نکات جالبتوجه در خاطرات سال 1372 هاشمی رفسنجانی این است که او و خانوادهاش از فروردین آن سال تا چند ماه برای تعمیر منزل مسکونی خود به اقامت گاه سعدآباد (بخشی از کاخ سعدآباد رژیم پهلوی) نقلمکان میکنند. در خاطرات او در این سال میخوانیم:
پنجشنبه 19 فروردین 1372:
«در راه دفتر همراه با عفت برای انتخاب مسکن موقت دو سه ماهه از اقامتگاههای یک و دو سعدآباد بازدید کردیم. بناست برای انجام تعمیرات منزلمان را خالی کنیم. این روزها برای جمعکردن وسایل و کتابهایم نظم خانه بههمریخته است و عفت بیش از من مشکل خواهد داشت...»[1]
یکی از محتکران عمده غلات، احمدشاه بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیسالوزرای خود نیز نمیداد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره کرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار میداشت «جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم». در این برهه میرزا حسن خان مستوفی الممالک با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشکار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامهای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتکران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود.[۱۲]
ساز و کار برخورد با خائنین و بی کفایت های سیاسی در قانون اساسی لحاظ شده یکی از این راهکارها قوه قضاییه است یعنی اگر اراده ای در مجلس نبود این قوه باید بر اساس مستندات اقدام نماید و اینکه نمی توان به صرف قرار گرفتن در مسند و جایگاه حکومتی به ضرر مردم و کشور ادامه مسئولیت داد و دیگر مسئولین نظاره گر باشند اصل عقلانی است و بی تردید اقدام دیر هنگام ضررش بسیار سنگین خواهد شد ، مدعی العموم می تواند وارد موضوع شود و اینکه مثلا رئیس قوه مجریه ملت و کشور را فدای هیئت دولت کند و از کنار گذاشتن وزرای ناکارآمد طفره برود و مجلس هم سکوت کند و ملت و کشور در خطر بیفتند حتما نا صواب است یا رئیس دولت پاسخ قانع کننده ای برای مردم دارد یا ندارد اینکه مردم در تلاطم بیفتند و همه سکوت کنند از انقلاب اسلامی انتظار نمی رود . این نماینده مردم بجای مصاحبه به فکر برخورد قانونی باشد .
پس تا کجا باید خیانتهای برنامه ریزی شده یکسری رو شاهد باشیم!؟؟!؟!؟؟!