داستان پطروس فداکار که در کتاب چهارم دبستان وجود داشت یک داستان تخیلی بود که البته اسم و عنوان این داستان تخیلی نیز در کتاب دبستان اشتباه ذکر شده بود.
به گزارش جهان، اخیراً "کامران نجف زاده" مجری صدا وسیما، در وبلاگ خود به این موضوع اشاره کرده است. شاید طرح مجدد این داستان خاطره انگیز از نظر خوانندگان جالب باشد.
نجف زاده در وبلاگ خود نوشته است: پسر خوبی بود. ماه بود. گل بود. تپل بود. شب بود. کسی آن اطراف نبود. اسمش پطروس بود. هلندی بود. وقتی انگشتش را فرو کرد در سوراخ سد تازه معلوم شد فداکار بود.
کتاب کلاس چهارم بود. ما بودیم و پطروس بود و قهرمانی که با خاطرش بزرگ شدیم. ماجرای خاطرخواهی بود. نوستالژی بود. قهرمان ما بود. تازه آن صفحه کتاب عکس پطروس را هم نداشت. هرکداممان یک جوری تصویرش کردیم ... که خسته بود. رنگ پریده بود. انگشتش کرخ شده بود... یک کمی پایین تر کلمات و ترکیب های تازه بود. کرخ یعنی سست، بیحس... بیحس آن روزها هنوز سرهم بود.
گذشت تا من اینجا پطروس را دیدم...
مجسمه اش در هلند بود. همین جوری داشت جلوی سوراخ سد را می گرفت. دیدم اصلاً اسمش پطروس نبود. هانس بود. هانس یک شخصیت تخیلی بود که یک نویسنده امریکایی به نام مری میپ داچ نوشته بود. مری خودش هم هیچ وقت به هلند سفر نکرده بود. بعدها هلند از این قهرمان خیالی یک مجسمه ساخته بود. رفتم تازه سراغ یک پروفسور ادبیات هلند. پروفسور اد هانسن که از قضا رایزن فرهنگی هلندی ها هم بود. خبر نداشت ما نسل در نسل با خاطره و خیال پطروس بزرگ شدیم.خبر نداشت ما ناراحت می شویم اگر بفهمیم پطروسی در کار نبود. تخیلی بود. اسمش هم تازه این نبود.
********** حالا سرزمین من پر از قهرمان بود. قهرمان زیر خروارها خاک قهوه ای خفته بود. صبح بود و پطروس ... که اینقدر دوستش داشتم یک گوشه بیهوش افتاده بود.
همون موقع كه كلاس چهارم بودم فهميدم دروغه چراكه با خودم گفتم چه طور شده آب سوراخي درست قالب انگشت پطرس در آورده و چرا پطرس نرفته تو چند دقيقه مردم و خبر كنه كه بيان نعمير اساسي كنند. اين چه خطري بود كه با يه انگشت جلوش گرفته شد.
پطروس فداكار داستان استعاره اي است از اينكه در صورت لزوم فداكار حتي يك بچه هم مي تواند اثر گذار باشد.
مهم اثر آن بر تربيت فرزندان است. از اين داستانهاي استعاره اي در ادبيات خودمان كم نداريم.
مثل رستم و سهراب
این همه الگوی اسلامی از شهدای صدر اسلام و شهدای والامقام انقلاب و جنگ تحمیلی چرا کلاس چهارم درباره ی امامی که در کودکی لباس امامت بر تن کرد نمی نویسد حال از دوستان می پرسم آیا می دانید کدامین امامان بودند که در کودکی به امامت رسیدند ؟
مگر ما الگو کم داریم تازه از فداکاری حضرت فاطمه (س) که در 9 سالگی خلعت عروسی خود را به فقیر اعطا کرد دم نمی زنیم
به نظر من در اوایل انقلاب افرادی نفوذی بودند که می خواستند ما را از الگوهای اصیل جدا کنند و برای کودکان ما الگوهایی دروغین بسازند و کار به آنجا می رسد که کسی مثل رونالدو یا فلان بازیگر هالیوود الگوی ما می شود اما بزرگوارانی مانند ابن سینا و رازی و جدید هم علبامه طبابایی و آنقدر اسم داریم که اگر بخواهم بگویم حوصله تان سر می رود مسئولان همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند و ریاست جمهور هم اذعان داشتند برای تهاجم فرهنگی و از خود باختگی فرهنگی کاری کنند
یکی نیست بگه این پطروس گل پسر اون ساعت شب تنها دم سد چیکار می کرده با وجود گرگ های کمین کرده برای معصومیت نو جوانان.اصلا اقا ما رو از بچگی می خواستن با این داستن ولگرد بار بیارن!جدا از شوخی وقتی برای ایثار و فداکاری الگوی عظیمی مثله حسین فهمیده وجود داره چه جای پطرس خیالی؟اصلا ما قهرمانان جوان اینچنینی کم نداریم.اون شهید 14 ساله که در جبهه در واحد اطلاعات فعالیت میکرد اسمش هم مهران بود فامیلش یادم نیست و کلیپش هم پخش شده یعنی کمتر از پطرس خیالی بوده که تا به حال بهش پرداخته نشده؟
کار کامران نجف زاده درست. حالا پطروس یا ها نس به درک. این را در زمان طاغوت به کله ما تزریق کردند و داستان شد مسئله این است که حالا چرا این داستان سازی ها ادامه دارد. همین شب گذشته چهارشنبه 26 خرداد شبکه خبر داشت از محل های دیدنی شهرلندن و کلیساها و سابقه تاریخی آنها گزارش پخش می کرد(گزارش آقای فلاح) آن هم وقتی انگلیس و ... قطع نامه تصویب میکنند و می خواهند کشتی ها و هواپیماهای ما را بازرسی کنند. تبلیغ شهر لندن در جایی که هزینه هر دقیقه تبلیغات اینچنینی سر به میلیونها تومان می زند از جیب کیست و به نفع کیست؟!
وزراي آموزش و پرورش دولتهاي سازندگي و اصلاحات ادمهاي جالبي بودند. اقاي نجفي با وارد ساختن نظام جديد متوسطه از غرب و بدون كار كارشناسي آن را به خورد بچه ها دادن ظلم بزرگي در حق من و نسل من كردند. ان روزها چه بسيار خانواده هايي كه حتي نميدانستند بچه هاشان كي درس دارند و كي استراحت. حتي بسياري از دوستان ما انتخاب واحد بلد نبودند و بسياري از درسهاشان حذف ميشد. ايشان بعدا از مردم حلاليت طلبيدند. اما ايا اين جبران كار بود؟
اگر هلند یک پطرس داشت
سرزمین ما انباشته ها ی غیرقابل تصور از پطرس ها دارد
ایران کشور واقعیتهاست
نه افسانه ها
افسانه ها هم درایران نقشی نمادین از حقیقتهایت
اسطوره های ایرانی همان واقعیتهای پهنه های تازیخ ایران زمین است
