پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۴
۱

چه شد که هاشمی پر سر‎و‎صدا آمد و آرام رفت؟

اکنون نوبت اصلاح طلبان است
شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۵۶
کد مطلب: 288631
سیاستمدار پیر هم انگار از اول همین را می‎خواست. برای او مدیریت صحنه انتخابات و کاندیدا‎ها بسیار شیرین‎تر از حضور عریان در صحنه است؛ هم از تیغ تیز منتقدان و پاسخگویی به ده‎ها سؤال سخت آنان در امان می‎ماند و هم از خطر شکست احتمالی دیگری در انتخابات.
چه شد که هاشمی پر سر‎و‎صدا آمد و آرام رفت؟
به گزارش سرویس سیاسی جهان نيوز، خبر‎های غیر‎رسمی‎ای که از صبح روز سه‎شنبه 31 خردادماه از شورای نگهبان به بیرون درز کرد، حکم زلزله را در جبهه قحط‎الرجال اصلاح‎طلبان داشت. سردرگمی عجیبی در بخش بزرگی از این جریان وقتی فهمیدند صلاحیت آقای هاشمی احراز نشده است ایجاد شد. غروب همین روز هم اطلاعیه وزارت کشور این خبر غیررسمی را تأیید و بند دل هواداران سرسخت او را پاره کرد.

آرای اعضای شورای نگهبان جای هیچ حرف و حدیثی را هم باقی نگذاشته بود.خبرهای تأیید نشده حاکی از آن بود که از 11 رأی مأخوذه، هشت رأی مخالف و تنها 2 رأی موافق تأیید صلاحیت هاشمی بود. یک رأی ممتنع را هم آیت‎ا... شاهرودی داده بود. شاید جواب چند روز پیش آقای هاشمی به هشدار او، شاهرودی را مردد کرده بود.

خبرهای رسیده حاکی از آن است که آیت‎ا... شاهرودی که در جریان بحث جدی و حقوقی اعضای شورای نگهبان درباره شرایط قانونی کاندیدا‎ها قرار داشت، چند روز پیش از تصمیم‎گیری قطعی شورای نگهبان دیداری نیز با وی داشته است. البته هاشمی در واکنش به توصیه «کناره‎گیری»، پاسخ درخوری نمی‎دهد؛ گویا او پازل متفاوتی را در ذهن چیده بود!

شورای نگهبان بی‎تفاوت به جوسازی‎‎های سیاسی کارش را
برای آقای هاشمی مطلوب این است که همه پشت سر روحانی قرار گیرند. اما اگر این آرزو تحقق نیابد احتمال معرفی عارف به‎عنوان گزینه نهایی هم دور از ذهن نیست، چه اینکه آرای مردمی و پتانسیل موج‎سازی او به مراتب بیشتر و مطلوب‎تر از رئیس مرکز تحقیقات استراتریک مجمع تشخیص مصلحت است.
به پیش برد و تنها هشت نفر را دارای صلاحیت پست ریاست‎جمهوری تشخیص داد. اما وجود یک تردیدِ مصلحت‎آمیز هم در دل شورای نگهبان قابل انکار نیست، طوری که نگاه شورا را متوجه رهبر معظم انقلاب می‎کند. 
گویا شورای نگهبان تصور می‎کرد که باید اکبر هاشمی رفسنجانی را بر پایه مصلحت‎‎های موجود تأیید صلاحیت کند، اما توصیه «بر اساس قانون عمل کنید.» بهترین خط‎مشی برای شورای نگهبان بود.

نتیجه مراجعه مجدد شورای نگهبان به قانون همان می‎شود که از ابتدا بود. هاشمی 80 ساله شاید آن‎گونه که خود انتظار می‎کشید فاقد صلاحیت و توانایی لازم برای پست پر‎زحمت ریاست‎جمهوری تشخیص داده می‎شود.

به موازات این ‎رویداد‎های سرنوشت‎ساز در درون شورای 11 نفره، در فضای سیاسی و حتی محافل دوستانه و خانوادگی هم بازگشت سیاستمدار پیر نقل محافل بود. ناظران اصلاح‎طلب با استناد به این‎که رفسنجانی از رهبر انقلاب حکم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد، چنین استدلال می‎کردند که همین حکم برای تأیید صلاحیت او کافی است. به زعم آنان مگرشورای نگهبان می‎تواند شخصیتی را که رهبری او را برای سمت مهمی مانند مدیریت مجمع تشخیص دارای صلاحیت دانسته است، ردصلاحیت کند؟

دلایل مخالفان این نظر بیشتر از یک مورد بود. آنان سن و سال آقای هاشمی و وضعیت نامطلوب جسمی او را مهم‎ترین ملاک برای ردصلاحیتش می‎دانستند. به باور منتقدان هاشمی، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام که به هفته‎ای 2 ساعت جلسه و چند ساعت امور جانبی محدود است، هرگز قابل قیاس با پست ریاست‎جمهوری که خواب و خوراک و آرامش معمول را از شخص می‎گیرد، نیست. چهره‎‎های پرکار و پرانرژی بسیاری زیر فشار مدیریت یک وزراتخانه موهایشان مثل دندان‎هایشان سفید شده است، چه رسد به داستان آیت‎الهی 80 ساله و اداره یک کشور 80 میلیونی با صدها مشکل عدیده.

دراین‎باره
نخبگان سیاسی هرگز منتظر واکنش غیرمنتظره و خبرسازی هاشمی نبودند و می‎دانستند او با احراز نشدن صلاحیتش، خیلی راحت‎تر کنار خواهد آمد تا با حضور مستقیم و پرچالش در صحنه و مناظره سخت با نامزد‎های اصول‎گرا.
همچنین گفته می‎شد، مثال آقای هاشمی به فوتبالیست 40 ساله‎ای می‎ماند که اصرار دارد در نوک حمله تیم ملی بازی کند. بی‎شک این تقاضا عقلایی نیست و بهتر آن است که این بازیکن به‎جای اصرار بر کاری که از توانش خارج است در عناوین مختلف خارج از زمین (مربی، مدیر فنی و... ) به فعالیت بپردازد. چه بسا حضورش در آنجا مثمر ثمر و راهگشا واقع شود.

ناتوانی جسمی آقای هاشمی البته فقط یکی از دلایل منتقدان بود. آنان عملکرد بزرگ هاشمی‎‎ها در فتنه 88، مواضع سؤال‎برانگیز همسر، فرزندان و نزدیکان او در سال‎‎های اخیر، اتهامات متعدد سیاسی و امنیتی مهدی و فائزه هاشمی و... را  از دیگر واقعیت‎‎هایی دانستند که صرف نظر از سن رفسنجانی، می‎تواند دلیلی برای عدم احراز صلاحیت او باشد؛ مواردی که سن و سال بالای هاشمی حتی اجازه طرح و بررسی آنان را نداد.

بازار پیامک و ایمیل بین موافقان و مخالفان کاندیداتوری رییس مجمع تشخیص هم در‎این‎باره داغ بود. «به توصیه پزشکان، آقای هاشمی نمی‎تواند بیش از 4 ساعت کار سنگین روزانه داشته باشد.» «پزشکان اعلام کرده‎اند که تحمل سفر‎های هوایی طولانی برای رفسنجانی مشکل و خارج از تحمل است» و...

سر پیری و امتیازگیری

همان‎طور که انتظار می‎رفت، آیت‎ا... ساکت ماند و در برابر تصمیم شورای نگهبان هیچ اقدامی نکرد. اسحاق جهانگیری، رئیس ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی، روز چهارشنبه اول خرداد تأکید کرد: «آقای هاشمی و ستاد ایشان هیچ اعتراضی نخواهند کرد.» دفتر ستاد انتخاباتی وی نیز به آرامی بسته شد.

یکی از دلایلش شاید تأیید صلاحیت حجت‎الاسلام حسن روحانی بود؛ چهره‎ای که نزدیک به هاشمی است و این‎گونه توصیف می‎شود
ناتوانی جسمی آقای هاشمی البته فقط یکی از دلایل منتقدان بود. آنان عملکرد بزرگ هاشمی‎‎ها در فتنه 88، مواضع سؤال‎برانگیز همسر، فرزندان و نزدیکان او در سال‎‎های اخیر، اتهامات متعدد سیاسی و امنیتی مهدی و فائزه هاشمی و... را از دیگر واقعیت‎‎هایی دانستند که صرف نظر از سن رفسنجانی، می‎تواند دلیلی برای عدم احراز صلاحیت او باشد
که احراز صلاحیتش هدیه‎ای بود از طرف شورای نگهبان به هاشمی.

رفسنجانی تأیید نشد اما نماینده‎اش چرا.

سیاستمدار پیر هم انگار از اول همین را می‎خواست. برای او مدیریت صحنه انتخابات و کاندیدا‎ها بسیار شیرین‎تر از حضور عریان در صحنه است؛ هم از تیغ تیز منتقدان و پاسخگویی به ده‎ها سؤال سخت آنان در امان می‎ماند و هم از خطر شکست احتمالی دیگری در انتخابات.

مهم‎تر اینکه آقای هاشمی به خواست و آرزوی سران و فعالان اصلاح‎طلب پاسخ مثبت داد و عملا آنان را بدهکار خود کرد. او همه اعتبارش را به‎دنبال درخواست اصلاح‎طلبان به عرصه‎ای آورد که ناکامی در آن تقریبا از پیش روشن بود. به معنی دیگر او با زیرکی از اصلاح‎طلبان امتیاز گرفت و موقعیت خود را برای مدیریت صحنه انتخابات در جهت دلخواه، تحکیم بخشید. الان نوبت اصلاح‎طلبان است که پاسخ «ایثار» هاشمی را بدهند و درخواست او را اجابت کنند؛ تقاضایی که می‎تواند کنار‎کشیدن به سود حسن روحانی و حمایت همه‎جانبه از وی باشد.

هاشمی از سوی دیگر دوست داشت که با تمکین به نظر شورای نگهبان این ادعا را اثبات کند که او هنوز به نظام و ارکان انقلاب وفادار است و حاضر نیست با تحریک تندرو‎ها از تأییدنشدن صلاحیتش جنجال بسازد. هاشمی این موضوع را برخلاف ظاهرش، یک امتیاز مثبت برای خود می‎پنداشت.

بر پایه این تحلیل است که نخبگان سیاسی هرگز منتظر واکنش غیرمنتظره و خبرسازی هاشمی نبودند و می‎دانستند او با احراز نشدن صلاحیتش، خیلی راحت‎تر کنار خواهد آمد تا با حضور مستقیم و پرچالش در صحنه و مناظره سخت با نامزد‎های اصول‎گرا. این موضوع به معنی غفلت نزدیکان هاشمی از فرصت پیش‎آمده برای فشار به نظام و مسئولان ارشد آن نبود، چه اینکه بلافاصله پس از ردصلاحیت هاشمی، حامیان وی نامه‎نگاری و فشار‎های سیاسی خود را آغاز و بیش از همه روی حکم حکومتی و   ورود مستقیم رهبر انقلاب به صحنه مانور دادند. به تصور آنان کنار‎رفتن رفسنجانی از جمع کاندیدا‎های
سیاستمدار پیر هم انگار از اول همین را می‎خواست. برای او مدیریت صحنه انتخابات و کاندیدا‎ها بسیار شیرین‎تر از حضور عریان در صحنه است؛ هم از تیغ تیز منتقدان و پاسخگویی به ده‎ها سؤال سخت آنان در امان می‎ماند و هم از خطر شکست احتمالی دیگری در انتخابات.
نهایی، تحقق حماسه سیاسی را با مشکل مواجه می‎کند.

این سخن از یک جنبه به حقیقت نزدیک است. بی‎شک ورود مستقیم هاشمی به صحنه انتخابات با توجه به سوابق و عملکردش در فتنه 88 می‎توانست زمینه حضور کسانی را در انتخابات فراهم کند که دید مثبتی به نامزد‎های معتدلی چون معاون اول دولت اصلاحات ندارند. از سوی دیگر رأی منفی رفسنجانی، در صورت حضور او یکپارچه فعال می‎شد تا امکان پیروزی احتمالی هاشمی در انتخابات را کاهش دهد.

البته کنار‎رفتن آیت‎الله هرگز نمی‎تواند به معنی خاموش‎شدن آرای مذکور باشد، زیرا به‎نظر می‎رسد که او تمام تلاشش را برای شکست منتقدان سرسخت خود به‎کار خواهد گرفت.

اکنون هاشمی دو مشکل بزرگ دارد. اول پایگاه اجتماعی حسن روحانی است که با وضع مطلوب فاصله بسیار دارد. روحانی تنها رأی بخش کوچکی از اصلاح‎طلبان را دارد. مشکل دوم محمد‎رضا عارف است؛ مرد 62 ساله اصلاحات که هشت سال وزیر و معاون اول سید محمد خاتمی بوده‎است و در حکومتداری چهره‎ای باتجربه شناخته می‎شود. عارف، حسن روحانی را حتی اصلاح‎طلب هم نمی‎داند چه رسد به این‎که به‎نفع او کنار بکشد!

البته از جانب سید محمد غرضی نگرانی چندانی وجود ندارد. این اصفهانی 72 ساله، وزیر نفت دولت میر‎حسین و وزیر پست و تلگراف و تلفن، در دو دولت اکبر هاشمی بود و مواضع هماهنگی با او دارد.

برای آقای هاشمی مطلوب این است که همه پشت سر روحانی قرار گیرند. اما اگر این آرزو تحقق نیابد احتمال معرفی عارف به‎عنوان گزینه نهایی هم دور از ذهن نیست، چه اینکه آرای مردمی و پتانسیل موج‎سازی او به مراتب بیشتر و مطلوب‎تر از رئیس مرکز تحقیقات استراتریک مجمع تشخیص مصلحت است.

در هر صورت اگر جبهه اصلاحات و آقای هاشمی موفق نشوند ائتلافی یکپارچه تشکیل دهند، شکست آنان در انتخابات از پیش قطعی است.
مرجع : پنجره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


حسام الدین ایرانی
در واقع جناب آقای هاشمی با این صبوری و متانت در برابر بی حرمتی ها آنهم بجهت حفظ وحدت و انسجام مردم و نظام خواستند به عنوان فرزند این نظام مقدس این را به ما یاد بدهند که :
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش یاشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
والسلام علی عبادالله الصالحین