این روزها بهنظر میرسد علیرغم چندین سال همراهی و همکاری با محمود احمدینژاد، قصد جدایی از حلقه یاران نزدیک احمدینژاد را دارد و شاید دیر یا زود، باب همکاری با سایر جریانهای اصولگرا را باز کند.
با انتخاب «محمود احمدینژاد» در اردیبهشت 1382ش، بهعنوان شهردار تهران، یکی از کسانی که در کنار او رشد کرد، «مهرداد بذرپاش»، فعال دانشجویی و مسئول بسیج دانشگاه صنعتی شریف بود؛ جوانی که تنها 23 سال داشت و از طریق فعالیت در شاخه جوانان تشکل نوپای آبادگران ایران اسلامی با محمود احمدینژاد آشنا شده و مورد توجه وی قرار گرفته بود.
رییس گروه مشاوران جوان شهردار تهران، اولین حکمی بود که بذرپاش از محمود احمدینژاد دریافت کرد و از همین زمان وارد همکاری تنگاتنگ و جدی با او شد.
در همین سال با انتخاب «اسفندیار رحیم مشایی»، بهعنوان رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، از سوی محمود احمدینژاد، بذرپاش نقش فعالی در شناسایی نیروهای فعال جوان برای حضور در این سازمان مهم شهر تهران بر عهده گرفت و خود نیز پس از چندی بهعنوان مدیر فرهنگسرای خاوران مشغول بهکار شد.
همکاری بذرپاش و مشایی در سازمان فرهنگی هنری، چندان ادامه نیافت و بهتدریج زمینههای اختلاف میان جوان مورد علاقه احمدینژاد و همکار قدیمی او شکل گرفت؛ اختلافی که با ورود احمدینژاد به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، رنگ باخت و بذرپاش اینبار بهعنوان یکی از اعضای اصلی ستاد انتخاباتی احمدینژاد، نقش مؤثری در حمایت تشکلهای دانشجویی و فعالیت آنها بهنفع احمدینژاد بازی کرد. بهدلیل همین نقش، بذرپاش از نخستین افرادی بود که با پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، از وی حکم گرفت و بهعنوان مشاور رییسجمهوری و رییس گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری، منصوب شد.
با انتخاب رقیب انتخاباتی محمود احمدینژاد، «محمدباقر قالیباف»، بهعنوان شهردار تهران، بذرپاش با هدف تغییر شهردار تهران و شاید نشستن بر مسند شهرداری تهران در رأس ائتلاف رایحه خوش خدمت (حامیان دولت)، به رقابت انتخاباتی با فهرست محمدباقر قالیباف و فهرست جریان دوم خرداد، در سومین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران پرداخت؛ رقابتی که با پیروزی نسبی حامیان قالیباف و انتخاب دوباره وی بهسمت شهرداری تهران، به پایان رسید تا روند موفقیتهای بذرپاش اینبار ادامه نیابد. در جریان این انتخابات بود که «محمدعلی رامین» او را به «اسامه ابن زید»، فرمانده 19ساله سپاه پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم)، تشبیه کرد.
بذرپاش که برای حضور در عرصه انتخابات، از سمت مشاور و ریاست گروه مشاوران جوان رییسجمهوری استعفا داده بود، برای حضور در جایگاههای اجرایی، اعلام آمادگی کرده و بهعنوان مدیر عامل پارس خودرو، فعالیت خود را پی گرفت. وی که از 1386، فعالیت صنعتی خود را آغاز کرد، به فاصله کوتاهی به پیشنهاد «احمد قلعهبانی»، رییس هیأت عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و تأیید هیأت مدیره جدید سایپا، بهعنوان مدیر عامل گروه خودروسازی سایپا برگزیده شد و بر کرسی اداره یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی ایران نشست. از همین زمان بود که اسفندیار رحیممشایی بهتدریج نقش پررنگی را در حلقه اول نزدیکان محمود احمدینژاد، پیدا کرد و زمزمههای اختلاف در حلقه اول نزدیکان ریاست جمهوری به گوش رسید.
با فرارسیدن دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حضور پررنگ مشایی در کنار احمدینژاد، اینبار به وضوح دیده شد تا افرادی چون مهرداد بذرپاش برخلاف دوره گذشته، نقشی در حاشیه داشته باشند. به حاشیه رفتن بذرپاش زمانی در معرض دید قرار گرفت که جایگاه او در سایپا به یکی از نزدیکان مشایی سپرده شد و بذرپاش علیرغم میل باطنی، به سازمان ملی جوانان رفت؛ سازمانی که هرچند میتوانست جایگاهی مهم در عرصه جامعه جوان ایرانی داشته باشد، اما از سوی بذرپاش به تبعیدی اجباری تلقی میشد و از همینرو برخلاف گذشته که بذرپاش حضوری پرتوان در سمتهای خود داشت، اینبار حضوری سرد را در یک سازمان دولتی تجربه کرد؛ مسألهای که با تزریق قطرهچکانی بودجههای سازمان از سوی دولت، به بایکوت وی ازسوی چهرههای پررنگ این روزهای دولت تعبیر میشد و به دلسردی بیشتر او در ادامه کار انجامید.
مهرداد بذرپاش هفته گذشته درحالی سازمان ملی جوانان را ترک کرد و جای خود را به خانم دکتر فرحناز ترکستانی (خواهرزن حمید بقایی) سپرد، که این جابهجایی نیز پروسهای پر سر و صدا و جنجالآفرین برای سازمان ملی جوانان و همچنین رسانههای پوششدهنده اخبار این جابهجایی بود و منجر به جدال خبری بین دو خبرگزاری فارس و ایرنا شد. بذرپاش که در یک سال گذشته اختلافات جدی با مشایی پیدا کرده است، این روزها بهنظر میرسد علیرغم چندین سال همراهی و همکاری با محمود احمدینژاد، قصد جدایی از حلقه یاران نزدیک احمدینژاد را دارد و شاید دیر یا زود، باب همکاری با سایر جریانهای اصولگرا را باز کند.
در این میان کوچک شدن هر روزه حلقه یاران احمدینژاد و قدرت یافتن هرچه بیشتر اسفندیار رحیم مشایی در عرصه اجرایی کشور، امری است که حساسیتها و مخالفتهای بیشتری را بهدنبال خواهد داشت؛ مسألهای که به زعم بسیاری در آینده نزدیک تبدیل به نقطه ضعف و پاشنه آشیل احمدینژاد خواهد شد.