگونه سخن می گوید.
ترامپ هر چه قدر افراطی باشد، یک تاجر و به فکر سود است
اما ترامپ هم که مانند دیگر جمهوری‌خواهان در این روزها می خواهد اوباما را یک شکست خورده و منفعل در سیاست خارجه نشان دهد، گرچه دیدگاه های تندتری را در سیاست خارجه مطرح می کند ولی نهایتا او یک تاجر حرفه ای است. با نگاه سودمحوری که در اقتصاد یاد گرفته است همان روش را در سیاست خارجه خواهد داشت و حرف های این روزهای او هم از همین عینک قابل تفسیر است. یک تاجر اقتصادی ـ سیاسی، همواره هزینه ـ فایده را اساس محاسبه خود قرار می دهد. ترامپ به خوبی از تحمیل هزینه های سنگین به آمریکا پس از جنگ با افغانستان و عراق آگاه است و به همین دلیل هم انتقاداتی به آن جنگ ها بیان می کند. اخیرا، کاندولیزا راس که دست راست بوش پسر در دوران ریاست جمهوری در سیاست خارجه محسوب می‌شد، در مصاحبه ای ادعا کرده است که همه چیز برای جنگ با ایران آماده بود ولی بوش همواره نگران هزینه جنگ بود! جایی که بوش پسر با آن همه دیوانگی و اشتیاق برای جنگ، به صرفه نبودن جنگ با ایران را نمی تواند مدنظر نگیرد، فردی همانند ترامپ به عنوان یک تاجر که همه چیز را این روزها در تبلیغات ریاست جمهوری از دریچه اقتصاد سودآور می بیند، حتی به حمله به ایران هم نمی تواند فکر کند.
این در حالی است که ترامپ، هیلاری کلینتون را به علت موافق بودنش با جنگ عراق ملامت می کند و خود را مخالف این جنگ نشان می دهد.
در همین حال ترامپ جمهوری‌خواه، اخیرا در یک سخنرانی درباره هزینه مالی در سیاست های نظامی گفته است که متحدین آمریکا باید از این به بعد سهم خود را از هزینه های انسانی و مالی برای تامین امنیت بدهند. او از هزینه های مالی برای امنیت متحدین آمریکا در آسیا و اروپا انتقاد کرده و به صراحت از ضعف اقتصادی ارتش آمریکا سخن گفته است. در یکی از جالب ترین اظهارنظرها حتی ترامپ سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را سازمانی بی فایده و کهنه نامید!
از این دست نشانه ها در سخنان ترامپ و کلینتون می توان به وفور یافت که امروز بسیاری از جامعه شناسان سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیده اند که اقتصاد ضعیف آنها مانع از بلندپروازی های نظامی است و آمریکا توان ایجاد یک جنگ بزرگ، به خصوص با کشورهای قدرتمندی همچون ایران را سالهاست از دست داده است.
۳۹
عزيز من شما هنوز نفهميديد كه تهديد نظامي از ناحيه همسايگان منطقه خواهد بود نه آمريكا و اروپا و جهان متمدن؟
وقت آن رسیده است که آمریکا را وادار کرد تا از منطقه خلیج فارس و دریای عمان خارج شود خوب می پرسید چطور با نگاهی به بازی جدید ترکیه در بر قرار کردن پایگاه در امارات یا قطر باید فکری اساسی برا ی این آبها کرد ایران باید سه جزیره تنب وابو موسی را تقویه و پشتیبانی نظامی کند دوم بنظر مناسب می رسد با تمهیداتی با درست کردن محل استقرار برای ارتش چین و شوروی در جزایر آبهای جنوبی کشور اآمریکا و غربیها را مگسی کرد که تعادل اعصاب نداشته باشند و برای خارج شدن از رو دررویی با چین و روسیه با تفاهم ذسته جمعی همگی این منطقه را برای همیشه ترک کنند
