درس خوندم حالا هم کارگر ساده! روم نمیشه اصلا برم خواستگاری! تو این دنیا دیگه نه ارزویی دارم و نه امیدی ولی چیزی که منو بیشتر آزار میده غصه خوردن پدرومادرم برا منه ، شرمنگی جلو پدرومادر خیلی سخته
تو این دنیا به حال دو عده غبطه میخورم یکی شهدا یکی هم جوونایی که ازدواج میکنن
ما که کسی رو نداریم ولی انشا الله جوونای دیگه خوشبخت باشن
تبصره اش اینه اگر ساکن فرنگستان نبود میشه بعدا ساکنش کرد.
متاسفانه .