سوال جدی که کسی بدان نپرداخته این است که آیا واقعاً این مجسمه ها را دزدیده اند یا آن که به این اسم در حال جمع کردن مجسمه های مشاهیر ایرانی از سطح شهر هستند؟
عصرایران: "بر سر مجسمه های تهران چه آمده است؟" خبرهای رسمی ، این سوال را چنین پاسخ می دهند: "به سرقت رفته اند." ؛ از جمله مدیر هنرهای تجسمی سازمان زیباسازی شهرداری تهران در این باره چنین می گوید: سارقان ، گروهی با دستگاههای برش و جرثقیل هشت مجسمه را سرقت کرده اند.
با این حال این که گفته می شود مجسه ها به سرقت رفته اند ، نمی تواند مانع گمانه زنی های دیگر در این باب شود. چند روز پیش ، یکی از خبرنگاران عصرایران ، وقتی متوجه می شود مجسمه ستارخان سرجایش نیست ، از مسوولان پارک علت را می پرسد و آنها جواب می دهد: "برده ایم برای تعمیرات." و البته این سخن قابل باور بود زیرا مجسمه درست مقابل دفتر پارک و نگهبانی آن نصب شده بود.
اما بعد که تعداد دیگری از مجسمه ها غیب شان زد ، اعلام شد که مجسمه ستارخان را هم ربوده اند!
حال سوال جدی که کسی بدان نپرداخته این است که آیا واقعاً این مجسمه ها را دزدیده اند یا آن که به این اسم در حال جمع کردن مجسمه های مشاهیر ایرانی از سطح شهر هستند؟
اگر دزدیده اند که باید تن همه پایتخت نشینان بلرزد که در شهری چنین نا امن زندگی می کنند ؛ شهری که پلیس در آن حضور شبانه روزی (فیزیکی و از طریق دوربین ها)دارد اما نه یک مجسمه و دو مجسمه کوچک و جیبی ، که هشت مجسمه بزرگ برنزی را به صورت گروهی ، با دستگاه های برش و جرثقیل و لابد با کلی سر و صدا ، آن هم در خیایان ها و پارک های مرکز شهر و نه از پستوها ، می دزدند و کسی هم متوجه نمی شود!
اگر در معابر عمومی ، سرقت هایی به این بزرگی می شود و پلیس متوجه نمی شود ، وای بر ما و خانه ها و ماشین ها و بچه های مان که دزدها برای بردن این ها نه دستگاه برش می خواهند و نه جرثقیل!
اگر هم دزدیده نشده اند ، پس ماجرا چیست؟
آیا مسوولان دستور داده اند مجسمه های مشاهیر جمع آوری شوند و برای آن که اعتراضات مردم بلند نشود ، به گردن دزدها بیندازند؟! اگر هم این گونه نیست ، دو گروه دیگر را می توان مظنون دانست: دزدها و خودسرها.
دزدها که مشخص است هدف شان چه می تواند باشد و اخبار رسمی هم همه تقصیر ها را متوجه آنها می داند ، اما نباید در تحقیقات مربوط به این پرونده ، از کنار خودسرهایی که اجتهاد شخصی می کنند و وارد گود عمل می شوند ، با بی اعتنایی گذشت. آیا این بار نیز شاهد شاهکار دیگری از آنها با بهانه هایی مانند حرام بودن مجسمه سازی یا مخالفت با مشاهیر ایرانی و ایرانیت زدایی و نظایر این هستیم؟!
به هر حال ، غیب زدن های زنجیره ای مجسمه های تهران را نباید دستکم گرفت ، چه آن که اگر واقعاً قضیه "سرقت" بوده ، پلیس باید پاسخگو باشد و اگر مساله دیگری در میان است باید برای مردم مشخص شود.
روزنامه شهرداری وقتی که در نوروز پایه های مونوریل را برچیدند نوشته بود که مردمی که از تعطیلات نوروزی بازگشتند با چهره متفاوتی از شهر تهران مواجه شدند.
شاید این هم جزو متفاوت کردن چهره شهر بوده است.