همزمان با متشنج شدن اوضاع اوکراین و بالا گرفتن اختلافها بین روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا موضوع اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه و تاثیراتی که بر روند تحولات آینده خواهد داشت، به عنوان یکی ازمهمترین موضوعات روز محافل سیاسی و خبری مطرح شده است.
چالشها و فرصتهای تجارت نفت و گاز ایران با اروپا؛
راهبرد درست کدام است؛ طرفداری از روسیه، چراغ سبز به اروپا یا سیاست بیطرفی فعال؟
31 ارديبهشت 1393 ساعت 12:33
همزمان با متشنج شدن اوضاع اوکراین و بالا گرفتن اختلافها بین روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا موضوع اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه و تاثیراتی که بر روند تحولات آینده خواهد داشت، به عنوان یکی ازمهمترین موضوعات روز محافل سیاسی و خبری مطرح شده است.
گروه بینالملل جهان نیوز: دراین میان مساله پیدا کردن جایگزینی برای تحریم احتمالی نفت و گاز روسیه به عنوان موضوع مهمی مطرح شده است که ایران یکی از گزینههای آن به شمار میرود؛ در مطلب پیش رو موضوع احتمال اِعمال تحریمهای نفتی و گازی روسیه و تاثیر آن بر احتمال ارسال گاز و یا نفت ایران به اروپا مورد بررسی قرار گرفته است.
از اردیبهشت سال ۱۳۹۱ که ولادیمیر پوتین سومین دوره ریاست جمهوری خود را آغاز کرد مشخص بود که روسیه سیاست تعامل با غرب را کنار گذاشته و سیاست تقابل با آمریکا را در پیش گرفته است. نشانههای این سیاست را میتوان در ارتباط با وتوی دو قطعنامه مربوط به سوریه و اعطای پناهندگی به ادوارد اسنودن دانست.
اما زمانی که پارلمان اوکراین سوم اسفند ۱۳۹۲ با نادیده گرفتن توافق یک روز قبل از آن بین وزرای امور خارجه لهستان، فرانسه و آلمان و مخالفان دولت با اکثریت آراء به برکناری ویکتو یانوکوویچ رئیس جمهور اوکراین رای داد، در عمل روسیه احساس کرد منافعش نادیده گرفته شد و دچار نوعی تحقیر گشت.
به همین دلیل روسیه با همه امکاناتش تلاش کرد غرب را به تجدید نظر درباره مسیری که در پیش گرفته بود وا دارد. اما در مناسبات با اتحادیه اروپا و آمریکا با چالشهای جدیدی روبهرو شد که در اولین مرحله آمریکا و اتحادیه اروپا با همراهی کانادا و ژاپن تصمیم گرفتند از اول فروردین ۱۳۹۳ تعدادی از اشخاص حقیقی و شرکتهای روسی را تحریم کنند.
در ادامه همین مسیر از هشتم اردیبهشت ۱۳۹۳ آمریکا و اتحادیه اروپا دومین مرحله از تحریمها را علیه روسیه اعمال کردند که عمدتا شامل افراد نزدیک به پوتین و شرکتهای فعال در روند تحولات اوکراین میشد.
به نظر میرسد روند تحریمها علیه روسیه تا ماههای آتی نیز همچنان با شیب ملایمی ادامه خواهد داشت. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا میدانند اصلیترین تحریمی که میتواند روسیه را با چالش جدی روبهرو سازد تحریم بازارهای صادراتی نفت و گاز روسیه است که تامین کننده بیش از ۶۰ درصد درآمد ملی این کشور میباشد.موانع پیش رو برای تحریم انرژی روسیه
آمریکا و متحدانش برای اِعمال تحریم نفت و گاز روسیه با موانع متعددی روبهرو هستند که مهمترین آنها عبارت است از:
۱- تنها انتشار خبر تحریمهای نفتی و گازی روسیه موجب وارد آمدن شوک بزرگ قیمتی بر بازار انرژی جهان خواهد شد. این شوک حتی میتواند قیمت هر بشکه نفت را تا ۲۰۰ دلار افزایش دهد.
۲- پالایشگاههای نفتی اروپا با نفت روسیه تنظیم شدهاند و بر فرض تغییر مسیر وارداتی یک تا دو سال طول میکشد تا اتحادیه اروپا بتواند پالایشگاههای خود را با صادرکنندگان جدید هماهنگ سازد.
۳- بر اساس آمار رسمی گمرک روسیه، حجم مبادلات مسکو در سال ۲۰۱۳ با اتحادیه اروپا ۴۱۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار بوده است که از این مقدار صادرات روسیه ۲۸۳ میلیارد دلار و واردات از اتحادیه اروپا ۱۳۴ میلیارد دلار بوده است. در حال حاضر ۷۶ درصد از واردات اتحادیه اروپا از روسیه مربوط به واردات انرژی شامل نفت، گاز است و کالاهای مصرفی(۶%)، مواد شیمیایی (۳%)، مواد خام(۲%)، ماشین آلات(۱%) و سایر موارد(۱۲%) در جایگاه بعدی قرار دارند.
بنابراین از دست دادن این بازار گسترده واردات و صادرات برای اروپا بسیار دشوار خواهد بود به همین دلیل میتوان انتظار داشت اتحادیه اروپا در آخرین مرحله گزینه تحریمهای نفتی و گازی روسیه را انتخاب کند و بیشتر ترجیح میدهد با اعمال تحریمهای سیاسی، مالی و سرمایه گذاری زمان کافی را برای جایگزینی بازارهای جدید بدست آورد.
در این میان آمریکاییها که هم از لحاظ تبعات امنیتی بحران اوکراین دور از صحنه هستند و هم به جهت آنکه احساس میکنند به دلیل برخورداری از منابع سرشار «شیل گس» از تبعات منفی تحریم انرژی روسیه کمتر آسیب میبینند تصمیم گرفتند با برنامهریزی مرحله به مرحله از ابزار تحریمهای سیاسی، مالی و سرمایه گذاری و فناوری استفاده کنند تا در بلند مدت زمینه را برای تحریم اساسی روسیه در زمینه انرژی آماده سازند. در واقع آنها امیدوارند بتوانند با همان رفتاری که با ایران داشتند از طریق ایجاد یک وحدت نظر بین اروپا، آمریکا، استرالیا، کانادا، ژاپن و کره جنوبی روسیه را در بلند مدت به تجدید نظر در مسیری خود وا دارند.
در این میان وضعیت برای ایران کمی دشوار به نظر میرسد.
ایران بر سر سه راهی ، بیطرفی فعال یا جانبداری از یک طرف منازعه
با در نظر گرفتن شروع جنگ داخلی در اوکراین به ویژه در بخش شرقی و نیز شروع دور جدیدی از جنگ سرد در روابط روسیه با غرب، از ظواهر امر پیدا است که درگیری بین دو طرف برای ایران دو مسیر کاملا متفاوت را مشخص کرده است.
الف: جانبداری از روسیه
در این فرض بعضی از تحلیلگران سیاسی معتقدند از آنجا که در مذاکرات بین تهران و غرب در بحث هستهای ایران به کمک روسیه نیاز مبرمی دارد، بنابراین بهتراست با نزدیک شدن به موضع روسیه در قبال اوکراین از یکسو به تقویت مناسبات و همکاریهایی که بین ایران و روسیه در موضوع سوریه، شکل گرفته است کمک کند و از سوی دیگر زمینه را برای ایجاد تفاهم در مذاکرات پنج به علاوه یک با کمک روسیه فراهم سازد. ضمن آنکه ممکن است رقابتهای روسیه و غرب در این شرایط موجب شود دو طرف برای جذب ایران حاضر باشند نرمش بیشتری در قبال مواضع جمهوری اسلامی از خود نشان دهند. علاوه بر این اگر ایران بصورت کامل از موضع روسیه حمایت کند ممکن است این موضوع موجب شروع همکاری جدید بین تهران و مسکو در خزر و تعیین رژیم جدید حقوقی دریای خزر شود. بویژه آنکه قرار است در مهر ماه آینده اجلاس سران خزر در آستاراخان روسیه برگزار شود.
به باور همین تحلیلگران اگر روسیه بدلیل اختلافهایی که با غرب دارد به ایجاد بلوک جدیدی از قدرت بین ایران، روسیه، چین و هند ترغیب شود، احتمال آنکه درباره خزر هم به تفاهمی بر اساس اصل انصاف تمایل نشان دهد، زیاد است.
در ارزیابی این نظر باید گفت به چند دلیل ذیل این تحلیل بسیار خوشبینانه است و امکان تحقق آن کمتر از پنج درصد است :
۱- روسیه در موضوع هستهای موضع مستقلی از غرب داشته و دارد. این کشور در ده سال گذشته در مخالفت با افزایش توان هستهای ایران با غرب همسو بوده و به همین دلیل از هفت قطعنامهای که علیه ایران صادر شد به همه آنها رای مثبت داده است. روسیه در این دوران اولا تلاش میکرد نقش تعدیل کننده رفتارهای ظالمانه غرب را علیه ملت ایران ایفاء نماید . ثانیا مرتبا با هر گونه مداخله نظامی مخالفت میکرد و بر رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک با ایران تاکید داشت به همین دلیل هم با آنکه از بردن پرونده ایران به زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل جلوگیری نکرد اما تمام تلاش خود را بکار گرفت تا ایران مشمول مواد چهل و دوم به بعد نشود تا مجوزی برای اقدام نظامی علیه ایران بدست آمریکا و رژیم صهیونیستی نیفتد. بر این اساس نمیتوان انتظار داشت روسیه که تقویت توان هستهای ایران را تهدیدی علیه منافع خود میداند به فرض آنکه با غرب دچار چالش شده است ، به تقویت موضع ایران در فناوری صلح آمیز هستهای کمک کند.
۲- روسیه در موضوع خزر با قزاقستان در بخش شمالی خزر در زمینه تقسیم مرزهای آبی به تفاهم رسیده است و درباره تقسیم کف دریا و بستر و زیر بستر خزر در بخش شمالی با قزاقستان و در بخش جنوبی با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان به توافق کلی و اصولی دست یافته است بنابراین احتمال هرگونه تغییری در موضع روسیه بسیار کم است.
۳- بر اساس تجربه گذشته اگر اختلافهای روسیه و آمریکا موجب کُند شدن روند مذاکرات هستهای آنها با ایران نشود، احتمال آنکه موجب شود دو طرف برای جلب نظر ایران نرمش بیشتری از خود نشان دهند بسیار اندک است.
ب: جانبداری از غرب
عده دیگری از تحلیلگران شرایط بحرانی در روابط روسیه با آمریکا و اتحادیه اروپا را فرصت تاریخی برای ایران میدانند. آنها با در نظر گرفتن توافق ژنو، معتقدند ایران با محکوم کردن الحاق کریمه به روسیه، میتواند مانع از آن شود که این گونه سوء استفاده از قدرت از سوی کشور همسایه شمالیاش در خزر به رویهای حقوقی تبدیل شود. بر این اساس، ایران میتواند علامتهای مثبتی را به سمت غرب بفرستد که اگر با برداشتن تحریمهای ایران در زمینه نفت و گاز موافقت کنند، ایران میتواند به تامین نیاز اروپا در صورت اعمال تحریمهای نفتی و گازی علیه روسیه کمک کند. این دقیقا همان کاری است که روسیه سال گذشته زمانی که غرب نفت ایران را تحریم کرد انجام داد. در واقع روسها نمیتوانند از ایران گلهمند باشند زیرا گفتهاند "آنچه که عوض دارد گِلِه ندارد."
از نگاه این تحلیلگران شروع چنین معامله بزرگی با غرب از یکسو ایران را به سرمایه گذاری و فناوری مورد نیاز برای خروج از بحران اقتصادی میرساند و ازسوی دیگر درِ بازار صادراتی ایران مجددا بر روی غرب گشوده خواهد شد و این امر کمک میکند غرب تا حدودی از رکود خارج شود.
در ارزیابی این دیدگاه نیز باید گفت:
۱- برای صادرات گاز و نفت ایران به اروپا مهمترین مانع، اعمال تحریمهای غیر انسانی است که اتحادیه اروپا برخلاف قوانین بین المللی و در راستای همسویی با سیاست دیکته شده از سوی آمریکا علیه مردم ایران وضع کرد.
۲- بر فرض تمایل اروپا برای برداشتن تحریمها، ایران به دلیل مصرف بیرویه در داخل کشور تا زمان راه اندازی کامل فازهای عسلویه گاز مازاد برای صادرات آن هم به میزانی که اروپا نیاز دارد در اختیار نخواهد داشت. ثانیا برای ارسال گاز ایران خطوط گاز مورد نیاز است که طرح ارسال گاز از طریق ترکیه به اروپا هم نیاز به پروژههای تکمیلیِ زمان بر دارد.
۳- با توجه به آنکه بعضی از پالایشگاههای توجیه شده با نفت روسیه نیاز دارند با نفت ایران تطبیق داده شوند صادرات نفت ایران نیز در کوتاه مدت تاثیر فوری بر ایجاد تعادل در بازار مورد نیاز اروپا ندارد.
۴- آمریکاییها تحت تاثیر رژیم صهیونیستی بعید است اجازه دهند که بین ایران و اتحادیه اروپا مصالحه ایجاد شود و بطور قطع تا زمان تعیین تکلیف نهایی توافقنامه ژنو و انعقاد قرارداد جامع هستهای با ایران بر سر راه هر گونه توافقی بین ایران و اتحادیه اروپا سنگ اندازی میکنند.
۵- ضمن آنکه طرح چنین دیدگاههایی و دنبال کردن آن با سیاست راهبردی ایران که میکوشد برای به حداکثر رساندن منافع خود با همه طرفهای بازیگرعرصه بین المللی روابط تعریف شدهای داشته باشد در تعارض خواهد بود. ممکن است ایران با اتخاذ چنین سیاستی هم نتواند با غرب به تفاهم برسد و هم اعتماد دو سال اخیر بین ایران و روسیه را از دست بدهد.
پ: در پیش گرفتن سیاست بیطرفی فعال و مثبت
با اتخاذ این سیاست ایران میتواند منافع خود را به حداکثر برساند بدون آنکه لازم باشد هزینه سنگینی برای آن پرداخت کند. ایران در مسیر رصد کردن تحولات اوکراین و تحریمهای احتمالی روسیه در هر زمینهای میکوشد متناسب با تحول پیش آمده بدون آنکه از روسیه و یا غرب جانبداری کند، موضع دقیق، شفاف و مبتنی بر منافع ملی خود را اتخاذ نماید.
بر اساس این الگو ایران میتواند آمادگیهای لازم را برای استفاده از فرصتهای بدست آمده در بازارهای نفت و گاز کسب کند تا هر زمان لازم شد در راستای منافع خود اقدام نماید. این سیاست راهبردی زمانی موفق میشود که ایران نه از موضع روسیه دفاع کند و نه از بازی خطرناکی که آمریکا و اتحادیه اروپا در اوکراین در پیش گرفتهاند حمایت نماید.
در این مسیر ایران میتواند با تاکید بر موضع بیطرفی در عمل نشان دهد سیاست تحریم ناکارآمد و غیر قابل قبول است. همچنان که سیاست الحاق سرزمینی بدون درنظرگرفتن دیدگاه اتباع کل یک کشور، قابل دوام نیست.
منبع: پرس تی وی
کد مطلب: 361375