علت هم روشن در فهم فطري و عقلاني مردم به جمع نقيضين محال است. بدين ترتيب جمع حاکميت ايمان ديني با سکولاريسم و جدايي دين از سياست يا ادعاي عدالت و خدمتگزاري مردم با فساد 3 هزار ميليارد توماني و ريخت و پاش بيتالمال و نيز جمع ميان غربگرايي و وطندوستي- به عنوان جمع نقيضين- محال است.
از سال 86 شنيده شد. از همان زمان متفاوت از احمدينژاد سخن ميگفت. هنرمندان و روشنفکران با تعجب از اسفنديار ميپرسيدند «تو به اين خوبي چگونه با اين احمدينژاد همکار شدهاي؟!» کيهان و انصار حزبالله نيز با صداي بلند سر محمود فرياد ميکشيدند که «رئيسجمهور حزباللهي را چه به اين منحرف؟!»
استقبالهاي چند صد تا حداکثر چند هزار نفره از سفرهاي استاني چند ماه اخير احمدينژاد و مشايي در مراکز استانها (اصفهان، رشت، تبريز، اروميه و...) نشان ميدهد که آنتي تز(!) اسفنديار مشايي داراي کمترين اقبالي نيست و مردم با انواع سلايق اين رويکردهاي شترمرغي را مطلقاً نميپسنديد.
دو قطبي» به اتحاد با وطنپرستان برسند. پس از تجربه حاکميت3 خرده گفتمان سازندگي، آزادي و عدالت، هنگامه ظهور يک سوپر گفتمان رسيده است(!)