پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۱

تخریب‌‌ سبک‌‌ زندگی ایرانی با تنظیم‌ خانواده

سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۵۱
کد مطلب: 453526
سالهای سال شعار «دوتا بچه کافیه» را روی در و دیوار شهر و حتی جعبه دستمال کاغذی و قوطی کبریت می‌خواندیم و پیش خودمان می‌گفتیم حتما نسخه نجاتمان همین است که برایمان نوشته‌‎اند و باید عمل کنیم. اما چند سالی است که با پژوهش و کارهای علمی متوجه شدیم که آن نسخه نجات نبوده و ظاهرا ما را می‌خواستند به راهی ببرند که نه چشمه حیات بلکه سرابی بیش نبوده است. برای بررسی آنچه که در طول این سالها به نام مطالب علمی منتشر می‌شد گفتگوی تفصیلی داشتیم با یکی از پژوهشگران حوزه جمعیت.
به گزارش جهان به نقل از نسیم، حسین مروتی از فعالان فرهنگی است که پیرامون بحران جمعیت کارهای پژوهشی متعددی انجام داده است می‌­کند. با او قراری برای مصاحبه گذاشتیم تا تحلیل وی را در مورد تاریخچه­ مسائل جمعیتی و اساس بحران جمعیت بشنویم. حاصل کار، متن چالشی شده است بخش اول این گفتگو پیش روی شما است. بخش دوم این گفتگو در آینده نزدیک منتشر می‌شود.

در قسمت اول این گفتگو به بررسی تاریخچه ورود سیاست‌های کنترل جمعیت در ایران، نقش سازمان‌های بین‌المللی، تبیین شبه‌های مطرح شده در خصوص نظریات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و همچنین محتوی کتب درسی تنظیم خانواده پرداخته شد. قسمت دوم این مصاحبه را در ادامه مطالعه نمائید.

* می‌توانید در مورد نقش نهادهای بین الملی در کاهش رشد جمعیت ایران بیشتر توضیح دهید؟

ببینید بررسی ابعاد خرابکاری‌های آژانس‌های مختلف سازمان ملل در ایران یک تیم بزرگ نیاز دارد که لااقل یک سال تحقیق و مطالعه کنند. در مورد بحث جمعیت، کمتر آژانسی از سازمان ملل است که ورود نکرده باشد. آنها حتی برای این که مهاجران افغانستانی ما نیز در ایران کمتر فرزند به دنیا بیاورند، برنامه ریخته‌اند. آنها در نگارش کتاب‌های درسی دانشگاهی ما دخیل بوده اند و همانطور که گفتم، همین کتاب های تنظیم خانواده با دخالت مستقیم و غیرمستقیم این نهادها تالیف شده است. شاید باورش سخت باشد ولی صندوق جمعیت به یکی از استادان جمعیت شناسی در دانشگاه تهران پول داده تا دروس کارشناسی ارشد رشته جمعیت شناسی را مورد بازنگری قرار دهد.

* صندوق جمعیت چرا باید چنین کاری کرده باشد؟

مشخصا غرب به دنبال تربیت نیروهایی با افکار سکولار و غربی است، که بعدا در ایران مدیریت کشور را بر عهده بگیرند. برای این کار یک راه این است که افرادی را شناسایی کنند و به آنها فرصت تحصیل در خارج را بدهند، ولی یک راه کم هزینه‌تر این است که محتوای دروس دانشگاهی ما را غربی کنند. مطمئن باشید غرب بی دلیل، یک دلار هم خرج نمی‌کند و در این زمینه نیز با حساب و کتاب به آن استاد دانشگاه دلار داده است.

خاطرم هست که از یکی از نماینده‌های مجلس پرسیدم که چرا در یک سمینار ضدجمعیتی که با پول سفارت سوئیس –حافظ منافع امریکا در ایران- برگزار شده بود، شرکت کردید؟ آن نماینده پاسخ داد که چه اهمیتی دارد که چه کسی از این همایش حمایت مالی کرده است؟ بنده حقیقتا از این پاسخ خیلی تعجب کردم. ایراد ما این است که گمان می‌کنیم ممکن است غربی ها نیز برای رضای خدا کار کنند، در حالی که آنها صرفا به دنبال منافع خودشان هستند و به قول ضرب المثل زیبای خودمان، گربه محض رضای خدا موش نمی‌گیرد.

* نهایتا به نظر شما عامل اصلی ایجاد بحران کنونی جمعیت چیست؟

بنده اگر بخواهم در یک عبارت کوتاه عامل اصلی ایجاد بحران جمعیت را نام ببرم، خواهم گفت: تنظیم خانواده. تنظیم خانواده یک طرز تفکر و یک فرهنگ است. تنظیم خانواده بر خلاف نگاه ابتدایی ما که آن را در وسایل ممانعت از بارداری خلاصه می‌کنیم به ما یک جهان بینی و نوع خاصی از سبک زندگی را القا می‌کند. تنظیم خانواده در این معنا لااقل ۵ مولفه دارد:

نخستین مولفه فرهنگ تنظیم خانواده این است که برای کنترل جمعیت یک سری بهانه‌های بهداشت و سلامت تراشیده می‌شود. مثلا گفته می‌شود که بارداری زن در سن بالای ۳۵ سال پرخطر است. بنده با برخی از متخصصین زنان و زایمان که صحبت کردم، اساس این ادعا را رد کردند و گفتند درصد بالایی از زنان هستند که می‌توانند بدون هیچ مشکلی حتی پس از ۴۰ سالگی نیز فرزندآوری داشته باشند. اخیرا با انتشار مقاله‌ای از برخی دستگاه‌های مسئول هم خواستم که منبع علمی این ادعا را ارائه دهد، که با وجود این که در ۳ مصاحبه سعی کردند پاسخ بنده را بدهند، ترجیح دادند از پاسخ به این درخواست طفره بروند. تنظیم خانواده اساسا به دنبال این است که زنان را از باروری بترساند. این که ما الان رتبه ی نخست دنیا در بالا بودن آمار سزارین را داریم، ناشی از همین پروژه ترساندن زنان ایرانی از بارداری است.

* مولفه دیگر در فرهنگ تنظیم خانواده، دامن زدن به فردگرایی و خودخواهی مردم است. اگر به شعار "فرزند کمتر؛ زندگی بهتر" دقت کنیم، می‌بینیم که این شعار دارد توصیه می‌کند که بچه‌دار نشو تا بهتر بخوری. یک انسان نیاید تا بیشتر لذت ببری. آیا این شعار خودخواهی‌ها را تقویت نمی‌کند و تقویت نکرده است؟

مولفه اساسی دیگر در طرز تفکر تنظیم خانواده، فمینیسم است. افکار فمینیستی که از عوامل عمده فروپاشی خانواده در غرب است و به نظر بنده سهم زیادی در افزایش آمار طلاق در کشور ما دارد، از طرق مختلف همراه با تنظیم خانواده به خورد مردم داده شده است.

* می‌توانید در مورد ارتباط تنظیم خانواده با فمینیسم بیشتر توضیح دهید؟

ببینید اصل ماجرا این است که حضور زن در اجتماع برای برخی از سیاستمداران صرفا حربه‌ای بوده است که با آن کنترل جمعیت صورت بگیرد. یعنی از منظر آنها زن نه به خاطر کسب کمال و نه برای خدمت به مردم، بلکه صرفا برای فرزندآوری کمتر باید به عرصه جامعه می‌آمد.

* این ادعای بزرگی است. آیا شاهدی برایش دارید؟

شما می‌توانید به مشروح مذاکرات مجلس برای تصویب قانون تنظیم خانواده رجوع کنید. در سال ۱۳۷۱ یک نماینده علنا در مجلس می‌گوید که باید برای کنترل جمعیت، زنان را از خانه بیرون بکشیم، هرچند که اشتغال آنها باعث بیکاری مردان شود؛ چرا که این روش در یکی از کشورهای جنوب شرق آسیا به کنترل جمعیت کمک کرده است. (۲) حقیقتا وقتی که برای نخستین بار این اظهارنظر را خواندم، خودم به چشم‌هایم شک کردم.

