هرچند که تردیدی نیست روسها و چینیها در عرصه سوریه منافع ملی خود را دنبال میکنند، اما نمیتوان انکار کرد که این دو کشور هژمونی آمریکا در سوریه را به بازی گرفتهاند.
بحران سوریه، سرآغاز فروپاشی هژمونی آمریکا در جهان
7 مهر 1391 ساعت 11:41
هرچند که تردیدی نیست روسها و چینیها در عرصه سوریه منافع ملی خود را دنبال میکنند، اما نمیتوان انکار کرد که این دو کشور هژمونی آمریکا در سوریه را به بازی گرفتهاند.
سرویس بین الملل جهان نیوز - «کنث والتز»، بنیانگذار شاخه مطالعاتی سیاست بینالملل که پدر نورئالیسم ساختارگرا هم خوانده میشود، نظام تکقطبی یا هژمونیک را بیثباتترین نظام در عرصه آنارشیک بینالمللی میداند که چارهای جز گذار بهسوی یک نظام دو یا چند قطبی نخواهد داشت.
وی که اکنون بیش از 90 سال سن دارد بر این نکته تاکید میکند که ایالات متحده نخواهد توانست به هژمونی خود در جهان ادامه دهد و برای این مدعای خود دو دلیل را ارائه میکند: اولا، هژمون مسوولیتهای فرامرزی گستردهای را بر عهده میگیرد که به مرور به ضعف آن خواهد انجامید و ثانیا، قدرت برتر هژمون سرانجام باعث خواهد شد تا بدبینی در رقبا برانگیخته شده و ائتلافی علیه آن شکل بگیرد.
نماد دلیل اول بیان شده از سوی والتز را باید در بدهی 16 تریلیون دلاری ایالات متحده جستجو کرد اما سوریه، جایی است که دلیل دوم والتز شاید برای اولین بار به این وضوح خود را نشان داده است: «ائتلاف دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه دولت هژمون سرمایهداری که تاکنون اجازه دخالت نظامی در سوریه را نداده و راه را برای توسعه نفوذ غرب در خاورمیانه بسته است.»
در دوران نظام دوقطبی، سوریه در حوزه نفوذ بلوک شرق قرار داشت و بخشی از خردهنظام منطقهای سوسیالیستی را تشکیل میداد اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز، یکی از متحدین اصلی روسها باقی ماند. بندر طرطوس که بیش از اهمیت نظامی، نماد حضور ناوگان روسها در آبهای مدیترانه است، تنها بندر روسیه در آبهای گرم است. دسترسی به آبهای گرم، آرزوی دیرینه روسها و «کاترین کبیر» بود که اکنون تنها جایی که توانسته به واقعیت بپیوندد، در سوریه است.
چینیها هم در عرصه منطقهای با سیاست منطقهای مرشایمری آمریکاییها مواجهاند که مبتنی بر «موازنه دور از کرانه» و افزایش حضور نظامی آمریکا در اقیانوسیه است که در کنار حمایت دیرینه ایالات متحده از تایوان و متهم ساختن پکن به نقض حقوق بشر، پازل جالبی از فشار بر چین کمونیست پای گذاشته به عالم سرمایهداری را ایجاد کرده است. چین با رشد سرسامآور اقتصادی خود از جمله اصلیترین رقبای بالقوه هژمونی آمریکاست.
از دیگر سو، حضور فعال در خاورمیانه به عنوان رگ حیاتی انرژی جهان برای کشوری که میخواهد قویترین اقتصاد جهان را در آینده نمایندگی کند، از اهمیتی ویژه برخوردار است. با توجه به اینکه اکثر کشورهای منطقه خاورمیانه در حوزه نفوذ ایالات متحده قرار دارند، چین طبعا کشورهای مخالف با هژمونی آمریکا را برای حضور بیشتر در منطقه برمیگزیند هرچند که از داشتن رابطه با کشورهای عربی دیگر نیز چشمپوشی نمیکند.
بر این اساس، نه روسیه و نه چین به جهت منافع درازمدت خود امکان چشم پوشیدن از سوریه را ندارند، هرچند ممکن است روزی حاضر شوند پشت حکومت فعلی این کشور را خالی کنند اما یقینا ثبات آینده در سوریه تنها با مشارکت این دو کشور تامین خواهد شد چرا که عرصه سیاست بینالملل، عرصهای آنارشیک است که در آن قدرتهای بزرگ بدون وجود هرگونه قدرت قاهره فوقانی، به دنبال کسب منافع بیشتر هستند. با این وصف، چگونه ممکن است از منافع بالفعل خود بگذرند؟
البته این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که صحنه سوریه، اکنون خود به یک نماد عینی از فضای آنارشی بینالمللی بدل شده که در آن قدرتهای بزرگ به رقابتی چشمگیر با یکدیگر پرداختهاند. اکنون نهتنها در سطح بینالمللی، که در سطح منطقهای نیز قدرتهای مختلف در سوریه با یکدیگر در چالشاند. یکی از این چالشها، چالش محور مقاومت با محور کشورهای حامی غرب در خاورمیانه است.
صحنه سوریه، نمادی جدی از وضعیت رو به گذار نظام بینالمللی است و سه بار وتوی قطعنامههای غربی علیه حکومت سوریه، چون تک برسر نظام تکقطبی بینالمللی فرود آمده است. اگر چه هژمون و متحدانش میتوانند ثبات را در سوریه از بین ببرند اما قادر نیستند بهتنهایی ثبات مدنظر خود را به آن تحمیل کنند، بلکه نیروهایی در فضای آنارشیک بینالملل قد علم کردهاند که در مقاومتی در سطوح مختلف، قادرند از شکلگیری نظم هژمونیک جلوگیری کنند.
اگر از منظر والتز و نورئالیستهای پدافندباور به ماجرا نگاه شود، چارهای جز آن نخواهد بود که حکم به شکست قریبالوقوع هژمونی داد. هرچند که نمیتوان انتظار آن را داشت که به زودی نقش ایالات متحده در نظام بینالمللی به نقشی ناچیز بدل شود اما میتوان چنین برداشت کرد که سوریه، سرآغاز ورشکستگی هژمونی یانکیهاست.
به این ترتیب، تنها 21 سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظام تکقطبی خود را با خطر نابودی مواجه میبیند. البته به نظر نمیآید جهان در حال بازگشت به سوی نظام دوقطبی باشد که والتز آن را باثباتترین نوع نظام میداند، اما میتوان در دهههای آینده شاهد جهانی با چند قطب تقریبا متوازن بود که ایالات متحده تنها یکی از آنهاست و نه چیزی بیش از این. با این وصف، آنچه با طرح مارشال، ایالات متحده را هژمون سرمایهداری معرفی کرده بود، با بحران سوریه از یکسو و مشکلات اقتصادی آمریکا رو به فروپاشی است. با این وصف، همان دو دلیل والتز تا حدودی توانستهاند خود را صحیح جلوه دهند.
فارس
کد مطلب: 246909
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/246909/بحران-سوریه-سرآغاز-فروپاشی-هژمونی-آمریکا-جهان