شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۰

مروری براندیشه‌سیاسی مرحوم کاشف‌الغطاء

چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۵۷
کد مطلب: 247816
تداوم سنت تفکر سیاسی شیعه در غاصب انگاشتن و عدم مشروعیت ذاتی حکومت‌ها در زمان غیبت امام معصوم(ع)،و اصل همکاری مصلحت‌ اندیشانه با سلطنت به منظور حفظ اسلام و سرزمین اسلامی از خطر اجانب را می‌توان در افکار سیاسی شیخ جعفر کاشف‌الغطاء یافت.
به گزارش جهان به نقل از فارس، آشنایی بیشتر با اندیشه سیاسی عالمان دین و بررسی زندگی و مجاهدت‌های ایشان از وظایف اصلی محققان عصر حاضر است. در این مقاله سعی شده است به اختصار اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف‌الغطاء، به ویژه درباره ولایت فقیه تبیین شود. ایشان بر همین مبنا، به فتحعلی شاه قاجار إذن جهاد داد و او را نائب خود کرد، بنابراین، ما، در این نوشتار در صدد هستیم تا پس از بیان شرح حال و مجاهدت‌های این عالم عالی‌قدر در دوره قاجار، اندیشه سیاسی وی را درباره نقش عالمان در حکومت، با توجه به مصادیق عملی بررسی کنیم.

مقدمه

شیخ جعفر نجفی، معروف به کاشف‌الغطاء در سال ۱۱۵۴ ق در نجف اشرف چشم به جهان گشود و از همان اوان کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت و در آغاز، مقدمات را نزد پدر خود، شیخ خضر حلی فراگرفت. سپس از محضر بزرگانی مانند وحید بهبهانی، سیدمهدی بحرالعلوم، شیخ محمد دورقی و سید صادق فحام و دیگر اکابر وقت بهره برد.۴۴۹ مدرس تبریزی او را اینچنین توصیف می‌کند:

وی به شیخ اکبر معروف و گاهی به شیخ نجفی موصوف، نسب شریفش به مالک اشتر موصوف، از اکابر علمای امامیه و اعاظم فقها‌ و مجتهدین اثنی‌عشریه، علم الاعلام، سیف الاسلام، فقیه اهل‌بیت، شیخ الفقها‌ء صاحب کشف الغطاء و بالجمله قلم و رقم از تحریر مقامات عالیة علمیه و اخلاقیه و کمالات نفسانیه‌اش عاجز و کرامات باهره و مقامات عالیه علمی و عملی او مشهور و در کتب تراجم مذکور ‌می‌باشد.۴۵۰

از اوصاف و ویژگی‌هایی که مدرس تبریزی برای کاشف‌الغطاء ذکر می‌کند به سادگی ‌می‌توان به خصوصیات ‌و درجة علمی ایشان پی‌برد. شیخ عباس قمی نیز در فوائد الرضویة ایشان را از آیات عجیبة خداوندی دانسته که زبان در وصف وی عاجز و عقول از ادراک او قاصر است. او در عبادات و آداب وسنن و مناجات اوقات سحر و محاسبة نفس مواظبت بی‌نهایت داشته است.۴۵۱

کاشف‌الغطاء شاگردان بسیار زیادی داشت که سرآمد آنان شیخ محمدحسن نجفی، معروف به صاحب جواهر است. همچنین حجت‌الاسلام رشتی و شیخ محمدتقی صاحب هدایة المسترشدین، سید صدرالدین موسوی آملی، سیدجواد مفتاح الکرامه، شیخ عبدالحسین اعسم، حاجی کلباسی و نظایر ایشان از دیگر شاگردان وی بوده و از او روایت نموده‌اند.۴۵۲ برخی از آثار او عبارتند از:

۱. اثبات الفرقة الناجیة بین الفرق الاسلامیه، ۲. احکام الاموات، ۳. بغیة الطالب فی معرفة المفروض و الواجب که رساله‌ای علمیه و مطلب اول آن در اصول عقاید و دوم آن هم در احکام طهارت و صلاة است، ۴. الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة جهال الاخباریین و در آن، حقیقت مذهب طرفین را نگاشته و گوید هر دو در اصول دین متحد و در فروع نیز مرجع هر دو، روایات ائمه‌علیهم‌السلام است و درحقیقت، مجتهد، اخباری و اخباری نیز مجتهد و فضلای طرفین ناجی و طعن‌کنندگان در هلاکت هستند، ۵. شرح قواعد علامه که بعضی از ابواب مکاسب آن را تا مبحث خیارات، شرح کرده است، ۶. العقائد الجعفریه، ۷. کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء.۴۵۳

