پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

"دانشگاه هنر همچنان دارالترجمه است"

دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۲۰
کد مطلب: 406486
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست «تحول علوم انسانی مقدم بر تحول سینما» در چهارمین هم اندیشی سینما انقلاب اظهار داشت: خوب است سینماگر مسلمان نیز بداند از نگاه اسلام چه تعریف هایی از خانواده، عشق، محبت، جامعه و ... چیست و حوزه وظیفه دارد این ها را تولید کند. این حلقه مفقوده باید توسط حوزه و دانشگاه ما پر می شد اما این خلا هنوز موجود است و دانشگاه هنر ما همچنان دارالترجمه است.
به گزارش جهان به نقل از سینما انقلاب، حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست «تحول علوم انسانی مقدم بر تحول سینما» در حوزه هنری با بیان این که علوم انسانی عملاً همان علوم فرهنگی است که تئوریزه شده اند، اظهار داشت: وقتی می گوییم سینما مبتنی بر گرایش های خاص انسان شناسی و فلسفی است به این معنا نیست که سینماگران همه مباحث انسان شناسی و فلسفی را آگاهانه می دانند و آگاهانه در فیلم هایشان استفاده می کنند بلکه تحت تاثیر آن نگاه هستند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: سینماگرانی ندانسته فیلم هایی را در حوزه های مختلف حقوق بشر، خانواده و جامعه می سازند اما خودشان هم نمی دانند دارند چه محتوای فلسفی را می سازند اما آن چه محتوای این فیلم هاست و پیامی که از آن ها در می آید، همان محتواهای فلسفی را باز تولید می کند.

وی درباره بحث و بررسی فیلم های ساخته شده، ابراز داشت: وقتی به اثر با قطع نظر از مولف، سینماگر و رمان نویس نگاه می کنید، حق دارید از کار او، به استنتاج‌های منطقی او توجه کنید اگرچه او این استناج ها را آگاهانه در فیلم قرار نداده باشد.

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این که در سینما داستان بر واقعیت غلبه دارد، بیان کرد: ریشه غلبه داستان بر واقعیت به معرفت شناسی فیلسوفانی همچون کانت بر می گردد و دوران بعد از کانت نیز تحت تاثیر نسبیت معرفتی یا شکاکیت رقیق قرار گرفته است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نقد فیلم های ضد انقلاب اسلامی یا موافق آن گفت: وقتی شما می خواهید درباره سینمای ضد انقلاب اسلامی یا موافق آن صحبت کنید باید درباره نهادهایی که پشت این گفتمان است، نقد تئوریک داشته باشید و این راهی ندارد جز این که این نقد را تا بحث های معرفت شناسانه ادامه دهید.

وی با اشاره به مقوله مفهوم سازی برای کنترل واقعیت در سینما به تبیین نظرات کانت در حوزه هنر و تاثیر آن در سینما پرداخت و اظهار داشت: سینماگر در فلسفه نئوکانتی نه نیازی می بیند واقعیت را تغییر دهد و نه نیازی می بیند آن را تبیین و تفسیر کند.

رحیم پور با اشاره به این که ما سینمای واقعی نداریم، ادامه داد: دوربین صد در صد رئالیست و واقع گرا و مستند به معنای واقعی وجود ندارد و حتی تصاویر دوربین در ساخت مستند نیز گزینشی از واقعیت هاست.

وی افزود: با فضای فلسفی حاکم بر سینما، سینماگر این طور می بیند که واقعیت چیزی نیست که من خودم را باید با آن منطبق کنم بلکه حتی می شود واقعیت را خرج کرد و شکست و به هر طرف که بخواهی می توانی آن را خم کنی.

استاد حوزه و دانشگاه درباره واقعیت در سینما گفت: با پیشفرض های کانتی در سینما، جهانی که شما مشاهده می کنید جهان واقعیتی نیست بلکه یک جهان سزارینی است که دست های مسلط بر سینما آن را گزینش می کند و نشان می دهد.

رحیم پور با تبیین مفاهیم و محتوای فلسفی سینما ابراز داشت: مخاطب سینما با این مبانی، چیزی را در سینما کشف نمی کند و فقط مصرف کننده است و مباحث تعقلی جای خود را به منطق عاطفی می دهد و عاطفه را می توان از طریق تخیل مدیریت کرد.

وی افزود: حتی سینمای صامت و صرفاً تصویر هم نشانه سازی می کند و بسیاری از کدهای مفهومی با تصویر تاثیرگذارند زیرا تصویر قدرت نشانه گذاری و نمادسازی دارد و البته تمام هنرها از جمله عکاسی و شعر هم همین کار را می کنند که البته در شعر این اتفاق با تصاویر خیالی اتفاق می افتد.

رحیم پور درباره دانشمندان علوم انسانی در غرب اظهار داشت: اکثر نظریه پرداز های برجسته در حوزه علوم انسانی که در فلسفه غرب جریان ساز شدند، ماتریالیسم یا ملحد بودند که از خانواده های یهودی و تحت فشارهای مذهبی بودند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تاثیر ناخودآگاه مفاهیم فلسفی پنهان در فیلم بر مخاطب ابراز کرد: وقتی فردی از سینما خارج می شود و فیلمی می بیند که بر مبنای محتوای فلسفی کانتی است، بدون آن که بداند و بخواهد وقتی از سینما بیرون می آید معتقد به نسبی بودن اخلاق می شود.

وی ادامه داد: من با ساختن فیلم در حوزه طلاق، حضانت یا سایر مسایل اجتماعی بسازند موافقم اما در اکثر این فیلم ها کارگردان چه بداند و چه نداند، آن چه که در فیلمش دارد منتقل می شود، یک سبک زندگی غیر اسلامی است که به مخاطب تحت تاثیر آن قرار می گیرد.

رحیم پور با اشاره به مبانی فلسفی موجود در آثار سینمایی دنیا اظهار داشت: وقتی سینماگرانی بر مبنای تفکر مکاتب مختلفی که به آن گرایش دارند، فیلم هایی بر مبنای تفکرات و مکاتب فلسفی می سازند، خوب است که سینماگر مسلمان نیز بداند از نگاه اسلام چه تعریف هایی از خانواده، عشق، محبت، جامعه و ... چیست و حوزه وظیفه دارد این ها را تولید کند.

استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: این حلقه مفقوده باید توسط حوزه و دانشگاه ما پر می شد اما این خلا هنوز موجود است و دانشگاه هنر ما همچنان دارالترجمه است.

وی با اشاره به فیلم های مختلف بر مبنای اندیشه های برگرفته از مکاتب مختلف همچون نسبی دانستن اخلاق و نفی اختیار از انسان، ابراز داشت: خوب است فیلم ها همان طور که نقد تکنیکی و فنی می شود، از منظر علوم انسانی همچون علوم اجتماعی و فلسفی و فقهی نیز نقد محتوایی و علمی هم بشود.

رحیم پور ازغدی با بیان این که سینما در ۲۰ سال گذشته سبک زندگی آدم ها به ویژه نسل جدید را تغییر داده، با انتقاد از فیلم هایی که سبک زندگی مردم را تخریب کرده است، گفت: آیا نمی شود سینماگران ما که اینقدر فیلم سینمایی درباره معضلات اجتماعی ساخته اند، فیلمی بسازند که در آن الگوی زن و شوهر مسلمان را نشان دهند؟ نمی شود چون نمی دانند و نمی توانند.

وی با اشاره به مبانی فکری اسکینر، نظریه های یادگیری اجتماعی، فروید و هگل و نقد آن ها در حوزه فیلم های ساخته شده در سینما گفت: من نمی خواهم بگویم که سینماگران از این اشخاص، این مکاتب فکری و فلسفی را یادگرفته اند بلکه این افکار پیش از این دانشمندان فلسفی نیز در جامعه بشری بود اما این ها آن افکار را نظم داده اند.

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اشتراکات نگاه هگل و کانت ابراز داشت: مفهوم انسانی کردن دین، از مفهوم هایی است که هگل مطرح کرده است البته خود هگل ماتریالیستی نبود اما مارکسیسم ها نگاه او را به نفع خواسته های خود قبضه کردند و خدا انسانی و جایگزینی اخلاق سکولار به جای اخلاق معطوف به خدا از نتیجه های نگاه هگلی در سینماست.

وی افزود: این نگاه در تقابل با مفهوم انا لله و انا الیه راجعون و مفهوم از خود بیگانگی به خود باز آمدن و سیر و سلوک عرفانی است که در عرفان شرق و عرفان اسلامی مطرح شده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به محتوای فرهنگی که غرب از ملت های مسلمان گرفته و آن را به تناسب نگاه و اندیشه خود تغییر داده است، بیان داشت: اولین رمان مدرن در غرب رابینسون کروزوئه است که از روی کتاب حی بن یقضان الگوبرداری شده است و کمدی دانته یک گرته برداری از آثار اندیشمندان مسلمانی همچون ابن سینا، ابن عربی و روایات معراجیه پیامبر است.

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: دو نوع فلسفه تعلیم تربیت از این دو داستان بیرون می آید و از فیلم آن نیز همین طور است به طوری که آن چه از فیلم رابینسون کروزوئه غرب بر می آید بر مبنای تفکر غرب است و اگر فیلمی از داستان حی بن یقظان ساخته شود، متفاوت از آن خواهد بود.

رحیم پور در ادامه به تبیین الگوها و برداشت ها و کدهای فلسفی داستان و فیلم رابینسون کروزوئه پرداخت و گفت: می توان ریشه های فیلم ها را بر اساس علوم انسانی بررسی کرد و دید که نگاه آن ها به خانواده، حقوق، دین، خدا، جامعه و انسان چه نگاهی است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *