خوداشتغالی، مسیرپیشرفت اقتصادی جامعه
شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۱
کد مطلب: 373191
به عبارت دیگر، کارآفرینی موتور رشد و توسعه است. در عین حال یک کار آفرین زمانی می تواند به جایگاه والایی از موفقیت دست یابد که دارای تخصص و مهارت در شاخه ی کاری خود باشد. پس همانطور که منفعت شخصی یک کار آفرین موفق، در بطن منافع ملی گنجانده می شود، شکست یک کار آفرین که ناشی از نا آشنا بودن به جریان عملی کسب و کار خود است نیز بدنه ی منافع جمعی را خراش می دهد. به جرئت می توان گفت که وضعیت بنگاه های اقتصادی به سمتی پیش می رود که بدون داشتن تخصص فنی در یک رشته، امکان مدیریت و یا حتی کارکردن برای اشخاص میسر نیست و همین امر مسئله ی آموزشی فنی و حرفه ای را سرآمد همه ی برنامه های آموزشی قرار داده است. برنامه ای که در کشور ما باید هرچه بیشتر توسعه و گسترش یابد.
آشنایی با کارآفرینی در مقطع دبیرستان و دوره‌های آموزش فنی و حرفه‌ای، زمینه‌ای را برای فراگیر در حوزه خود اشتغالی در زمانی که امکان دسترسی به اشتغال با دستمزد رسمی وجود ندارد، میسر می‌سازد و حتی ممکن است به تشویق پسران و دختران جوان برای راه اندازی مشاغل کوچک منجر شود؛ اگر افراد هر جامعه با استفاده از ابزارهای خود اشتغالی و تشکیل مشاغل کوچک اقدام کنند، در این صورت میزان بیکاری بسیار کاهش می‌یابد.
در این راستا بنگاه های کوچک و متوسط از ظرفیت قابل توجهی برخوردارند. در بیشتر کشورهای دنیا، بنگاه های کوچک و متوسط برای بالغ بر ۶۰% از مشاغل غیر کشاورزی و رسمی اختصاص یافته است. با این وجود بیشتر قریب به اتفاق مشاغلی که در طول ۱۰ سال اخیر در اروپا و امریکا ایجاد شده است عمدتا ماهیت بنگاه های کوچک و متوسط داشته‌اند. در اتحادیه اروپا ۹۸% از کل بنگاه های کسب و کار را بنگاه های کوچک و متوسط ها که در افراد در راستای خوداشتغالی تاسیس نموده اند، تشکیل می‌دهند.
ایجاد شغل به آغاز و گسترش مشاغل کوچک بستگی دارد؛ ایده‌های جدید در ذهن کارآفرینان جرقه زده و محصول و خدمات جدیدی که منجر به مشاغل جدید می‌شود، توسعه می‌یابد. بیشتر برنامه‌های توسعه اقتصادی برای تشویق فرصت‌های جدید کسب و کار تدوین می‌شوند، با این حال هزاران شرکت کوچک و ناشناس با استخدام کمتر از ۲۰ نفر در حال فعالیت هستند که غالباً در نقاط شهری و بخش عمده‌ای نیز در حوزه‌های روستایی فعالیت‌های چشمگیری دارند.
دلایل عمده آغاز خود اشتغالی در جامعه عبارت است از:
- رضایت فردی
- موفقیت کاری
- نیاز به شناخت
- اعلام توانمندی هدایت و سرپرستی
- اعتماد به نفس
- سود
اگر توسعه خوداشتغالی و در نهایت کارآفرینی تنها هدف غائی جامعه باشد، در این صورت به نحو احسن و با کیفیت مطلوب زندگی و تامین مهارت‌های زندگی همراه خواهد بود. یک بخش اقتصادی موفق یا بخشهای متعددی فعالیت خواهد کرد.
از دیگر سو، نباید از یاد برد که عنصر مهارت در روند کارآفرینی بسیار اهمیت دارد. نیروی کار ماهر و صاحب مهارت، نگرش مثبت به رشد و توسعه در عرصه ی کارآفرینی و تقویت کسب و کارهای کوچک را فراهم می آورد. ویژگی کارآفرینان برتر، انگیزه، استقامت، ریسک پذیری، کنترل درونی، استقلال طلبی و ماهر بودن است که در بین فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای به وفور یافت می شود. هم اکنون در عرصه های جهانی افراد خلاق و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشأ تحولات بزرگی در زمینه ی صنعتی، تربیتی و خدماتی شده اند.
دوره های فنی و حرفه ای نقشی بی بدیل در تشکیل سرمایه انسانی دارند که این نقش را از طریق تربیت نیروهای کارآشنای مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان، ایفا می کنند. این دوره ها در کشورهای در حال توسعه نه فقط مسئولیت تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد را دارند، بلکه از طریق بستر سازی خود اشتغالی، به حل معضل بیکاری نیز کمک می کنند. با توجه به اهمیت آماده سازی جوانان برای بازار کار، از نقطه نظر اقتصادی و اجتماعی، ما نیازمند یک نظام آموزشی هستیم که ضمن تحکیم ارتباط با بازار کار، بر شایستگی های کلیدی و اساسی مورد نیاز آن بازار نیز تأکید می کند.
هرچند در دهه های اخیر شاهد انجام اصلاحاتی در نظام آموزشی کشور بوده ایم و هدف اصلی آن اصلاحات تحکیم ارتباط بین آموزش و بازار کار از حیث تر بیت نیروی انسانی ماهر و دارای صلاحیت های حرفه ای بوده است اما در واقعیت امر شاهد این هستیم که بسیار ی از دانش آموختگان فاقد توانایی ها و قابلیت های اساسی مورد نظر بازار کار بوده اند در عین حال این فقدان در بین فارغ التحصیلان غیر فنی و حرفه ای بیشتر احساس می شود.
