کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

اثر مکتب ایرانی بر انحراف دیپلماسی کشور

16 اسفند 1389 ساعت 11:02



الف نوشت:وقوع و تداوم انقلاب های خاورمیانه و شمال آفریقا به خوبی نشان دادند که آمریکا در عرصه های مختلف شکست خورده است.غافلگیری اطلاعاتی آمریکا،عدم درک جریان های اجتماعی داخل کشورهای اسلامی،ناتوانی در کنترل و مدیریت بحران،ناتوانی در جلوگیری از تسری بحران به دیگر کشورها،عدم درک واقعی ریشه های این انقلاب ها،فقدان بدنه اجتماعی قابل اتکا در داخل این جوامع برای کم کردن آثار و خسارت های این تحولات انقلابی برای منافع راهبردی ایالات متحده در منطقه،عدم وجود گزینه جدی برای نقش آفرینی فعال در تحولات کشورهای منطقه و...همگی از جمله مواردی هستند که ناکامی های آمریکا را در عرصه های نظامی،سیاسی و امنیتی نشان می دهند.هرچند آمریکا به مدد قدرت رسانه ای خود تحرکات دیپلماتیک خود را به گونه ای بزرگنمایی می کند که گویا در حال مدیریت بحران است اما دیپلماسی بدون ابزار،اساسا به هیچ دردی نمی خورد و وقتی آمریکا حتی نتواند از مهمترین ابزار قدرت ملی خود،یعنی ابزار اجبار که غالبا در قامت قدرت نظامی خودنمایی می کند،بهره برداری حداقلی نماید آنگاه باید گفت که ایالات متحده در سطح استراتژیک شکست خورده است و تقلاهای تاکتیکی،بسیار سطحی تر از آن هستند که در حافظه تاریخ سیاست خارجی آمریکا به عنوان یک پیروزی نوشته شوند.

فارغ از شکست های سیاسی،آمریکا به لحاظ گفتمانی هم در این کارزار شکست خورد.منطق آمریکایی-اسرائیلی اولویت ثبات بر دموکراسی توسط مردم این جوامع به چالش کشیده شد،آمریکا به عنوان حامی اصلی دیکتاتوری های منطقه نگریسته می شود،القاعده مساوی اسلامگرایی نیست و مهم تر از همه آنکه اسلام باوری و نه فقط دغدغه نان،منبع این حرکت انقلابی در سطح کل خاورمیانه عربی و شمال آفریقاست.این روزها شاید روزی را نتوان یافت که واشنگتن پست و نیویورک تایمز مطلبی درباره تلاش های داخلی کاخ سفید برای شناخت عمیق تر پدیده های در حال وقوع،طراحی یک الگو برای تبیین تحولات،و مفهوم سازی هایی که نشان دهد جهت گیری پیکان انقلاب ها ربطی به آمریکا ندارد منتشر نکنند.همان اوایل کار و در بحبوحه انقلاب عظیم مردم مصر و زمانیکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در یک موضع گیری استراتژیک و تهاجمی،ریشه و راهنمای این سلسله انقلاب ها را اسلام و الگوی عملی انقلاب اسلامی ایران معرفی کردند کاخ سفیدو معتقدین به قدرت نرم آمریکا که تا مغز استخوان سوخته بودند با موضع گیری های سراسیمه و متعدد که بیانگر انفعال آنها بود تلاش کردند که،فارغ از توسل مجدد به جریان فتنه،هر چیزی را غیر از اسلام و انقلاب اسلامی به عنوان ریشه حرکت نشان دهند.کاخ سفید هم مامور شد که با مطالعه و ارزیابی هر چه انقلاب غیر اسلامی در سطح جهان از شیلی تا اندونزی بوده یک مدلی برای تبیین حرکت انقلابی مردم مصر دست و پا کنند.

اگر چه متفکرین کاخ سفید و عمله های بین المللی آنها تمام تلاش خود را انجام دادند اما به هر حال این ترفند نگرفت و دلیل آن هم این است که الان هیچ کس بین انقلاب مصر و تحولات چندین دهه پیش در اندونزی (که الگوی مورد تایید کاخ سفید و آقای اوباما بوده است) نه ارتباطی برقرار می کند و نه چنین ارتباط خودساخته ای را می فهمد،بجز آنکه در هر دو کشور دیکتاتور حاکم مورد حمایت یک کشور یعنی آمریکا بوده است.

در حالیکه در این صحنه از رویارویی،شاهد وضعیت دو قطبی در گفتمان های تبیین کننده انقلاب های منطقه بوده ایم،انتظار اینکه دستگاه دیپلماسی کشورمان تحرکات دیپلماتیک خود را در همین راستا تدارک ببیند نه تنها نابجا نیست بلکه وظیفه ای اعتقادی و انقلابی و نه صرفا اداری آن دستگاه است.در حالیکه رهبر معظم انقلاب اسلامی تمام قد ایستاده اند و واقع بینانه گفتمان انقلاب اسلامی را گفتمان غالب،و آمریکا را شکست خورده و محتاج تر از همیشه به منبع تولید این گفتمان ارزیابی می کنند وظیفه مقامات وزارت خارجه و مسئولان پیدا و پنهان آن چیست؟چرا هنوز معتقد به شیوه های سنتی دیپلماسی و سیاست گذاری غلط هستند؟کمی اقتدار در دیپلماسی را تجربه کنید.چرا در حالیکه بقیه دستگاههای فعال در حوزه سیاست خارجی حرکت رو به جلو دارند وزارت خارجه ما فهم انقلابی ندارد،چرا تماس هایی برقرار می شود که به لحاظ راهبردی خطاست،چرا افرادی که نقش موازی در سیاست خارجی دارند همچنان به شرط باخته خود بر روی خرهای مرده خاورمیانه پایبندند و وزارت خارجه هم از خط کشی آنها فراتر نمی روند.معلوم نیست که این وزارت خارجه و مقاماتش متعلق به انقلاب اسلامی هستند یا وامدار مکتبی نوظهور. ملت ایران چقدر منتظر بود که این آقایان حداقل یک موضع صحیح و انقلابی بگیرند ولی گویا تحرکات پنهان که بر خلاف اصول انقلاب و واقعیت های روی صحنه است برای آنها ارجحیت دارد.

به نظر می رسد لازم است که مجلس شورای اسلامی که به حق به صورت بسیار قوی از این انقلاب ها حمایت صریح کرد اینک با احضار مسئولین وزارت خارجه،عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در ارتباط با این انقلاب ها و همچنین سازگاری بقیه تحرکات دیپلماتیک از جمله سفر به ژنو را با الزامات سیاست خارجی مقتدرانه و انقلابی بررسی کنند و از آن مهمتر آنکه، لازم است تحرکات و تماس های پنهان نمایندگان ویژه و نقش آنها در بروز این سستی ها ارزیابی گردد.این اقدامات فقط به منافع جمهوری اسلامی ایران ضرب نمی زند بلکه انقلاب اسلامی را به عنوان یک گفتمان اسلامی و جهانی تضعیف می کند.با این همه باید گفت که علیرغم همه این مسائل،گفتمان انقلاب اسلامی در این کارزار پیروز شده است ولی این مبارزه همچنان ادامه دارد فلذا لازم است که دستگاهها و افراد مسئول،نمایندگان ویژه و تاثیرگذار بر سیاست دستگاه دیپلماسی کشور در این ارتباط دقیقا بر اساس منافع انقلاب اسلامی حرکت کنند و نظرات ارزیابی این وضعیت یکی از وظایف ذاتی مجلس شورای اسلامی است که باید با جدیت به آن قیام کند.


کد مطلب: 159093

آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/159093/اثر-مکتب-ایرانی-انحراف-دیپلماسی-کشور

جهان نيوز
  https://www.jahannews.com