نمونه جالب دیگر که ارتباط تنگاتنگ تنظیم خانواده و افکار فمینیستی را نشان می‌دهد متون کتاب‌های تنظیم خانواده است. به عنوان نمونه در یکی از این کتب آمده است: "شدت میزان باروری زنان باعث می‌شود که دوران سنین فعالیت زنان با حاملگی‌های پی در پی هدر رود و بدون بازده اقتصادی لازم سپری گردد." (۳) آیا این جمله مشمئز کننده، نگرش غیر انسانی و ابزاری تنظیم خانواده به زن و مادر را نشان نمی‌دهد؟ برخی که مدعی‌اند ما بر اساس اسلام، تنظیم خانواده را اجرا کردیم آیا می‌توانند بگویند چنین مضمونی را از کدام آیات و روایات استخراج کرد‌ه‌اند؟ در حالی که در اسلام از صفات یک زن خوب، «ولود» بودن است، یعنی این که بسیار فرزند بیاورد، آن وقت تنظیم خانواده نقش مادری را تخریب کرد و نقش عظیم مادر در پرورش و تربیت فرزند را تا حد کهنه شستن و پوشک عوض کردن پایین آورد و به سخره گرفت.

یک نمونه دیگر هم برای اثبات ارتباط تنظیم خانواده با مباحث فمینیستی، فعالیت‌های انجمن تنظیم خانواده است. این انجمن کتاب‌هایی با محتوای فمینیستی چاپ کرده است که قابل بررسی است. از جمله "خشونت علیه زنان" و "گیسوان در آتش خشونت". این انجمن که در واقع شعبه فدراسیون بین المللی تنظیم خانواده (IPPF) در ایران است، در سال ۱۳۸۱ هم بررسی و تحقیقی درباره "خشونت خانگی" در جنوب تهران انجام داده و اکنون هم فعالیت‌هایش را ادامه می‌دهد؛ البته با نام جدید انجمن سلامت خانواده. جالب توجه این که فدراسیون بین المللی تنظیم خانواده از مروجین فمینیسم، روابط غیراخلاقی و جنایت سقط جنین در دنیا است.

* مولفه ی چهارم فرهنگ تنظیم خانواده چیست؟

مورد چهارم وعده فقر است. به این معنا که در تنظیم خانواده مدام در گوش مردم خوانده می‌شود که اگر بچه بیاورید فقیر می‌شوید و بیچاره می‌شوید و یک آب خوش هم از گلویتان پایین نمی‌رود و... اینقدر در طول این بیست سال این حرف بی پایه، بیان شده است که الآن برخی از خانواده‌های ثروتمند نیز می‌ترسند که مبادا با آمدن بچه فقیر شوند. این فکر نیز در تضاد کامل با اسلام است.

* با توجه به این که این مسئله دغدغه بسیاری از مردم است، بیشتر توضیح دهید.

در قرآن و احادیث ما مکرر آمده است که خداوند روزی بندگانش را می‌رساند «وَ ما مِن دابةٍ فی الارضِ الا عَلی الله رزقُها» (۴) هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست، مگر اینکه خداوند روزی اش را بر خود واجب کرده است. یا در حدیثی داریم که هر چه تعداد اعضای خانواده بیشتر شود، روزی خانواده نیز بیشتر می‌شود. استاد اخلاقی می‌گفتند که ما وقتی به یک میهمانی دعوت می‌شویم، نگران این نیستیم که صاحبخانه غذایی آماده کرده است یا نه، حالا ما در این دنیا میهمان خدا هستیم. آیا زشت نیست که نگران رزق خودمان و فرزندانمان باشیم، در حالی که خداوند آن را برای طالبش ضمانت کرده است؟ خیلی از مشکلات این روزهای ما ناشی از این است که به خداوند کریم که میهمانش هستیم، سوء ظن داریم. خیلی زیبا در قرآن عنوان شده است که اساسا وعده فقر دادن کار شیطان است. «الشّیطانُ یَعِدُکُمُ الفقر» (۵) از خصوصیات تفکر تنظیم خانواده نیز همین وعده شیطانی فقر است.

* آیا مصداقی هم سراغ دارید که این وعده ی فقر دادن را اثبات کند؟

الی ماشاء ا... مصداق وجود دارد. به عنوان نمونه یک سری کلیپ‌هایی را وزارت بهداشت در آن زمان تهیه کرده است که خیلی جالب است. در یک مورد از این کلیپ‌ها، یک تک فرزند هست که دارد چلو مرغ می‌خورد و در سوی دیگر یک خانواده عیالوار وجود دارد که همه غمگین هستند و گرسنه و بدبخت. این کلیپ با پول صندوق جمعیت سازمان ملل ساخته شده و نمودی از تصور غرب از انسان است، موجودی که فلسفه وجودش خوردن و لذت بردن است و باید بکوشد تا بهتر بچرد.

* آیا این که می گویید تفکر خطرناک، جسارتا برای شلوغ کردن است یا واقعا معتقدید که این طرز تفکر خطرناک است؟

بنده سعی می‌کنم که حقیقت را همانگونه که هست بگویم و بزرگنمایی نکنم. شما و مخاطبانتان هم می‌توانید در مورد حرف‌هایم هرگونه که خواستید قضاوت کنید. البته اگر بنده حرفی زدم، شما حتما منبع آن را از بنده بخواهید. اگر منبع مستندی نداشت اصلا آن را منتشر نکنید.

این که می‌گویم تفکر تنظیم خانواده بسیار خطرناک است برخواسته از چند هزار ساعت مطالعه است. آقای دکتر حسین ملک افضلی که می‌توان گفت نفر دوم اجرای تنظیم خانواده در کشور بوده است، در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید: ما اگر برنامه‌های تنظیم خانواده را ۱۰ سال زودتر شروع کرده بودیم، الآن ۱۰ میلیون جوان کمتر داشتیم و دیگر بیکاری و از این دست مشکلات را نداشتیم! (۶)

بنده از عمق وجود معتقدم که تفکر تنظیم خانواده از تفکر کسانی که بمب اتم را ساختند، خطرناکتر است. حالا اگر خواستید اسمش را شلوغ‌کاری بگذارید. ژاپن بعد از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توانست یکی از قدرت‌های بزرگ صنعتی دنیا شود، ولی الآن عمدتا به دلیل پیری جمعیتش، بالاترین سرانه بدهی عمومی دنیا را دارد و می‌توان گفت به نسبت جمعیت، بدهکارترین کشور دنیاست، چون درصد افراد در سن کارش به شدت کم شده است. ژاپن با جمعیت ۱۲۵ میلیونی، بیش از ۱۲ تریلیون دلار بدهی دارد. (۷)

آمریکا هم با بمب اتم جز یک اقتدار پوشالی که با بی‌آبرویی به دست آورد، چیزی عایدش نشد، ولی با تولید و ترویج تفکر تنظیم خانواده توانست چند دهه پس از رسیدن تاریخ انقضای ابرقدرتیش، ابرقدرت بماند. کشور ما که تقریبا مهمترین دشمن آمریکا در نبرد تمدنی است، در صورتی که فکری به حال بحران جمعیت نکند، تا کمتر از سه دهه دیگر هیچ تهدیدی برای آمریکا به شمار نمی‌آید. همین مسئله باعث شده که برژینسکی مشاور ارشد امنیت ملی کارتر، در مصاحبه معروفش بگوید: "از فکر کردن به حمله‌ پیش‌دستانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران اجتناب کنید و یک بازی طولانی مدت را انجام دهید، چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع حکومت کنونی نیست" (۸) بازی طولانی مدت به عقیده بنده یعنی این که تا زمانی که جمعیت ایران سالخورده شود، آن را تضعیف کنید. پس از آن با خیال راحت به ایران حمله نظامی کنید.

البته بنده به واسطه بشارت‌های مقام معظم رهبری معتقدم که ان شاء ا... چنین اتفاقی رخ نخواهد داد، ولی این را باید در نظر گرفت که اگر مقام معظم رهبری در زمینه جمعیت دغدغه نداشتند، بیش از بیست بار در چهار سال گذشته در مورد آن حرف نمی‌زدند و از مسئولین و مردم مطالبه نمی‌کردند. ایشان جملات سنگینی در مورد بحث جمعیت دارند که شاید در هیچ زمینه دیگری سابقه نداشته باشد. ایشان می‌فرمایند: "یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می‌کند، تن او می‌لرزد، این مسئله‌ جمعیّت است" (۹) جای دیگری در مورد بحث جمعیت می‌فرمایند: " کشور و اسلام را این مسئله تهدید می‌کند" (۱۰)

* مولفه پنجم تنظیم خانواده؟

مورد آخر حیازدایی و ترویج فساد است. به عنوان مصداق برخی از عبارات کتب تنظیم خانواده تصریح به روابط آزاد جنسی دارند. مثلاً در معرفی مناسب‌ترین افراد برای استفاده از آی یو دی به چهار مورد اشاره شده است، که مورد نخست زنان زایمان کرده‌ای هستند که فقط با شوهر خود رابطه ی جنسی ندارند! (۱۱) یا در مورد "قلمرو خدمات تنظیم خانواده" به چند مورد اشاره شده که یک مورد از آن ارائه خدمات لازم برای مادرانی است که ازدواج نکرده اند! (۱۲)


البته هر یک از این مولفه ها توضیح مفصل‌تری دارند، ولی زمانمان محدود است و تمام اسناد را با خودم نیاورده‌ام. نهایتا به عقیده بنده برای فایق آمدن بر بحران جمعیت باید فرهنگ جا افتاده تنظیم خانواده و این طرز تفکر خطرناک را از اذهان مردم پاک کرد و عقاید و سبک زندگی صحیح را جایگزین آن نمود.

