جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها سخن از جنگ نرم بسیار شنیده می شود.در مطبوعات، رسانه ها، مدارس و دانشگاه ها همه جا سخن از جنگ نرم است. اما سوال اصلی اینجاست که جنگ نرم چیست؟ از سوی چه کسانی تهیه و طراحی شده و هدف آن چه می باشد؟
مفهوم جنگ نرم Soft Warfare در برابر مفهوم جنگ سخت Hard Warfare مورد استفاده واقع می شود .اگر در جنگ سخت از ابزار های قدرت سازی مانند ارتش، نیروهای مسلح، واحدهای زرهی و .... برای تصرف خاک، منابع طبیعی و یا سرنگونی یک نظام سیاسی استفاده می شود، مفهوم جنگ نرم با قدرت نرم و ابزارهای قدرت ساز نرم قابل تفسیر است.مفهوم جنگ نرم بر اساس مولفه های قدرت سخت شکل نگرفت. بلکه مولود ساختار و چارچوبی دیگر بود که در ادبیات سیاسی جهان به قدرت نرم مشهور است.
ژوزف نای استاد مطرح علوم سیاسی بزرگترین نظریه پرداز جنگ نرم است. نای در مورد قدرت نرم می نویسد: قدرت نرم توجه ویژه به اشتغال ذهنی جوامع دیگر از طریق ایجاد جاذبه است و زمانی یك كشور یا یك جامعه به قدرت نرم دست می یابد كه بتواند اطلاعات و دانایی را به منظور پایان بخشیدن به موضوعات مورد اختلاف به كار بندد و از اختلافات به گونه ای بهره برداری نماید كه حاصل آن گرفتن امتیاز باشد. یكی از نمونه های قدرت نرم می تواند كاربرد رسانه های جمعی در مناقشات باشد، رسانه می تواند جایگزین فشار نظامی گردد. در اینجا ما دیگر شاهد اعمال زور و اجبار نیستیم، بلكه اقناع افكار عمومی از طریق جنگ رسانه ای صورت می گیرد.
نظریه پردازان قدرت نرم، قلمرو و ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم را، موارد زیر می دانند: ارزشهای بازیگر عرصه بین المللی، فرهنگ، خط مشی ها و نهادها، جنگ سایبری، اینترنت و جنگ نرم:
جنگ سایبری از زیر مجموعه های جنگ نرم است. امروزه با پیچیدهتر و کوچکتر شدن جهان به واسطه رشد فزاینده وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونهای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرتها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمتآمیز با به کارگیری شیوههای نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است. جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد.
جنگ روانی، جنگ رایانهای، اینترنتی، براندازی نرم، راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی و شبکهسازی از اشکال جنگ نرم هستند. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بیثباتی ایجاد کند.
فضای سایبر، فضایی است مجازی که به واسطه ابزاری غیرفیزیکی، کارکردی دوگانه دارد: هم باعث ارتقاء سطح فکری و هم باعث تشویش اذهان عمومی و شست و شوی مغزی می شود.
ما برای شناخت فرصتها و تهدیدات در عرصه جنگ نرم در حوزه سایبر باید ابزارهای موجود را بشناسیم و بدانیم کدامیک از اینها، ارتباطات بیشتر را برقرار می کنند و قدرت نفوذ بیشتری دارند. دانشمندان علوم ارتباطات 3 موج اصلی را در انقلاب ارتباطات و رسانه از هم تمییز می دهند:موج اول رسانه های چاپی(printed media) مانند کتاب، مطبوعات و نشریات، موج دوم رسانه های تصویری و صوتی(Visual media) مانند تلویزیون یا ویدئو و موج سوم رسانه های دیجیتال (Digital media) مانند چند رسانه ای ها و یا اینترنت.
در عصر موج اول و موج دوم رسانه ها، جریان انتقال اطلاعات از فرستنده به مخاطب یک سویه بود یعنی اطلاعات از یک منبع برای مخاطب، چه شنونده و چه بیننده، ارسال می شدند. در واقع رسانه ها یک طرفه هر چیزی را که می خواستند، انتقال می دادند به مخاطبین. متصدیان این نوع رسانه ها، دولت ها به خصوص دولت های ثروتمند، سرمایه داران و لابی های قدرت بودند.
