گفت: در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمیخواهم فكر بكنم...
معامله
30 آبان 1393 ساعت 18:44
گفت: در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمیخواهم فكر بكنم...
به گزارش جهان، عمار ذابحی در گوگل پلاس نوشت:
برای دومین بار رفته بود به سفر حج از سفر اول ناراضی بود ازسفر دوم وقتی بازگشت. دوباره از اوضاع سفر پرسیدم.
اینبار هیجان عجیبی داشت.
با خوشحالی گفت:« این دفعه با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی از آنها گرفتم كه ای كاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسهای كه در اینها میدیدم. به یكی از جانبازانی كه نابینا بود گفتم:«دوست نداشتی یك بار دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید: «چرا یكبار دیگر میخواستم دنیا را ببینم. اما او پاسخ داد:«نه» پرسیدم:«چطور؟» گفت:«در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمیخواهم فكر بكنم. بدنم می لرزید، فهمیدم كه عجب آدمهایی در این دنیا زندگی میكنند ما كجا، اینها کجا»
شهید سید مرتضی آوینی
کد مطلب: 391712
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/391712/معامله