* نظر شما در مورد مجریان طرح تنظیم خانواده چیست؟

ببینید وقتی که بنده می‌گویم تنظیم خانواده یک پروژه آمریکایی بوده است، منظورم این نیست که همه مجریان آن در کشور نیز از عوامل دشمن بوده‌اند. به عقیده من مجریان اصلی تنظیم خانواده سه گروه بودند: برخی افراد دارای حسن نیت بودند و نمی‌دانستند که بازی خورده‌اند. برخی تحصیل کرده‌های غرب و مرتبطین با نهادهای بین المللی بودند که خوب می‌دانستند دارند چه می‌کنند و چه بلایی به سر کشور می‌آورند. برخی هم بودند که به تنظیم خانواده به عنوان کاسبی و تجارت نگاه می‌کردند.

* توضیح بیشتری در مورد این سه گروه می‌دهید؟

در اوایل تصور می‌کردم که همه افرادی که تنظیم خانواده را اجرا کرده‌اند، بازی خورده‌اند، ولی هرچه گذشت بیشتر پی بردم که برخی از افراد، حقیقتا عامل دشمن هستند و برای اخلال در وضع جمعیتی کشور ماموریت دارند. برخی هم از اعضای مافیای تولید و واردات وسایل ممانعت از بارداری هستند که از طریق این تجارت، سالیانه میلیاردها تومان درآمد عایدشان می‌شود و می‌خواهند به هر طریق،حتی به قیمت بازی با جان مردم، بازار این وسایل را در کشور فراهم کنند. نمونه‌اش هم قرص‌های ضدبارداری یاز و یاسمین است که به شدت خطرناک هستند و مانند نقل و نبات در اختیار مردم است.

* لطفا در مورد گروهی که به آنها عامل دشمن می‌گویید صریح‌تر حرف بزنید تا مسئله روشن شود

آن مقداری که می‌توانم بگویم این است که جریان تنظیم خانواده اکنون روش منافقانه‌ای در پیش گرفته. افرادی از این جریان در مصاحبه‌های خود و جلوی دوربین‌ها می‌گویند که بابت به وجود آمدن بحران جمعیت احساس عذاب وجدان می‌کنند و از طرف دیگر می‌روند در مجلس و برای این که قانونی در حمایت از فرزندآوری مردم تصویب نشود، هرگونه بتوانند سنگ اندازی می‌کنند. به مردم و نماینده‌های مجلس توهین می‌کنند که شما می‌خواهید با وضع قانون، یک مشت گدا گشنه و کور و کچل به جمعیت کشور اضافه کنید! از یک طرف پشت تریبون می‌گویند که ای کاش در بحث جمعیت ورود نمی‌کردیم و از طرف دیگر برای اخلال در امر جمعیت، وارد مراکز تصمیم گیری جمعیتی می‌شوند. بنده از این افراد یک سوال می‌پرسم: شما که باید برنامه تحدید نسل را در سال ۱۳۷۱ متوقف می‌کردید و نه یک سال و دو سال، بلکه بیش از بیست سال این سیاست را به صورت بی قاعده ادامه داده‌اید و کشور را با بحران پرخسارت جمعیتی مواجه کرده‌اید، در خود چه صلاحیتی دیده‌اید که باز مناصب جمعیتی را می پذیرید؟ آیا بهتر نیست این کار را به معتقدین به سیاست‌های نظام بسپارید و صرفا به طبابت خود مشغول شوید؟

* به نظر شما قانون گذاری در بحث جمعیت آنقدر اثر دارد که برخی بخواهند با آن مقابله کنند؟