علاوه بر کتاب‌های یاد شده، از تک‌نگاری‌های کاشف‌الغطاء دو رساله در اخباریه است، یکی به نام حق المبین و دیگری به نام کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد عدوٌ علما که این رساله را در طعن میرزا محمدبن عبدالنبی نیشابوری، معروف به اخباری نوشت و آن را برای فتحعلی شاه فرستاد و به همین سبب به کاشف‌الغطاء شهرت یافت و عنوانی مشهور برای اولاد و خاندان وی شد.۴۵۴

شیخ اکبر نزد سلاطین و ملاک و امرا و تما‌می طبقات رعایا محترم و معظم و مهابتی عظیم و مقبولیتی عام داشت و مقام و ریاست علمی او بی‌نظیر بود. با این همه صولت و هیبت و وقار و قدرت، بسیار حلیم و متواضع بود و در اعانت فقرا و ضعفا و دستگیری مساکین و عجزه، اهتمام داشته و مساعی جمیله به کار ‌می‌برد. او در سال۱۲۲۷ یا ۱۲۲۸ ق در نجف اشرف در گذشت و در محلة عماره در مقبرة مخصوص این خانواده مدفون شد و قبر شریفش معروف و مزار مردم است.۴۵۵

تأثیر عصرسیاسی کاشف‌الغطاء در شکل‌گیری اندیشه وی

کاشف‌الغطاء از لحاظ تاریخی، معاصر فتحعلی شاه قاجار بود در دورة حکومت فتحعلی‌شاه دربار و زندگی اداری گسترش یافته بود و بسیاری از علما در امور مردم نقش داشتند.علمای مزبور یا از شاگردان بهبهانی بودند، مانند ابوالقاسم قمی‌، سیدمهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف‌الغطاء یا شاگرد شاگردان او بودند، مانند ملاعلی نوری و حاجی محمد کلباسی. این علما در بسیاری از رویدادها نفوذ داشتند و علاقه شاه به جلب رضایت آنها، ‌قاطعیتشان را افزایش ‌می‌داد.۴۵۶

شاه برای نیرو بخشیدن به دولت نوبنیاد خویش نیاز به دوستی و همکاری علما داشت. دلبستگی فتحعلی شاه به امور و شعائر مذهبی و نیاز وی به مشروعیت بخشیدن به حکومت دودمان قاجار، خود به خود دوستی نزدیک وی با علما و سر نهادن بر بسیاری از خواسته‌های آنان را به همراه داشت.۴۵۷

اقدامات فتحعلی‌شاه مانند روکش کردن گنبد و ایوان مرقد امام حسین‌علیه‌السلام با طلا و نصب پنجره‌هایی از نقره بر ضریح آن حضرت، بنای گنبد مرقد حضرت عباس، پوشش طلا بر گنبد فاطمه دختر موسی‌بن جعفر? در قم و بنای صحن وسیع آن، بنای صحن امام رضا‌علیه‌السلام و اهدای قندیل‌های زرین برای صحن حرم مقدس او، نصب ضریح نقره بر مرقد سید عبدالعظیم، نصب ضریح نقره بر مرقد سید احمد‌علیه‌السلام در شیراز و بنای مساجد و مدارس و امثال آنها ‌که نشان دهندة اهتمام حکومت آن زمان برای خدمت به اهل بیت‌علیهم‌السلام و دفاع از مذهب شیعه است.

در دورة قاجار ‌از مذهب شیعه، ترویج وحمایت به عمل ‌می‌آمد و آنها‌ برای تقویت پایه‌های حکومت خود به یاری علما بر‌می‌خاستند و ایران به سبب کثرت علما درخشید.۴۵۸ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در این دوران، شرایط برای رشد دیدگاه‌های فقهی وسیاسی علما مهیا بوده.شیخ جعفر کاشف‌الغطاء هم از این اصل مستثنا نبود. بنا به گفته خورموجی، نویسنده کتاب حقائق الأخبار ناصری، شهرت و محبوبیت وی در این دوره به حدی بود که به فتحعلی‌شاه اذن جنگ داد و او را نائب خود گذاشت. البته با این شرط که در هر فوجی از لشکر، مؤذنی قرار دهد و در میان لشکر، امام جماعت داشته باشند و هر هفته یک روز وعظ کنند.