در سطح بالاتر، این رسانه ها در انحصار ابرقدرت ها یعنی آمریکا و شوروی سابق بودند. از اواخر دهه 80 میلادی، با ظهور و بروز بيشتر کامپیوتر و متعاقب آن ایجاد شبکه جهانی وب و آغاز موج سوم رسانه ها، فضا از آن حالت یک سویه درآمد و دوسویه شد و به خاطر آغاز فعالیت اینترنت، کاملا از گذشته متمایز گشت. این امر بدان علت بود که اینترنت و فضای مجازی، فضا را برای شنیدن صداهای مختلف مساعد می کرد. این فضا به خاطر ابزاری سخت افزاری در انحصار قدرت و پول نبود. این تحول در کل جهان رخ داد، ابتدا در کشورهای توسعه یافته، بعد در کشورهای در حال توسعه و بعد حتی در کشورهای توسعه نیافته.
در واقع اکنون این فضا و این ارتباط دیگر حتی دوسویه هم نیست و باید بگوییم چندسویه است و در واقع کشورهای مجازی در فضای سایبر درست شده، که هر کدام شامل چند شهر می شوند و اهالی آنها با هم مرتبطند در حالی که هیچ وقت همدیگر را ندیده اند و ممکن است گاهی در آن فضا جمع صنفی تشکیل داده باشند.
فضای سایبری فرصت یا تهدید؟ اینترنت این رسانه جدیدی که در دنیا ایجاد شده، در ابتدا در کشور ما ابزاری بود ناشناخته، که در فهم عموم نبود. در واقع چون این فناوری برونزا بود و از بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه ما برنخاست ما همواره از آن یک قدم عقب بودیم. در سالهای دهه 70 که اینترنت وارد کشور شد، حتی دانشگاه ها و دانشگاهیان هم فاقد علم و تخصص کافی در این زمینه بودند. چون که این فناوری غربی بود که از ما یک قدم جلوتر بود همواره ما دربرابر آن حالت انفعالی داشتیم و ویژگی های تهدیدزای آن برای ما بیشتر بود.
اما پس از مدتی در جریان نظام، برخی سازمانها به ماهیت دوگانه این رسانه پی بردند و به دنبال فرصت زایی در آن رفتند. حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و کلیه مراکز وابسته به سطوح عالي دولت و نظام در این جهت فعالیت کردند. نمی گویيم صددرصد موفق بودند، ولی اقداماتی کردند. به این صورت که مؤسسات دینی نفوذ کردند، در چت روم ها. مناظراتی در چت روم ها قرار دادند. در شبکه های اجتماعی مثل Facebook، نفوذ کردند و تولید اطلاعاتی به نفع دین و به نفع فرهنگ، نمودند.
از نگاه نگارنده عرصه رسانه های نسل سوم فضای بهتری برای جنگ نرم با دشمن است. چرا که امروزه فضای ارتباط اجتماعی زیادی در اینترنت ایجاد شده و جمعهای مجازی فراوانی در اینترنت به وجود آمده که فرهنگهای سنتی و مذهبی و خرده فرهنگهای جدید و زیادی را گردهم آورده است. امروز با وجود شبکه تارنمای جهانی دیگر وحشت گذشته که مدرنیسم را عامل همسانی جهان و از بینبردن فرهنگ های ضعیف و حاشیه ای میدانست وجود ندارد.
خلاصه کلام اینکه اینترنت بازاری است که در سطح جهان گسترده است و در آن همه چیز یافت می شود و هرکس به فراخور حال، خوشه ای از آن بر می گیرد. کاربران زیادی روزانه به اینترنت سر می زنند و از امکانات آن بهره می گیرند و در همین حال افراد سودجو با ایجاد سایت های خاص خود سعی می کنند تا این مشتریان را به سمت خود جلب نموده و به مقاصدخود نائل آیند، از طرفی بسیاری از مراکز علمی، تجاری، فرهنگی، خبری و ... نیز به دنبال استفاده صحیح از این شاهراه اطلاعاتی هستند و بدین لحاظ با ایجاد سایت های مناسب مترصد انجام امور مثبت می باشند.
استراتژی های جنگ نرم در فضای سایبری: قرآن می فرماید: فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْكُمْ. شاید یک تفسیر این آیه این باشد که با همان ابزاری که به جنگ شما می آیند باید به جنگ دشمنان اسلام رفت. لذا پاسخ تهدید نرم، مقابله نرم است. پاسخ مبارزه علمی، مبارزه علمی است.
باز در قرآن آمده: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ .این آیه به این مساله اشاره دارد که ما می بایست از تمامی ظرفیتهای ممکن خود در جنگ نرم بهره جوییم. لذا راهبردهای ذیل برای جنگ نرم سایبری در این مقطع پیشنهاد می شود:
1-راهبردهای پاکسازی: یکی از ابزارهای اصلی جنگ نرم دشمن سایت های مستهجن و پورنوگرافی است. آنها موارد مستهجن درست می کنند. سایت های کذایی خلاف اخلاق درست می کنند و صبح تا شب به خورد جوانان می دهند و جوانی که می آید به فضای اینترنت، شست و شوی مغزی می شود. این گونه حملات باید با فیلترینگ و محدود سازی دسترسی کاربران ایرانی و از سوی دیگر پاکسازی وب از لوث آنها انجام پذیرد.
2-راهبردهای آگاه سازی: آگاهی، رکن دوم مبارزه با جنگ نرم سایبری است. اغتشاشات سال گذشته محصول اطلاعات نادرستی بود که این شبکه ها به افکار عمومی وارد کرده بودند. راهبرد دوم این است که این عملیات روانی را برای مردم توضیح بدهیم و به آنها بفهمانیم که فضای سایبر فضای شکننده ای است که ممکن است اصول اعتقادی آنها را تخریب کند. ما باید مردم را آماده کنیم برای دفع عملیات دشمن. چون این تقابل و مواجهه شرق و غرب مخصوص الآن نیست.
از طرف دیگر مدیریت کشور باید با افزایش کارایی خود مشکلاتی را که بهانه می دهد به دست دشمن، رفع کند، چون اغتشاشات شهری از همین نقطه آغاز شد.
3-راهبردهای حضور در شبکه های اجتماعی و مقابله به مثل:
یکی از ابزار های مهم دشمن در جریان جنگ نرم سایبری در این راستا، سایتهای شبکه های اجتماعی اینترتی و شبکه های وبلاگی هستند. اگر چه کشورهای حامی و بنیانگذار در آن تبلیغ مستقیم ندارند، اما با ایجاد زمینه طرح و نشر مباحث مورد علاقه و به صورت مثلاً بی طرف به مدیریت افکار عمومی می پردازند.
با اينكه هک نمادین این سایت ها توسط هر گروهی به هر شکل می تواند یک پاتک خوب برای شروع كار علیه این جریان باشد، اما نمی توان صرفا با هک یا فیلترینگ آثار این گونه جنگهای نرم را کاهش داد. بلکه ورود سازمان یافته به این شبکه های اجتماعی توسط افسران جوان عرصه مبارزه با جنگ نرم و تولید و انتشار اطلاعات مبتنی بر حقایق و بصیرت سیاسی از راهکارهای مبارزه موثر در این عرصه است.
بسمه تعالی اگرچه دنیای باصطلاح مدرن ابرقدرت رسانه ای است ولی با توجه به فضای جدید رسانه ای و امکان حضور در آن باید هم جنگ سایبری را جدی گرفت و هم قدرت مقابله را غرب علیرغم قدرت نمایش جادوگری در پس این نقاب تزویر با رسوایی های افشا شده آن از یک طرف و برملا شدن ضعف لیبرالیسم و ناکامی اش در ایجاد عدالت بسختی آسیب پذیر شده است آن هم باهمین ابزار مدرنی که بوجود آمده افکار عمومی دنیا بسرعت پی گیر اطلاعات است باید باهمان سرعت انفجار اطلاعات به تغذیه افکار پرداخت حقایق هرچند با ظاهر کوچک اما با قدرت الهی بردنیای پر از اشباح فتنه گران غلبه می کند و یحق الحق بکلماته باید کوشید و عطش شنیدن و روبویی بشریت با حقایقی که فطرت طالب آن است مهیا ساخت عصای موسی همه هیمنه فتنه گران را به باد خواهد داد فضای جنگ سایبر درانحصار یکطفه آنها نیست چه این فضای جدید را تقویت کنند وچه آنرا محود نمایند دلها جویای حقیقتند بکوشیم اسلام ناب محمدی را بابهترین شیوه و همه توان برای دنیای تشنه به صحنه بیاوریم این کار مجاهدت همه جانبه می طلبد هرکس از هر طریق اما با شناخت لحظه ای حیله گران که همان داشتن بصیرت است ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم