اکبر هاشمی رفسنجانی البته باید از سرنوشت چهار سال پیش خود و این روزهای محمود احمدینژاد درسهای زیادی اندوخته باشد. به نظر میرسد او به خوبی میداند که رأی به حسن روحانی «نه به احمدینژاد» بوده است و نباید آن را مساوی «رأی به هاشمی» تلقی کرد.
کرده بودند و هم سنگینی بارِ جنجالآفرینیهای دولت محمد خاتمی را که به گفتهی هاشمی، ادامهی دولت او بود. از دیگر سو، دیده بودند که مخالفان قسمخوردهی هاشمی، در دولت نهم، عملکرد مطلوبی داشتهاند.
در جبههی مقابل اما اوضاع متفاوت بود. تنها حدادعادل به وعدهاش عمل کرد و با وجود درخواستهای مکرر بزرگان اصولگرایی و بخشی از جریان حزباللهی، کاندیداهای اصولگرا حاضر به ازخودگذشتگی و وحدت نشدند. سرگشتگی بزرگی بر سر ناظران سیاسی و تودهی مردم سایه افکند و بسیاری را ملول و حیران از این تفرق، به سمت کاندیدای رقیب روانه ساخت.
بودند.
او میداند که اگر بخواهد روحانی را به مسیر اقتصاد سرمایهداری و سیاست بسته و نفسگیر دولت سازندگی بکشاند، ممکن است کمتر از چهار سال دیگر، سرنوشتی بدتر از این روزهای احمدینژاد پیدا کند و این بار مطرود و منزوی همیشگی ملت شود.
کردند و نگاه مردم را به سمت کسی بردند که ظاهراً در نقطهی مقابل محمود احمدینژاد بود و غلظت مخالفت او با دولت کنونی از تمام کاندیداهای احتمالی به شدت بالاتر بود؛ اکبر هاشمی رفسنجانی.
احمدینژاد حسابی عرصه را بر اصولگرایان تنگ کرده بود. او از سال ۹۱ برای اولین بار به عنوان یک مقام ارشد نظام، در مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی، رسماً نقش تحریمهای جدید غرب را در مشکلات داخلی بسیار تأثیرگذار دانست و تلویحاً همهی مشکلات را به گردن تحریم انداخت. او خلاف رهبر معظم انقلاب، هرگز قبول نکرد که سوءتدبیر و مدیریت ناکارآمد داخلی هم بخش مهمی از علت معضلات کشور است.
در ارائهی تحلیلی درست از وضعیت کنونی و علل و عوامل آن هم کمتأثیر نبود. آنان نتوانستند روایت درستی از تفکر مقاومت ـچه سیاست خارجی و چه اقتصاد مقاومتیـ به مردم ارائه کنند که در تضاد با گرایشهای عمومی جامعه قرار نگیرد. کاندیداهای اصولگرا در دادن قوت قلب به مردم و رفع دغدغهی آنان، که همان حل مشکلات اقتصادی بود، موفق نبودند. تودهی ملت درنیافتند که در رویکرد مقاومتی، چگونه تورم کنترل خواهد شد؟ تولید با چه شیوهای رونق خواهد گرفت؟ گرانی ارز و طلا، مسکن و هزینههای سلامت چگونه قابل رفع است و...
دولت دهم چنان بلایی بر سر روزگار مردم آورده بود که نفرت دیرینه از هاشمی همانند خاطرههای خوش دولت نهم به گوشهی اذهان ملت رفت و جای خود را به امیدی داده بود که شاید با آمدن مطرود سابق، به واقعیت بپیوندند.
ـبه هر قیمتیـ یعنی گل و بلبل شدن کشور!
شما خودتونو به خواب زدید
اینهمه همایش بصیرت با هزینه های میلیونی راه انداختید که مردمو مثل خودتون بی بصیرت کنید نتونستید که نتونستید