در شب رحلت خاتم انبیا، محمد مصطفی (ص) فرشتگان عرش می گریند.
عاشقانش با چشمانی اشک آلود، مرثیه غم می سرایند. ما نیز در شب رحلت آسمانی اش در سوگ می نشینیم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غمی در سینه ام می جوشه امشب چراغ آسمون، خاموشه امشب گمونم پیرهنِ مشکیشو، زهرا (علیهاالسلام) به جای مادرش، می پوشه امشب!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بر زانوی علی سرخود بنهاد آنکس که برگزیده پرستار است زان پایگاه پر زد وبا لا رفت در قرب او که موعد دیدار است ای همگنان نسلی خاطر باد هرچند این مصیبت دشوار است ناظم !بهدلبنا ل و به پایان بر این شعر را که نوحه غمبار است !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا رسول اللّه! امروز ماتم سرایدلرا به نام تو، سیه پوش کرده ایم و نام مبارک تو را با درود و تحیّت بر زبان جاری می سازیم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا رسول الله! مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یا رسول الله! با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گریه کن ای دیده روزمـاتم اسـت آخـــر عـمر رسول(ص) خاتم است
نــاله خــیزد ازدلارض و ســما دلغـــمین گـشته تـمام مـا سوا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از مدینه مــی رســـد آه و فـغان صـــاحب قرآن رود از این جــهان
خاتم پـیغمبران(ص)دربستراست بهراوخونین دوچشم حیدر(ع) است