سوالتان خیلی سوال خوب و دقیقی است. برای پاسخ به این سوال لازم است که مقدمه‌ای کوتاه را بیان کنم. ببینید از وجهی می‌توان عوامل موثر در جمعیت کشور را به دو دسته تقسیم کرد. مولفه‌های ساختاری و مولفه‌های نهادی. از ویژگی‌های مولفه‌های نهادی این است که امکان ایجاد تغییر در آنها بسیار آسان‌تر از مولفه‌های ساختاری است. به عنوان مثال در بحث جمعیت می‌توان یک روزه در مجلس، قانون تنظیم خانواده را لغو کرد و ظرف مدتی اندک، قانونی برای افزایش جمعیت وضع کرد، چون قانون، مولفه‌ای نهادی است و راحت می‌توان تغییرش داد، ولی در سوی دیگر نمی‌توان کاری کرد که ظرف یک روز یا یک هفته، متوسط سن ازدواج در کشور یک سال کم شود، چون سن ازدواج یک مولفه ساختاری است.

حال با این مقدمه باید بگویم که از ویژگی‌های جریان تنظیم خانواده این است که هنگام ارائه راهکار برای غلبه بر بحران جمعیت، با هرگونه تغییر نهادی مخالفت می‌کند و مدام ایجاد تغییرات ساختاری را به عنوان راه حل بحران جمعیت مطرح می‌کند. به عنوان نمونه از یک سو راهکار می‌دهند که مشکل اشتغال، مسکن، مسائل زیست محیطی، کمبود آب، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش آمار طلاق را حل کنید، تا مشکل جمعیت برطرف شود و از سوی دیگر می‌گویند احتیاجی نیست که قانون تنظیم خانواده لغو شود و قانونی برای جوان ماندن جمعیت کشور وضع شود و لزومی ندارد که برای فرزندآوری مردم کمک مالی در نظر گرفته شود.

* یعنی شما می‌گویید نباید به مشکلات اساسی مردم از قبیل اشتغال و مسکن و ... رسیدگی شود؟

از کجای حرفم چنین برداشتی کردید؟ ما هم معتقدیم که مشکلات اشتغال و مسکن و ... باید حل شود ولی اینها مشکلات ساختاری هستند که با سالیان متمادی کار پیگیر و صحیح می‌توانند حل شوند و اساسا ما سال‌های خیلی محدودی را فرصت داریم تا بتوانیم جلوی سالخورده شدن جمعیت‌مان را بگیریم. اگر هم جمعیت پیر شد اساسا دیگر نمی‌توان مشکلات ساختاری را حل کرد.

به عقیده بنده همزمان با کار گسترده و جهادی در زمینه مولفه‌های ساختاری، باید در نخستین فرصت ممکن به مولفه‌های نهادی پرداخته شود، چرا که تا اینها تغییر نکند، امکان تغییر مولفه‌های ساختاری هم به وجود نخواهد آمد. به عنوان مثال تا قانونی برای حمایت، تشویق و تبلیغ ازدواج در سنین پایین تصویب و اجرا نشود، قرار نیست سن ازدواج تغییر کند.

* به نظر می‌رسد که منوط کردن افزایش جمعیت به حل معضلات بزرگی که عنوان شد، صرفا برای ممانعت از اجرای سیاست‌های جدید جمعیتی صورت می‌گیرد. جالب است بدانیم برخی از همین افراد در مقالاتی که به زبان انگلیسی دارند، گفته‌اند که بهبود معیشت مردم باعث خواهد شد که از مقدار کنونی نیز کمتر فرزند بیاورند، حالا این طرف که می‌آیند، مصاحبه می‌کنند که تا وضع معیشتی مردم خوب نشود، فرزند نخواهند آورد. باید پرسید که این افراد واقعا به دنبال چه هستند و چه اهدافی دارند؟

ببینید در یک کلام پیوند زدن حل بحران جمعیت با مسائل پیچیده و مشکلات ساختاری، یکی از حربه‌های اساسی جریان تنظیم خانواده در کشور است. البته این را هم در مورد بحث کمبود آب بگویم که این مسئله در ایران هیچ ارتباطی با بحث جمعیت ندارد و صرفا به دلیل سوء مدیریت منابع آب رخ داده.

* پیشنهاد شما برای کار فرهنگی در زمینه بحران جمعیت چیست؟

ببینید به عقیده بنده نخستین قدم برای کار فرهنگی این است که ما برای گروه‌های مختلف از مردم یک منطق اقناعی تولید کنیم. به عنوان مثال برای گروهی از مردم که ولایتمدار هستند، باید دغدغه‌های مقام معظم رهبری تشریح شود. متاسفانه این دو جمله تکان دهنده که بنده از ایشان نقل کردم هنوز به گوش بسیاری از ولایتمداران ما نخورده است که این به دلیل کم‌کاری ما است، وگرنه در کشور ولایتمدار غیور کم نداریم.

گروه دیگر مردم تا مسئله کامل برایشان تشریح نشود، در رفتار فرزندآوری خود تجدید نظر نمی‌کنند. باید برای این افراد تشریح شود که چه خطری ایران و اسلام را تهدید می‌کند. باید رزاقیت خداوند، توکل و ارزش فرزندآوری در اسلام را برایشان تشریح کرد و گفت که دشمنان چه نقشه‌ای برای ایران کشیده‌اند. به این افراد باید مکرر معضلات تک فرزندی و دو فرزندی گوشزد شود. این که تک فرزندی آسیب‌های فراوانی را متوجه بچه و خانواده‌اش می‌کند، مورد اتفاق روانشناسان اعم از مومن و کافر است. کدام پدر و مادر است که به او گفته شود احتمال آسیب‌های اجتماعی از جمله طلاق، اعتیاد، خودکشی و ... در تک فرزندها بیشتر است و باز بخواهد تنها یک فرزند داشته باشد؟ تنظیم خانواده برای گروهی از مردم بحث کیفیت فرزند را مطرح می‌کند و توصیه می‌کند که یک فرزند بیاورید ولی باکیفیت. ما باید بگوییم که مطالعات متعدد علمی در دنیا نشان داده که معمولا کیفیت تک فرزندها کمتر از بچه‌هایی است که در خانواده‌های چندفرزندی پرورش می‌یابند.

از سوی دیگر باید برای مردم تشریح کنیم که الآن تنها قریب به هشت درصد از جمعیت ما بالای ۶۰ سال سن دارند و سالمند به حساب می‌آیند. تامین اجتماعی و بیمه‌ها با وجود این که بیش از هفتاد درصد جمعیت کشور در سن کار هستند، اکنون آنگونه که باید از پس تامین مخارج این جمعیت محدود سالمندان بر نمی‌آیند. در بیش از دو دهه آینده (در صورت ادامه روند کنونی کاهش جمعیت) درصد سالخورد‌ه‌های جمعیت کشور تقریبا سه برابر خواهد شد و از درصد کسانی که در سن کار هستند، کاسته خواهد شد. حال با این توصیفات آیا در سی سال آینده یک فرد سالمند می‌تواند به تامین اجتماعی و بیمه‌ها دل ببندد؟ آیا برای یک سالمند، آینده‌ای جز تنهایی، فقر و بیماری می‌توان متصور بود؟ به مردم باید گفت که اگر به فرزند، به عنوان یک نعمت عظیم الهی نگاه نمی‌کنید، لااقل به آن به دید یک محل سرمایه گذاری بلندمدت نگاه کنید. همانگونه که برای این که ۱۰ سال دیگر صاحب خانه شوید، پول کنار می‌گذارید، برای فرزندآوری نیز سرمایه گذاری کنید و امیدوار باشید که این فرزندان علاوه بر صفا دادن به خانه هایتان، در آینده نیز نخواهند گذاشت که دوران سالمندی محنت‌باری داشته باشید.

* منابع:

۱. کاهش جمعیت؛ ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین، ص ۱۴۷
۲. http://www.ical.ir/index.php?option=com_mashrooh&view=session&id=۱۷۱۹&Itemid=۳۸
۳. کتاب جمعیت و تنظیم خانواده، انتشارات چهر، چاپ هفدهم، سال ۱۳۸۱، ص ۶۴
۴. آیه ۶ از سوره ی مبارکه هود
۵. قسمتی از آیه ی ۲۶۸ از سوره ی مبارکه ی بقره
۶. http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/۶۴۳۲/۶۶۶۱/۷۸۷۲۵

۷. http://www.economist.com/content/global_debt_clock
۸. http://www.farsnews.com/printable.php?nn=۱۳۹۳۰۹۰۴۰۰۰۶۰۹
۹. بیانات مقام معظم رهبری به تاریخ ۱۹/۰۹/۹۲
۱۰. بیانات مقام معظم رهبری به تاریخ ۲۷/۰۴/۹۱
۱۱. جمعیت و تنظیم خانواده، دکتر اکبر بربریان، ص ۱۲۵
۱۲. همان، ص ۸۸
۱۳. آیه ۷ از سوره ی مبارکه ی محمد (ص)
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *