گروه بینالملل جهان نیوز: "دنیل پانتالئو"، یکی از نیروهای پلیس آمریکا اواخر بهار سال جاری "اریک گارنر"، سیاهپوست ۴۳ ساله آمریکایی را به اتهام دستفروشی سیگار در نیویورک بازداشت کرد. وی هنگام دستگیری گارنر به همراه چند نیروی امنیتی دیگر، دست خود را به دور گردن وی حلقه کرد و به گلویش فشار میآورد. اطرافیان که ناظر قتل این مرد بودند، ویدئویی را از صحنه جرم پانتالئو که بعدا توسط دادگاه مجرم شناخته نشد، تهیه کردند. در این ویدئو به خوبی میتوان صدای اریک را شنید که به سختی میگوید "من نمیتوانم نفس بکشم". اما پانتالئو توجهی به او نمیکند و به کار خود ادامه میدهد
گارنر کمی بعد در بیمارستان جان خود را از دست میدهد. مردم منتظر مجازات این پلیس قاتل بودند اما با صدور رای دادگاه نیویورک، پانتالئو منع تعقیب میشود.
صدور این حکم در شرایطی که هنوز اعتراضات سراسری برخواسته از قتل مایکل براون و تبرئه قاتل وی توسط دادگاه فرگوسن آرام نگرفته بود، غیر منطقی به نظر میرسید. اما با پی بردن به بطن این دو حکم صادره از دو دادگاه مختلف آمریکا تنها یک نتیجه میتوان گرفت؛ جریان افراطی نژادپرستانه که از سرمنشأ آن یعنی بردهداران آمریکایی به اعضای کنگره آمریکا، قضات، نیروهای امنیتی، صاحبان رسانه و طبقه ثروتمند این کشور به ارث رسیده است. جریانی که به موجب آن در گذشته برای تفریح، سیاهپوستان را زنده ه میشدند و اکنون نیز به شکل قانونی به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جان خود را از دست میدهند.
مقامات آمریکا بارها اعلام کردهاند که گروههای تروریستی، دولت و امنیت شهروندان این کشور را تهدید میکنند. گروههایی که توسط برخی کشورهای غربی از جمله خود آمریکا تجهیز تسلیحاتی و از جانب برخی کشورهای عربی نیز پشتیبانی مالی و معنوی میشوند. به نظر میرسد، چالش واقعی برای آمریکا که مقامات آن میبایست چشمان خود را به روی آن بگشایند، نژادپرستی فزاینده در این کشور است.
"مهدی برای" از اعضای انجمن مسلمانان آمریکا معتقد است که "نژادپرستی و تبعیض، مشکلی جدی و اساسی در آمریکا است." وی در اظهاراتی نظام قضایی و کیفری آمریکا را از هم پاشیده خوانده و اعلام کرد: تبعیض بیشتر درباره رنگینپوستان آمریکا و به خصوص سیاهپوستان مسلمان مشهود است، زیرا آنها همزمان با تبعیض علیه سیاهپوستان و مسلمانان مواجه هستند.
اگرچه رسانههای غربی، آمریکا را مهد تمدن و دموکراسی معرفی میکنند، اما با کمی کاوش در بطن جامعه مدنی آمریکا، میتوان به همان نتیجهای رسید که مقام معظم رهبری دو سال پیش، از آن به عنوان "قدرتهای پوشالی مادی از درون کرم خورده و موریانه خورده" یاد کردند.
طبق نظرسنجیهای انجام شده، سه چهارم سیاهپوستان آمریکا نگرانیهایی درباره نابرابری دستمزد نسبت به سفیدپوستان دارند و اکثریت آنها نیز اعلام کردهاند که با معضلات مربوط به تبعیضنژادی روبرو هستند.
طبق اعلام مقامات امنیتی چهار درصد گزارشهای پلیس حاکی از کشته شدن ۵۰۰۰ نفر به دست نیروهای امنیتی از سال ۲۰۰۱ تاکنون است، این به آن معنا است که ۱۰۰ درصد اقدامات پلیس به کشته شدن تعدادی به مراتب بیشتر از این رقم انجامیده است. این آمار موجب افزایش نگرانیها درباره افرادی شده است که به واسطه توسل پلیس به زور جان خود را از دست دادهاند.
"رندی شورت"، فعال حقوق بشر آمریکایی پیش از این در گفتگو با «نسیم» گفته بود که سیاهپوستان شاهد افزایش دشمنیها نسبت به خود هستند و نیروهای پلیس نیز مجوز قتل سیاهان را دارند. وی افزود: ممکن است شما ندانید اما جوانان فرگوسن ممکن است در صورت اجرا نشدن عدالت دست به سلاح برده و با پلیس مبارزه کنند.
تنها با مطالعه تاریخ معاصر آمریکا و کنار گذاشتن اقدامات واشنگتن در کشورهای خارجی مانند افغانستان و عراق، میتوان به این بخش از سخنان رهبر انقلاب پی برد که فرمودند: بنده عرض میکنم هر کس دیگرى دربارهى حقوق بشر حرف بزند، آمریکایىها حق ندارند درباره حقوق بشر حرف بزنند؛ دولت آمریکا بزرگترین نقضکنندهى حقوق بشر در دنیا است؛ نه دیروز، همین امروز، همین حالا. ایشان در بخش دیگری میفرمایند: در خود آمریکا وضع حقوق بشر اسفبار است و ناامنى وجود دارد. در یک سال - سال ۲۰۰۳ - سیزده میلیون بازداشت شهروندان آمریکایى را خودشان گزارش کردند. مجوز شکنجه مىدهند، مجوز شنود تلفن مىدهند.
این مسأله توسط تحلیلگران آمریکایی نیز اشاره شده است. به عنوان مثال "کوین برت"، تحلیلگر و استاد دانشگاه میگوید: سربازان ارتش اسرائیل و نیروهای پلیس آمریکا برای تفریح به کودکان فلسطینی و سیاهپوستان بیسلاح آمریکایی شلیک میکنند. امروزه ثروتمندان آمریکا ثروتمندتر و بقیه مردم روز به روز فقیرتر میشوند. همین امر فشار زندگی را بر طبقه کارگری آمریکا بیشتر کرده که به خشم آنان میافزاید. پلیس آمریکا همیشه با داستانپردازیهای سراسر دروغ سعی در پوشاندن عملکرد نادرست خود دارد. از آنجایی که هرگز مجازاتی برای جنایات افسران پلیس آمریکا و قتلهایی که مرتکب میشوند در نظر گرفته نمیشود این افسران قاتل نیز مجازات نمیشوند و احتمالاً شاهد اعتراضات بیشتر و نا آرامیهای وسیعتری خواهیم بود که همه با خشونت بیشتری سرکوب خواهند شد.
اما سوالی که شاید اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده، این است که سرانجام این اعتراضات به کجا خواهد کشید؟ آیا میتوان به خیزشی با جرقه ضد نژادپرستی و آتشی انقلابی علیه نظام حکومتی آمریکا امید داشت؟
تحلیلگران در این زمینه امیدها و بیمهای زیادی دارند. رندی شورت در این زمینه میگوید: نمیدانم که آیا انقلاب اتفاق میافتد یا نه، زیرا یک انقلاب به رهبری، همکاری و بصیرت نیاز دارد. از نظر من در آمریکا عکسالعمل(نسبت به اقدامات دولتی) رخ خواهد داد، اما فکر نمیکنم شاهد انقلاب باشیم. فکر میکنم زمان آن رسیده است که آفریقایی-آمریکاییها از مصونیت قضایی آمریکایی-انگلیسیها و این آپارتاید خسته شوند. باید کنترل سرنوشت خود را به دست بگیریم و نباید اجازه دهیم که آنها بر ما حاکمیت کنند.
"وین پرایس"، تحلیلگر آمریکایی در مقالهای با عنوان "آیا انقلابی در آمریکا صورت خواهد گرفت؟" مینویسد: در آمریکا نارضایتیهایی وجود دارد. در باطن سیستم سیاسی آرام آمریکا، نارضایتی فوران میکند و نظام سیاسی تنها به دموکراتها و جمهوریخواهان محدود میشود. شاید برای بیشتر مردم احتمال وقوع یک انقلاب یا یک قیام علیه تئوری و نظام سرمایهداری، دور از دسترس و یا مضحک باشد، اما وقوع انقلاب کاملا ممکن است.
وی در ادامه برای اثبات این مدعای خود مینویسد: شرایط همواره در حال تغییر است(سرمایهداری جای فئودالیسم را میگیرد و ...) اما کسانی که از شرایط موجود راضی هستند در مقابل این تغییرات مقاومت میکنند، مانند اربابان فئودالیست که در مقابل سرمایهداری مقاومت کردند. این تقابل در برخی نقاط به تنشهای شدید میان این دو میانجامد. مرحله بعدی میتواند حتی یک انقلاب انفجاری یا فاجعه اجتماعی باشد، اما مسألهای که پیشبینی انقلاب را غیر ممکن میسازد، فقدان یک سازماندهنده برای آن است. از طرف دیگر انقلابها به کندی به مرحله وقوع میرسند زیرا اطلاعات مردم نسبت به قدرت اقلیت سرمایهدار آمریکا و همچنین توزیع نابرابر ثروت در کشور کافی نیست.
به هر ترتیب فارغ از تحلیلهای انجام شده، روابط مردم و حاکمان، قوانینی دارد که یکی از ناگزیرترین موارد آن ناپایدار بودن حکومت مبتنی بر ظلم است و شاید موضوعی که از ذهن کوین برت، تحلیلگر آمریکایی دور افتاد این بود که این خشونتها و در مقابل این سرکوبگریها تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا قدرت اطلاعاتی و نظامی اقلیت سرمایهدار آمریکا در حدی خواهد بود که خونهای ریخته شده از اکثریت خارج از این حلقه کاپیتالیستی را ابتر گذاشته و جریان اعتراضات مردمی را بدون نتیجه خاتمه دهد؟ باید صبور بود و به جامعه آمریکا زمان داد تا درباره آینده خود تصمیمگیری کنند که آیا میخواهند مانند ایرانیان دندان لق و پوسیده استکبار را بکنند و یا چند صباحی با آن بسازند.
"همین خبرهاىِ فرگوسن و ایالت میسورى و مانند اینها را که شنفتهاید، با مردم خودشان دارند میجنگند! گزارشهاى خودشان میگوید که پلیس آمریکا در یکسال بیش از چهارصدنفر از شهروندان را به بهانههاى مختلف به قتل رسانده؛ پلیس، نه دستگاه قضایى! اینها با ملّت خودشان هم میانهى خوبى ندارند، ملّتشان هم اینها را قبول ندارند" (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین ۹۳/۹/۶)
منبع: نسیم