خور موجی مطلب دیگری در این زمینه آورده است که از نفوذ و قدرت شیخ در عراق و محبوبیت او در آن زمان حکایت ‌می‌کندـ حادثه مربوط به سال ۱۲۲۱ ق است؛ زمانی که حاکم بغداد به سمت ایران و به قصد تصرف کرمانشاهان حرکت کرده بود و شاهزاده محمد علی میرزا به دفع او اقدام نموده و پس از شکست لشکریان علی پاشا و فرار آنها‌، عثمانی‌‌ها ‌برای آشتی و مسالمت دست توسل به سوی شیخ دراز کردند و شفاعت شیخ جعفر نجفی نزد شاهزادة کامکار به درجة قبول رسید.۴۵۹پس از بیان جایگاه علمای شیعی در عصر فتحعلی شاه اکنون با توجه به مصادیقی از فعالیت‌های سیاسی شیخ سعی ‌می‌کنیم تا حد امکان، اندیشة سیاسی شیخ را تبیین و بررسی نماییم.

بررسی اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف‌الغطاء نسبت به نقش علما در حکومت

برخی از فقها‌ و علمای شیعه با توجه به ضرورت استمرار زندگی عمو‌می شیعیان و برقراری نظم عمو‌می‌در دورة غیبت و با استناد به استدلالات و تأملات فلسفی، کلا‌می‌و فقهی تلاش کرده‌اند تا حتی‌المقدور نظام سیاسی مشروعی را بر اساس مبنای فقهی استخراج نموده و آن را جایگزین حکومت مشروع مسلمانان معرفی کنند. شیخ جعفر نجفی نیز ازهمین طیف علما ‌می‌باشد. البته با توجه به کمبود منابع راجع به این موضوع برای بررسی دیدگاه‌های وی درباره حکومت، ناگزیریم با استفاده از مصادیقی که در مورد فعالیت‌های وی موجود است، درحد امکان و به طور مختصر، اندیشة سیاسی وی را بررسی نماییم.

پیشه فرد در کتاب چالش‌های فکری ولایت فقیه در مورد نظر کاشف‌الغطاء ‌می‌گوید: بر اساس مبانی اعتقادی و توحیدی اسلام،حقوق وتکالیف وتصمیم‌گیری همه الهی است و هیچ کس حق حاکمیت بر کسی را ندارد و اصل، عدم ولایت است.۴۶۰هم چنین نویسنده کتاب «نظریه‌های دولت در فقه شیعی» چنین استنباط می‌کند که شیخ به اصل عدم ولایت، معتقد است.۴۶۱

شیخ در کتاب کشف‌الغطاء عن مبهمات الغراء در مورد اصل ولایت فقیه چنین می‌نویسد: اصل بر این است که جز خداوند، احدی بر دیگران سلطه نداشته باشد، چرا که در بندگی و عبودیت، همه برابرند و هیچ کس از بندگان نمی‌تواند بر امثال خود تسلط داشته باشد، بلکه مطلق غیر مالک نمی‌تواند بدون اذن مالکش سلطه‌ای بر مملوک داشته باشد، پس کسی ‌می‌تواند سلطنت را به عاریه داشته باشد که دارای حداقل یکی از شروط نبوت، امامت و ارث باشد.۴۶۲

وی در اصل ۴۲ همان کتاب ‌می‌نویسد: اصل این است که احدی بر مال یا منافع بدن کسی ولایت نداشته باشد، چرا که حال همه در صفت‌بندی یکسان است و کسی بر کسی برتری ندارد و تسلط اولیاء بر مولی علیهم و نظیر آن، خلاف قاعده است و کسی که ولایت بر او ثابت شده به ناگزیر باید در ولایت به مورد و شروط مقرر و متقن از ولایت ائمه طاهرین و... آنچه منوط به مصلحت است اکتفا و محدود شود.۴۶۳

یکی دیگر از نویسندگان در خصوص تبیین اندیشه سیاسی کاشف‌الغطاء می‌گوید:او علم ودانش را به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده و آفرینندة ولایت تلقی ‌می‌کند و آن را هم ردیف ارث، نبوت و امامت قرار ‌می‌دهد. و منظور شیخ از علم، همان فقه است و آن از جمله استثنا کننده‌هایی است که به نظر شیخ المجتهدین دلیل بر استثنای آن وجود دارد. با این حال، شیخ جعفر هرگز به این دلیل یا ادله صراحت ندارد و به لحاظ آنکه در مقام بیان است به اجمال رفته است.۴۶۴

با این حال، دیدگاه کاشف‌الغطاء در این باره، مبنای مباحث مستقلی قرار گرفت که از جانب اندیشمندان پس از او دربارة ولایت فقیه، بسط و توسعه یافت.بنابراین با ـ توجه به آنچه گفته شده ـ اگر چه شیخ تسلط احدی جز خداوند را بر مردم نمی‌پذیرد و شروط مشخصی (ارث، نبوت و امامت) را برای ولایت بر مردم مسلم ‌می‌داند، اما با هم ردیف دانستن فقه با این شروط تا اندازه‌ای اندیشة سیاسی وی آشکار ‌می‌شود تا جایی که برخی اعتقاد وی را به اصل ولایت فقیه و حق دخالت او در امور سیاسی و نظا‌می ‌و دیگر شئون زندگی مردم مسلمان به عنوان نائب‌الامام، پذیرفته و آن را یکی از آرای شیخ در فقه حکومتی بیان می‌کنند.۴۶۵

از دیگر آرای برجستة شیخ در زمینة حکومت، اعتقاد و تصریح به این مسئله است که پادشاه، امیر و حاکمی ‌که منصوب فقها ‌و مأذون از جانب آنان نباشد، حکومتش مشروعیت ندارد.۴۶۶ همچنین کاشف‌الغطاء تأسیس حکومت را توسط فقیه در صورت فراهم بودن شرایط، لازم می‌داند. در این‌جا برخی از اقوال او را که نشان دهنده دیدگاه‌های فوق است، بیان ‌می‌کنیم:

۱. حدود و تعزیرات کلاً بر عهدة امام معصوم‌علیه‌السلام و یا نائب خاص او و یا نائب عام او، یعنی فقیه و مجتهد است. بنابراین برای مجتهد جایز است که در زمان غیبت امام‌علیه‌السلام آن را اقامه کند و بر همة مکلفان نیز واجب است تا او را در تحقق این مقصود، یاری کنند و قدرتمندان و زورگویان را از او دفع کنند. در صورت امکان نیز واجب است که مجتهد در صورت داشتن تأمین، فتوا بدهد و این امر جایز نیست جز مراجعه به مجتهد زنده.

۲. جایز نیست بردن دعوا و مراجعه جز نزد مجتهد، و هر کس در این امور به غیر مجتهد مراجعه کند، از راه حق خارج شده است. اگر غیر مجتهد رئیس مسلمانان شده باشد بر حکومت جایز نیست که قاضی نصب کند یا شیخ‌الاسلام نصب کند مگر به اذن مجتهد.۴۶۷

شیخ جعفر کاشف‌الغطاء، ظالم را عصیان‌گر می‌دانست و معتقد بود هر ظالمی، یاغی است و بر هر مکلفی واجب است متجاوز را در دفع ظلم از خود یاری دهد و هر کس بر امام یا نائب خاص او یا نائب عام او خروج کند و در مقابل اوامر یا نواهی او عصیان نماید و هر کس بر خلاف امر و نهی وی دربارة بازداشتن زکات یا خمس و یا در انجام وظایف خود عمل نماید، باید با او مبارزه کرد.۴۶۸

با توجه به مطالب یاد شده، اعتقاد شیخ به ولایت فقیه و غیر مشروع دانستن سلطنت بدون اذن مجتهد آشکار می‌شود. علاوه بر این، شیخ تعصب مذهبی نیز داشت، به گونه‌ای که در برابر دشمنان حق، بی‌پروا استقامت می‌کرد و هنگامی که وهابی‌ها به نجف یورش بردند و به غارت‌گری و جنایت پرداختند، شیخ با دست و زبان، با آنها به جهاد برخاست تا آنجا که در مقابل آنها جبهه‌ای گشود و رزمندگانی آماده ساخت و خود همراه بزرگان و علما با آنها جنگید و پس از نبردی سهمگین آنها را متواری ساخت.۴۶۹

بنابراین با توجه به تعصب وی در مذهب، علت همکاری او با نظام سلطنتی قاجار در عصر فتحعلی شاه کاملاً عیان می‌شود. او به همکاری مصلحت اندیشانه با سلطنت به منظور حفظ اسلام و سرزمین اسلامی از خطر اجانب و کفار خارجی، اعتقاد داشته و اطاعت از سلطان مأذون به اذن مجتهد را به منظور حفظ بیضه اسلام جایز شمرده است.۴۷۰

از جمله مصادیقی که می‌توان با اشاره به آنها به علت همکاری وی با نظام سلطنت پی برد، خطری بود که از جانب اخباریان، اسلام را تهدید می‌کرد. در حالی که فتحعلی‌شاه در خصومت با صوفیه، آشکارا با علما همداستان بود اما نقش او در مناظره میان اخباریان و اصولیان تا حدی دو پهلو بود، لذا علمای اصولی به او بدگمان بوده و معتقد بودند که او خود را در اختیار اخباریان گذاشته است و اگر بدگمانی آنان به حق بود، می‌بایست موقعیت مطلوب علما به سرعت به خطر افتد.

یک طرف اصلی این مشاجره، شیخ جعفر نجفی و طرف دیگر، میرزا محمد اخباری بود و پای شاه نیز به میان کشیده شد. شیخ جعفر، میرزا محمد اخباری را متهم کرد که در حواشی کتابی که برای شاه نوشته با امضای مستعار، تفسیری به کار برده است تا از حرمت علما نزد شاه بکاهد.شدت هتاکی میرزا محمد ضمن مناظره‌ها، علمای عتبات را علیه او بر انگیخت و همین امر این امکان را به شیخ داد تا او را مشرک قلمداد کند. در این خصوص، شیخ رساله‌ای شیوا به نام کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد اخباری را نگاشت و در آن کارهای ناپسند نامبرده را مدلل ساخته و بر اعتقادات کفرآمیز وی خرده گرفت.۴۷۱

مصداق دیگر این امر را می‌توان در جریان جنگ‌های ایران و روس مشاهده کرد. قتل عام مسلمانان گنجه موجب شد تا دولت که از کمک‌های فرانسه و انگلیس ناامید شده بود، دست به دامان علما شود.میرزا بزرگ فراهانی، حاج ملا باقر سلماسی و صدرالدین تبریزی را به عتبات فرستاد تا موضوع حملات روس به گرجستان و داغستان را به اطلاع شیخ جعفر نجفی و سید محمد اصفهانی برسانند. وقتی روحانیون عتبات از مراتب مطلع شدند، فرستادگانی به قم، گلستان، یزد، اصفهان، شیراز و شهرهای دیگر فرستادند و حکم جهاد دادند.۴۷۲

به این ترتیب می‌بینیم زمانی که کیان اسلام و جان مسلمانان در خطر افتاده بود، علما ناچار، از نظام سلطنت وقت حمایت می‌کردند. شیخ جعفر کاشف‌الغطاء نیز از این امر مستثنا نبود تا جایی که به فتحعلی شاه قاجار اذن داد که فرماندهی نیروها را به عهده گرفته و مخارج جنگ را نیز هر مقدار که لازم باشد از اموال شخصی مردم اخذ و تهیه کند.۴۷۳

به منظور روشن شدن این موضوع، خلاصه ترجمه آن را از کتاب کشف الغطاء می‌آوریم: در صورتی که امام معصوم غایب باشد و یا حتی اگر ظاهر باشد اما دسترسی به او و گرفتن اذن جهاد، امکان پذیر نباشد، بر مجتهدان واجب است که به جهاد دفاعی قیام کنند و مجتهد افضل بر دیگران مقدم است که باید یا خودش یا شخصی به اذن او فرماندهی و رهبری جنگ را به عهده بگیرد.

اکنون نیز که روس‌های پست و غیر آنان به خاک مسلمین تجاوز کرده‌اند بر همه اشخاص اهل تدبیر و سیاست و...واجب است که بجنگند و چون اذن گرفتن از مجتهد برای اهل تدبیر و سیاست نیز موافق احتیاط است و به رضایت خدا نزدیک‌تر، لهذا من چون مجتهد هستم و قابلیت و نیابت از سادات زمان (ائمه معصومین‌علیهم‌السلام ) را دارم به سلطان‌بن سلطان، خاقان‌بن خاقان، فتحعلی شاه اذن دادم که آنچه برای هزینه جنگ لازم است از همه وجوه شرعیه وخراج و در آمد، تهیه کند.۴۷۴

نتیجه

تداوم سنت تفکر سیاسی شیعه در غاصب انگاشتن و عدم مشروعیت ذاتی حکومت‌ها در زمان غیبت امام معصوم‌علیه‌السلام، و اصل همکاری مصلحت‌اندیشانه با سلطنت به منظور حفظ اسلام و سرزمین اسلامی از خطر اجانب و کفار خارجی را می‌توان در افکار سیاسی شیخ جعفر کاشف‌الغطاء یافت.

وی در رساله کشف الغطاء عن خفیات مبهمات شریعة الغراء در حالی که بر عدم مشروعیت ذاتی سلطنت و لزوم اطاعت مردم از مجتهدان در زمان غیبت تأکید کرده است، از سوی دیگر در همان رساله، مشروعیت عَرَضی سلطنت و وجوب اطاعت از سلطان مأذون به اذن مجتهد را نیز به رسمیت می‌شناسد.

شیخ جعفر کاشف‌الغطاء هیچ‌گاه حکومت فتحعلی‌شاه را حکومت اصیل اسلامی نمی‌دانسته و اجازه نمی‌داد شاه بدون هیچ‌گونه تأیید و اجازه علما خود را مشروع بخواند. وی وجوب پیروی از پادشاهی را که از حقوق مسلمانان و اسلام دفاع می‌کند، از وظایف عَرَضی می‌داند تا خواسته‌ای ویژه از آن حاصل شود.

بنابراین کاملاً آشکار است که به رغم اعتقادش به ولایت فقیه و دخالت فقها در امور سیاسی، نظامی و امور دیگری که به مسلمانان مربوط می‌شود، برای حفظ بیضه اسلام، بر خلاف عقیده‌اش عمل می‌کند و نهایت تلاش و سعی خود را در جهت حفظ سرزمین اسلامی و جان مسلمانان به کار می‌گیرد.

پی نوشت:
۴۴۹. میرزا محمد علی حبیب‌آبادی، مکارم آلاثار در احوال رجال دو قرن ۱۴و۱۳، ج ۳، ص ۸۵۴.
۴۵۰. علامه محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، مجلد ۵ و ۶، ص ۲۴.
۴۵۱. همان ص۲۴، شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه (زندگانی علمای شیعه )، ج۱، ص ۷۱ ـ ۷۵.
۴۵۲. علامه محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، ج ۵ و ۶، ص ۲۴.
۴۵۳. همان، ص۲۴.
۴۵۴. محسن بهشتی سرشت، نقش علما در سیاست، تهران، پژوهشکده انقلاب اسلامی، ص ۵۶.
۴۵۵. علامه محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، ج ۵ و ۶، ص ۲۵.
۴۵۶. حامد الگار، دین و دولت در ایران، ترجمة ابوالقاسم سری، ص ۸۷.
۴۵۷. عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی های اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص ۳۵۶.
۴۵۸. محمدحسین مظفر، تاریخ شیعه، ترجمة محمدباقر حجتی، ص۳۱۰ ـ ۳۱۲.
۴۵۹. محمدجعفر خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، به کوشش سیدحسین جم، ص ۱۳ ـ ۱۴ / محسن بهشتی سرشت، نقش علما در سیاست، ص۵۶ـ۵۷.
۴۶۰. مصطفی جعفر پیشه فرد، چالش‌های فکری نظریه ولایت فقیه، ص ۵۷.
۴۶۱. محسن کدیور، نظریه‌های دولت در فقه شیعه، ص ۱۷.
۴۶۲. شیخ جعفر کاشف‌الغطاء، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء، طبع حجری، ص ۳۷.
۴۶۳. همان، ص ۳۹.
۴۶۴. داوود فیرحی، قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، ص ۳۱۳.
۴۶۵ حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمة محمود صلواتی، ص ۴۷.
۴۶۶. همان.
۴۶۷. همان.
۴۶۸. آن لمبتون، دولت و حکومت در اسلام، ترجمة سیدعباس صالحی و محمدمهدی فقیهی، ص ۴۴۶.
۴۶۹. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، ص ۱۳۶.
۴۷۰. لطف‌الله آجدانی، علما و انقلاب مشروطیت، ص ۲۵.
۴۷۱. حامد الگار، دین و دولت در ایران، ترجمة ابوالقاسم سری، ص ۱۱۵-۱۱۶ / میرسیدمحمد خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلما و سادات، ج ۲، ترجمة شیخ محمدباقر ساعدی خراسانی، ص ۴۶۸.
۴۷۲. حسین آبادیان، روایت ایرانی جنگ‌های ایران و روس، ص ۹۷ـ۹۸.
۴۷۳. روح‌الله حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، ص ۲۰۸ ـ ۲۱۱.
۴۷۴. حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمة محمود صلواتی، ص ۴۸.
حسین آبادیان / دانشیار گروه تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی‌قدس‌سره قزوین
زهرا منزه/ کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی از دانشگاه بین المللی امام خمینی‌قدس‌سره قزوین.
منبع: فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش شماره ۲۳
http://tarikh.nashriyat.ir/node/۶۰۵
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *